ابوحاتم رازی۱ - اصطلاحشناس بزرگ سده چهارم - تعریف شایان توجهی از مرجئه ارائه کرده است:
«مرجئه» لقب هر کسی است که ابابکر و عمر را برتر از علی بن ابیطالب علیه السلام میانگارد، همانسان که «شیعه» لقب هر کسی است که به برتری و فضیلت علی علیه السلام بر ابابکر و عمر قائل باشد.۲
ویژگی بارز مرجئه - بنا به این تعریف - مقدم شمردن ابوبکر و عمر بر علی علیه السلام است و این همان ویژگیای است که همه فرقههای اهل سنت - اعم از اهل حدیث، اشاعره، معتزله، ماتریدیه. و حتی خوارج - را از شیعه متمایز میسازد. ابوحاتم رازی اذعان دارد که از جمله نامهای مرجئیان، اهل سنت و جماعت است، آن هم با تمام اختلافات فرقهای که با هم دارند. او از اصحاب حدیث و اصحاب رأی به عنوان دو شاخه اصلی اهل سنت یاد کرده است.۳ در این صورت، میتوان دریافت که واژه ارجاء در مقابل شیعه اعتقادی بهکار گرفته شده است. گویی در گفتمان شیعه، ارجاء به معنای کوتاهیورزی در اعتقاد به امامت بلافصل حضرت علی علیه السلام و یا تأخیر انداختن امامت آن بزرگوار بوده است.
این تعریف ابوحاتم برای ارجاء شواهد زیادی در تاریخ دارد. برای نمونه، در برخی مناظراتِ مؤمن الطاق با ابوحنیفه، مرجئه در برابر شیعه بهکار رفته است.۴ سخن و عملکرد فضلبن شاذان (متوفی سال۲۶۰ق) در کتاب الایضاح نیز شاهد این نکته است. او در دستهبندى اولیه، شیعه را در مقابل مخالفان قرار مىدهد و از این مخالفان در سراسر کتاب به مرجئه یاد کرده است.۵ فضل، نهتنها در مباحث کفر و ایمان، بلکه عمدتاً در مباحثی که میان شیعه و سنی اختلاف وجود دارد، از مخالفان شیعه با عنوان «مرجئه» یاد کرده است.۶ ناشی اکبر روایت سعد را گزارش کرده که نشان از تقابلِ مرجئه و شیعه دارد.۷ طبقهبندی سعدبن عبداللّه در
1.. ابوحاتم رازی اصطلاحشناس سدۀ چهارم و اسماعیلی مذهب است و کتاب الزینة را در زمینۀ ریشهیابى اصطلاحات در علوم نگاشته است. الزینة فی الکلمات الاسلامیة العربیة کتابی است در اصطلاحات اسلامی که غیرمنظم تدوین شده است. در این کتاب ابوحاتم کوشیده تا همچون عالمی لغوی عمل کند و از ابراز عقیدۀ شخصی خودداری کند.
2.. ابوحاتم رازی، گرایشها و مذاهب اسلامی، ص۸۰-۸۱.
3.. همان، ص۸۱.
4.. کشّی، رجال، ص۱۹۰.
5.. فضل بن شاذان، الایضاح، ص۵۰۳.
6.. کیفیت اختلاف در وضو و نماز و...، ص۱۰۳؛ نحوۀ حکم راندن نبی، ص۱۱۳؛ در باب وجه نیاز به بعثت نبی، (فضل بن شاذان، الایضاح، ص۱۰۱.
7.. ناشی اکبر، فرقههای اسلامی، ص۳۹-۴۰و۹۶.