علی بن اسماعیل از متکلمان بزرگ که شیخ طوسی به اشتباه او را نخستین متکلم امامی دانسته۱ نیز از موالی بنی اسد بود. در هر صورت موضوع نوآیینی عمده متکلمان اولیه که بهطور عمده با مَوالی بودن آنان گره میخورد، ما را به بستر ذهنی آنان نزدیکتر میکند.
۳. خطاهای فکری در تبیین
روش کلامی محض که متکلمان امامیه بدان پایبند بودند بهطور طبیعی آنان را به خطاهایی در حوزه درک و تبیین میکشاند؛ زیرا لازمه تبیین عقلانی نصوصی که از امامان علیهم السلام دریافت میکردند، گذر از آن نصوص بود. هشام بن حکم هیچگاه به ظاهر این نصوص بسنده نمیکرد و مطالب دریافتی از امام علیه السلام را تألیف و تئوریپردازی میکرد.۲
بررسی دیدگاههای او در مسائل پیچیدهای همچون صفات الهی، انسانشناسی، مفهوم عقل، مفهوم استطاعت، روح و مسائل دیگر۳ ما را با روش و عمق کار او آشنا میکند؛ اما او بهرغم مهارت استثنایی در عقلانیکردن این مباحث، گاه دچار خطاهایی میشد که موجبات خشم شدید اصحاب و حتی مدافعان اصلیاش، یعنی امامان علیهم السلام را فراهم میکرد.
بیشترین نمودِ این خطاها را بهطور خاص، میتوان در نظریه جنجالیاش «جسمٌ لا کالاجسام» مشاهده کرد. بهرغم تلاشی که - بهویژه در جوامع شیعی۴- برای تبرئه کردن هشام از این اتهام صورت گرفته،۵ نمیتوان مخفی داشت که هشام در آغاز و بهدلیل همان روش کلامیاش، به
1.. طوسی، فهرست، ص۲۶۳، ش۳۷۴.
2.. كلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۰.
3.. سبحانی، «مدرسه کلامی کوفه در دورۀ نظریهپردازی»، ص۱۲۸-۱۹۱.
4.. اهل سنت هم گاهی در صدد تبیین یا توجیه برآمدهاند (برای مثال، نک: اندلسی، الفصل، ج۳، ص۲۳۲، ۲۴۶؛ شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص۲۱۸).
5.. نک: حسینی جلالی، «مقوله جسم لا کالاجسام بین موقف هشام بن الحکم وسایر اهل الکلام»، ش۱۹.