131
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

تحقق معرفت از جهت رؤیت که یکی از حواس پنج‌گانه است، ضروری و حتمی به شمار آمده؛ در نتیجه بین تحقق معرفت و مقدمات تحصیل معرفت، تلازم و حتمیتی ‌پذیرفته شده است؛ اختلاف بر سر تحصیل مقدمات معرفت با واسطهٔ‌ نظر و استدلال بوده که آیا حتماً به معرفت می‌انجامد یا نه؟

۲. ۳. معرفت اضطراری خاص (معرفت‌ فطری)

از دیگر ادعاهای مطرح شده درباره اندیشهٔ‌ امامیه، اعتقاد به معرفت ‌اللّه فطری و سرشته شده در سرشت انسان‌هاست. یعنی آنان در واقع، بر اساس متون اسلامی (آیات و روایات اهل بیت علیهم السلام)، به نوع خاصی از معرفت اضطراری اعتقاد داشتند که در عین غیراختیاری بودن و اشتراک با معرفت اضطراری به معنای عام، ویژگی‌های خاص دیگری هم به خاطر خاص بودن موضوع (اللّه) دارد و آن این‌که اعتقاد داشتند خداوند در سرشت و فطرت انسان‌ها معرفت و شناخت خود را نهاده است که گویا برخی متکلمان امامیه از آن به «معرفة اضطراری بایجاب الخلقه» یاد می‌کردند.۱ معمولاً به این نوع معرفت اضطراری - به تبعیت از روایات - «معرفت فطری» و «توحید فطری» اطلاق شده است.۲

پر واضح است که بررسی تفصیلی معرفت فطری، خود نوشتاری مستقل و فرصتی دیگر می‌طلبد و در این‌جا تنها اشاره‌ای گذرا به انگارهٔ‌ معرفت اضطراری خاص (معرفت فطری) و برخی ویژگی‌های آن از منظر روایات نقل شده از سوی اصحاب امامیه خواهیم داشت؛ زیرا معتقدیم در بسیاری از نوشته‌ها بین دو نوع معرفت اضطراریِ یاد شده، خلط شده و برخی احکام خاص و ویژهٔ‌ معرفت اضطراری خاص، به معرفت اضطراری عام، سرایت داده شده‌اند، همان‌گونه که روایات مربوط به معرفت اضطراری عام با روایات معرفت اضطراری خاص، در موارد متعددی خلط شده و یکی پنداشته شده‌اند!

بر اساس شواهد روایی در انگاره معرفت فطری از نظرگاه امامیانِ دوران حضور، شناخت و معرفت به خداوند متعال به هیچ‌روی در دسترس انسان نیست؛ به دلیل آن‌که موضوع آن (خداوند متعال) از حس و فهم و وهم انسان بالاتر و فراتر معرفی شده است؛ بنابراین، نه‌تنها با حواس یا

1.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص‌۵۲.

2.. این اصطلاح برگرفته از روایات اهل بیت علیهم السلام است: «قَالَ [الصادق علیه السلام] فَطَرَهُمْ عَلَى التَّوْحِیدِ عِنْدَ الْمِیثَاقِ عَلَى مَعْرِفَتِهِ أَنَّهُ رَبُّهُمْ» (صدوق، التوحید، ص۳۳۰)؛ وَ قَالَ: «فَطَرَهُمُ اللَّهُ عَلَى الْمَعْرِفَةِ» (همان)؛ «قالَ فَطَرَهُمْ جَمِیعاً عَلَى التَّوْحِید» (کلینی، الکافی، ج۲، ص‌۱۲)؛ «قَالَ فَطَرَهُمْ عَلَى الْمَعْرِفَةِ بِهِ» (همان، ص‌۱۳).


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
130

اهل‌بیت علیهم السلاماز دیگر قرینه‌ها بر این‌که همهٔ‌ معارف نظری محل بحث و مناقشه بوده نه معرفتِ همراه با قید دینی یا تنها معرفت ‌اللّه، می‌تواند سیاق بحث مسئله معرفت در میان مکاتب مختلف و دیگر رقیبان فکری امامیه (اهل حدیث و معتزله) باشد؛ چه آن‌که اصحاب حدیث بر اساس مبنای اراده و مشیت عامهٔ‌ حق‌تعالی معتقد بودند که همهٔ‌ معارفِ به وجود آمده در انسان‌ها - بسان دیگر اعمال‌شان - در واقع، فعل و مخلوق حق‌تعالی بوده و اراده و اختیار انسان دخلی در تحقق معرفت ندارد. در مقابل، معتزلیان حصول معرفت را بر اساس نظریهٔ‌ اختیار و آزادی اراده، برساخته اراده و اختیار انسان‌ها می‌دانستند؛ به استثنای اصحاب المعارف از معتزلیان که همهٔ‌ معارف را اضطراری می‌دانستند تا مقدمات اراده و اختیار انسان کامل باشد.۱

۲. ۲. ۲. معارف اعم از نظری و غیرنظری

دومین جهت اطلاق عبارت «المعارف کلها»، چه معارف به‌دست آمده از طریق نظر و استدلال و چه معارف به‌دست آمده از طریق غیر نظر و استدلال است که باید صحت و سقم آن‌ با شواهد روایی و تاریخی سنجیده شود. به نظر می‌رسد اصحاب امامیه تنها معارف به‌دست آمده از طریق نظر و استدلال را اضطراری می‌دانستند. این ادعا را هم می‌توان از ظاهر عبارات اشعری در مقالات الاسلامیین و هم از شواهد روایی دیگر به‌دست آورد. اشعری بلافاصله پس از انتساب جمهور امامیه به اندیشهٔ‌ اضطراری بودن معارف، بیان می‌کند از منظر امامیه نظر و قیاس به علم و معرفت ‌نمی‌انجامد.۲ از کنار هم قرار دادن دو عبارت پیش‌گفته، به‌دست می‌آید که منظور امامیه از همه معارف، آن دسته از معارف بوده که از طریق نظر و استدلال به‌دست می‌‌آید و اختلاف بر سر آن بوده و معارف به‌دست آمده از غیر طریق نظر و استدلال (حواس پنج‌گانه) از محل بحث و نزاع خارج بوده‌اند.

‌البته، این ادعا که معارف به‌دست آمده از طریق حواس پنج‌گانه از محل بحث خارج بوده‌اند و اختلافی بر سر آنها نبوده، از روایت امام رضا علیه السلام نیز به‌دست می‌آید؛ بر اساس این روایت، نه‌تنها امامیه بلکه همه مکاتب فکری در تحقق معرفت از طریق رؤیت (که یکی از حواس پنج‌گانه است) متفق‌اند: «اتَّفَقَ الْجَمِیعُ لا تَمَانُعَ بَینَهُمْ أَنَّ الْمَعْرِفَةَ مِنْ جِهَةِ الرُّؤْیةِ ضَرُورَةٌ».۳ در این‌جا

1.. نویسندۀ مقالۀ حاضر در رسالۀ دکتری، با عنوان «معرفت اضطراری در اندیشه‌های نخستین اسلامی»، به تفصیل به اندیشۀ معرفت اضطراری از نظرگاه اهل حدیث و معتزله پرداخته است.

2.. اشعری، مقالات الاسلامیین، همان، ص‌۵۱.

3.. کلینی، الکافی، ج ۱‍‍، ص‌۹۶؛ شیخ صدوق، التوحید، ص‌۱۱۰.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35427
صفحه از 572
پرینت  ارسال به