99
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

نمونه‌هایی از این بحران‌ها، آشکارا در دوره امامان بعدی نیز دیده می‌شود.۱ ابوبصیر لیث بن بختری مرادی که در کنار برید و زراره و محمد بن مسلم از سوی امام باقر علیه السلام بشارت به بهشت داده شده است،۲ حتی هنوز در دوره امام کاظم علیه السلام تصور درستی درباره جایگاه امام نداشت‌‌‌‌‌‌‌‌. کشّی نخستین گزارش خود درباره ابوبصیر را به داستانی اختصاص داده است که در آن ابوبصیر امام علیه السلام را‌ به‌ شکل اغراق‌آمیزی اهل دنیا می‌دانست.۳

بر مبنای دو گزارش هر دو از شعیب عرقوقی، به نظر می‌رسد که ابو بصیر مرادی نه‌تنها تصوری زمینی از علمِ امام علیه السلام داشته،۴ بلکه امام علیه السلام را شخصی دنیاطلب می‌دانسته که دستش به دنیا نمی‌رسد‌‌‌.۵ حتی در صورت جعلی بودن این روایات۶ نیز احتمال وجود چنین اندیشه‌هایی در آن دوره می‌رود‌‌‌‌‌‌‌‌. به هر حال دلیل این همه بدبینی نسبت به ابوبصیر که امام صادق علیه السلام‌ او را در زمره پیشگامان مقرّب به‌حساب می‌آورد۷ و نسبتی هم با اهل کلام نداشت، مشخص نیست؛ چشم‌پوشی کامل از این گزارش‌ها نیز چندان آسان به نظر نمی‌رسد‌‌‌.۸ یونس بن عبدالرحمن، امام رضا علیه السلام را به سبب پذیرش ولایت‌عهدی طاغوت خواند۹ و در عین برجستگی که در میان اصحاب

1.. نک: مدرسی، مکتب در فرآیند تکامل، ص۱۱۴-۱۹۹.

2.. كشّی، رجال، ص۱۷۰، ش۲۸۶.‌ او همچنین به دست امام باقر علیه السلام بینایی خود را به دست آورد و به خواست خود، آن را از دست داد (همان، ص۱۷۴، ش‌۲۹۸).

3.. كشی، رجال، ص۱۶۹، ش‌۲۸۵.

4.. همان، ص۱۷۱ – ۱۷۲، ش۲۹۲-۲۹۳.

5.. همان، ص۱۷۲، ش‌۲۹۴. ابوبصیر به ابن ابی یعفور می‌گوید: اگر صاحب شما (امام) دستش به دنیا برسد او نیز تک‌روی و استبداد خواهد داشت. ابن ابی یعفور به دلیل خشمگین بودن از سخن او مانع سگی نشد كه می‌خواست بر صورت ابوبصیر - در حالی‌كه چرت می‌زد - بول كند.

6.. در این‌باره به‌طور خاص‌دو گزارش از حماد بن عثمان الناب که به گفتۀ نجاشی، از موالی اهل فزار بوده است (نک: نجاشی، رجال، ص۱۴۳، ش۳۷۱)، مبنی بر بول كردن سگ یک بار در گوش ابوبصیر زمانی كه خواب بود (كشی، رجال، ص۱۷۲، ش‌۲۹۴) و یک بار بر روی صورتش زمانی که بیدار بود (همان، ص۱۷۳، ش‌۲۹۷)، بسیار عجیب به نظر می‌رسد. گویی سگی مأمور بوده به محض این که ابوبصیر حرف ناسنجیده‌ای می‌زند بر او بول كند!

7.. كشی، رجال، ص۱۷۰.

8.. در گزارش دیگر، ابوبصیر به صورت جُنُب خدمت امام علیه السلام (ظن قریب به یقین خدمت امام باقر علیه السلام رسیده چون راوی داستان بكیر است و تعبیر ابوبصیر دربارۀ امام مولاکَ است‌) وارد شد (كشی، رجال، ص۱۷۰، ش۲۸۸) و یا زمانی كه امام صادق علیه السلام به او اجازه ورود نداد، گفت: «‌لو كان مَعَنا طبق لَاَذَن» (همان، ص۱۷۳، ش‌۲۹۷). نمونه‌های فراوان دیگری در رفتار زراره، ابوبصیر و دیگران دیده می‌شود (نک: همان، مدخل ابوبصیر و زراره).

9.. كشی، رجال، ص۴۹۲، ش‌۹۴۳-۹۴۴، ۴۹۶ و‌۹۵۳.


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
98

زراره حکم فقهی امام علیه السلام را که از سوی ابن ابی عمیر به او رسیده بود تلویحاً رد کرد.۱ کشّی گزارش‌های دیگری نیز از این‌گونه برخوردهای زراره نقل کرده است‌‌‌‌‌‌‌‌.

زراره بنابر دو گزارش، یکی از خط زیاد بن ابی حلال کوفی۲ و دیگری از خط یونس بن عبدالرحمن۳ به نوعی امام را غیرآگاه به کلام معرفی کرده که بدون این که خود بفهمد بحثی کلامی را به زراره اعطا کرده است و زراره توانسته آن را نظریه‌پردازی کند‌‌‌‌‌‌‌‌. عمده این گزارش‌ها از خط یونس بن عبدالرحمن است‌‌‌.۴ نوع تحیر شخصیت‌های بزرگی چون زراره، هشام بن سالم و دیگران در امامت امام پس از امام صادق علیه السلام - صرف‌نظر از محدودیت‌های سیاسی برای تصریح به امام بعدی - می‌تواند نشانه دیگری باشد بر این که در آن دوره، اندیشه‌های شیعی تازه در حال شکل‌گیری بودند؛۵ بسیاری از راویان برجسته و مورد احترام امامیه همچون خاندان فرهیخته بنوفضّال۶ حتی تا سال‌ها بعد دست از اعتقاد به فطحیه برنداشتند‌‌‌.۷

1.. كشی، رجال، ص۱۴۳، ش‌۲۲۴.

2.. كشّی، رجال، ص۱۴۷، ش‌۲۳۴.

3.. همان، ص۱۴۸، ش‌۲۳۶.

4.. به درستی معلوم نیست كه چرا هنوز حتی در دورۀ فضل بن شاذان تلاش می‌شد تا این اشتباهات برجسته شود. فضل بن شاذان در نامه‌ای به محمد بن مسعود (ظاهراً شاگردش) به گزارشی اشاره می‌كند كه در آن زراره، نقلِ فقهی استادش حكم بن عتیبه از امام باقر علیه السلام را بر سخن امام صادق علیه السلام ترجیح داد (كشی، رجال، ص۱۵۸،‌ ش۲۶۲). خط محمد بن عیسی، زراره را از زبان خودش نسبت به امام صادق علیه السلام دارای لفته (دلخوری یا بر سر دوراهی [لفتۀ]) معرفی می‌كنند (همان، ص۱۴۴، ش‌۲۲۸). یونس و ابن مسكان دلیل این ناراحتی را این‌گونه تحلیل می‌كردند كه امام صادق علیه السلام معایب (مخازیه) و خواری‌های او را در آورده است‌ و از همین‌رو زراره ناراحت است.

5.. فان اس. با دقت بسیار به تحلیل تحیّر زراره در این باره پرداخته است (نک: فان اس، علم الکلام، ص۴۵۷). او مرگ زراره دوماه پس از امام صادق علیه السلام را جعلی از طرف طرفداران او دانسته به این منظور كه مرگ او را مدتی پیش از مرگ عبدالله افطح نشان دهند. او قول شیخ صدوق را كه زراره در سال ۱۵۰ق، یعنی دوسال پس از امام صادق علیه السلام از دنیا رفته ترجیح داده است.

6.. خاندان بنوفضّال همچون حسن بن علی بن فضال (كشی، رجال، ص۵۶۵) و فرزندانش علی (همان، ص۵۳۰) و احمد (نجاشی، رجال، ص۲۸۰) فَطَحی بودند، ولی هیچ‌گاه در روایات آنان به دلیل این اعتقادشان تردید نشد.

7.. همچنین ارتباط تنگاتنگ خاندان زراره با جریان فَطَحیه در پژوهشی جداگانه قابل بررسی است.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 36136
صفحه از 572
پرینت  ارسال به