153
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

آمده است و به همین جهت، معرفت آنان نیز در زمره معارف اعطایی در عوالم پیشین است.۱

بنا بر این دیدگاه - که استنادات روایی متعددی را نیز به همراه دارد - رخداد عالم ذر، اعطای معرفت ربوبی و میثاق بر آن به همراه اعطای معرفت رسولان و اوصیا - و به‌طور خاص معرفت امیرمؤمنان و ائمه علیه السلام - و اخذ میثاق بر معرفت و حجیت ایشان را نیز در بر می‌گیرد.۲

البته، باید به این نکته توجه داشت که آنچه اعطای معرفت ربوبی از طریق معاینه عالم ذر را ضروری می‌‌‌نماید - یعنی تباین خالق و مخلوق و فقدان ابزار برای شناخت خداوند - در مورد دیگر مفاد معرفت - یعنی معرفت به انبیا و اوصیا - جریان ندارد، ولی با این حال، معرفت به ایشان نیز با توجه به مصالح و دلایلی دیگر در آن موقف به انسان اعطا می‌شود.

۱.۵ . چگونگی بهره‌‌‌مندی از معرفت

در نظر جمهور امامیه کوفه، مفاد معرفت اضطراری به انسان اعطا شد و آنان تنها موقف و چگونگی اعطا را از یاد برده‌اند. این بدان معناست که معرفت بالفعل در ضمیر انسان محقق و مهیاست و تنها کافی است انسان متوجه و متذکر آن باشد. با وجود این، پرسشی پیش می‌‌‌آید که چگونه انسان‌‌‌ها در زندگی دنیوی خویش، از این اعطای الهی بهره‌‌‌مند می‌‌‌شوند؟ به عبارت دیگر، انسان‌‌‌ها چگونه این فعلیت و تحقق معرفت را در خود می‌‌‌یابند؟ طرح این پرسش در حالی است که بسیاری از اندیشمندانِ جریان‌‌‌های رقیب یا اندیشمندان امامیه در دوره‌های بعد، مدعی‌‌‌ فقدان چنین معرفتی در انسان‌‌‌ها به‌صورت بالفعل شده‌‌‌اند و شاهد بر این مطلب را امری آشکار می‌‌‌شمارند؛ چراکه ‌افزون بر فراموشی موقف و رخداد عالم ذر۳، می‌‌‌بینیم که عمده انسان‌‌‌ها به توحید یا دیگر معارف بنیادین اقرار و توجهی ندارند.۴ بنابراین، وجود چنین رخدادی و به تبع آن نظریه معرفت اضطراری، امری نادرست به حساب می‌آید.۵

برای پاسخ دقیق و مناسب به این پرسش باید به چند مطلب توجه کرد:

1.. شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص۲۱۸.

2.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۳۵؛ صفار، بصائر الدرجات، ص۸۹؛ کلینی، الکافی، ج۲، ص۸؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۸۱ و ج۲، ص۴۱.

3.. سید مرتضی، الذخیره، ج۱، ص۱۱۴؛ طوسی، التبیان، ج۸، ص۲۴۷.

4.. شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات، ص۶۱؛ سید مرتضی، الذخیره، ص۱۸۰.

5.. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۱؛ نوبختی، الیاقوت، ص۲۷.


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
152

نهادینه می‌‌‌کند؛۱ معرفتی که به سبب چنین نهادینگی و ایجاد ابتدایی از سوی رب‌العالمین، از آن به «فطرت» یاد می‌‌‌شود. گویا این معرفت و میثاق، پایه و بنیان خلقت زمینی انسان‌‌‌هاست.

به نظر می‌‌‌رسد، در نظر متکلمانی چون زراره، هشام بن ‌‌‌سالم، ابوبصیر، ابن‌مسکان، ابن ‌‌‌ابی‌‌‌عمیر و... بر مبنای روایات وارده در این باب، مراد از معرفتِ اعطاشده در عالم ذر و فطرت، همان معرفت اضطراری یا ضروری است.۲

بنابراین، «معرفت اضطراری» واجد ویژگی‌‌‌هایی چون فطری بودن، مشترک میان همه انسان‌‌‌ها بودن، اعطایی و موهوبی بودن، پیدایش از طریق رؤیت و معاینه آن ‌‌‌هم در اوج وضوح، اِنساء کیفیت پیدایش معرفت (معاینه) و ابقای اصل آن در قلب انسان‌‌‌هاست.

۱.۴. حدود و مفاد معرفت اضطراری

تا این‌جا چیستیِ معرفت و راه رسیدن به آن بررسی شد. اینک زمان پاسخ به این پرسش است که حدود معرفت اضطراری چیست؟ پاسخ به این پرسش و بر اساس مطالب پیش‌گفته، آسان می‌‌‌نُماید. با توجه به روایات اصحاب امامیه، قدر متیقن معرفت اضطراری، شناخت خداوند متعال به‌عنوان خالق، رازق و رب‌العالمین است؛ گزاره‌ای که به صراحت در برخی روایات به آن اشاره شده است.۳ اما در این‌جا اصحاب مدرسه کوفه معتقداند، مفاد معرفت اضطراری بیش از موضوع خالقیت و ربوبیت خداوند متعال است و دامنه آن، معارف بنیادین دیگری همچون نبوت و امامت را نیز در بر می‌‌‌گیرد.

همان‌طور که پیش‌تر در موضوع ایمان نیز اشاره شد، «معرفت» به معنای آگاهی از چیزی است که زمینه هدایت را برای انسان فراهم می‌‌‌سازد. شناخت رب، در مقام کسی که صاحب‌اختیار و معبود انسان است، نخستین چیزی است که باید در مفاد معرفت قرار گیرد، ولی تمام مفاد معرفت نیست، و آنچه تکمیل‌‌‌کننده مفاد معرفت است، آگاهی به طریق اطلاع از تکالیف است؛ امری که در نظر گروهی از اندیشمندان امامیه همچون زراره و خاندان او با اعطای معرفت هادیان (انبیا و امامان علیهم السلام) در عالم ذر و اخذ میثاق بر شناخت آنها در آن مقام به دست

1.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۸۱؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۸۱ و ج۲، ص۳۹-۴۰.

2.. کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۲.

3.. کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۲ و ۱۳؛ شیخ صدوق، التوحید، ص۳۳۰؛ حلی، مختصر البصائر، ص۳۹۹؛ برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۸۱؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۸۱ و ۲، ص۳۹ و۴۰.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35420
صفحه از 572
پرینت  ارسال به