449
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

۲. ارجاء و مفهوم آن در منابع شیعه

همان‌طور که نشان داده شد، ارجاء در ادبیات اهل سنت، با دوگونه و رویکرد سیاسی و کلامی، خود را نشان داده است. رویکرد سیاسی ارجاء به معنای تأخیر انداختنِ داوری و کناره‌گیری از صدور رأی در باب اختلافاتِ نخستین صدر اسلام (= نزاع میان امام علی علیه السلامو عثمان) بود و شکل کلامی آن ناظر به مسئله ایمان و کفرِ مرتکبان گناه کبیره تصویر می‌شد.

این اصطلاح اما در ادبیات شیعه، معنایی متفاوت با منابع اهل‌سنت دارد. برخی تحقیقات معاصر به درستی نشان داده‌اند که مرجئه در منابع نخستین شیعی، در هیچ یک از معانی پیشینِ سنی به‌کار نرفته، بلکه اصطلاحی است که شیعیان از آن برای نشان دادن تمامی فرقه‌های غیر شیعی استفاده می‌کرده‌اند.‌ گویی در میان شیعیان نخستین، اعتزالِ قدیم، شُکاک، حُلِیسیه ‌و... همگی مرجئه به شمار می‌آمدند. رسول جعفریان به تفصیل، شواهد زیادی را در دومین ویرایشِ کتاب مرجئه ارائه کرده است تا این مطلب را نشان دهد. آنچه در ادامه آمده، مقدمه‌ای است که بیشتر با استفاده از تحقیق پیش‌گفته تنظیم شده تا به‌اختصار این دو‌گانگی را به تصویر کشد.

در میان مورخان مشهور است که کوفیان شیعه‌اند؛ به این ‌معنا که اصل در هر فرد کوفی، شیعه بودن اوست،۱ اما اصطلاح شیعه در سده دوم، در بردارنده طیف وسیعی از مردمان است که هم سنی‌هایی که امام علی علیه السلامرا بر عثمان مقدم می‌داشتند در بر می‌گیرد۲ و هم کسانی که آن حضرت را بر دیگر خلفا مقدم و به امامت الهی آن حضرت و فرزندان ایشان علیهم السلاماعتقاد داشتند تحت لوای خویش می‌گیرد.

نقطه مشترک این معنای عام از شیعه، اعتبار و اعتنایی بود که در مقامِ مقایسه، به امیرمؤمنان علیه السلامداده می‌شد؛ اعتنا و توجه می‌توانست هم در مقام مقایسه با عثمان باشد - چنان که بیشتر سنیان کوفه این‌گونه می‌پنداشتند - و هم ممکن بود در مقام مقایسه با دیگر خلفا تصویر شود؛ همانند شیعیانِ اعتقادی که خلافتِ شیخین را انکار می‌کردند و امامت حضرت علی علیه السلام را به عنوان امری منصوص از جانب خداوند باور داشتند.

1.. نک: ابن معین، تاریخ یحیی بن معین، ج‌۳، ص‌۳۹۴؛ بسوی، المعرفة والتاریخ، ج‌۲، ص‌۸۰۶؛ صفار، بصائر الدرجات، ص‌۷۶.

2.. (نک: ذهبی، میزان الاعتدال، ج‌۱، ص‌۵؛ ج‌۲، ص‌۵۸۸؛ ابن مرتضی، المنیة والعمل، ص‌۸۱). رسول جعفریان بر این باور است که این گروه به‌رغم گرایش‌های شیعی و نقل فضائل اهل‌بیت علیهم السلامو دشمنی با امویان و عباسیان، در قالب هیچ یک از فرقه‌های شیعی - چه امامی، زیدی و چه اسماعیلی - نمی‌گنجند (جعفریان، تاریخ تشیع، ج‌۱، ص‌۲۲-۲۴).


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
448

است، ‌رسالت این نوشته نیست، اما آنچه روشن است آن‌که نسبت ارجاء کلامی با ارجاء سیاسی، نسبت تام و تمام نیست. البته، شاید ارجاء کلامی سعی می‌کرد ایده سیاسی ارجاء را به شکلی تئوریزه کند و در فرآیند نظریه‌پردازی، به سویی حرکت نماید که مرتکب کبیره بخشیده شود. دستاورد این ایده، اما همان نتیجه‌ای است که مرجئه سیاسی برای حل مسئله تاریخی امامتِ جامعه انتظار می‌کشید؛ چون با این ایده طرف‌های درگیر در نزاع‌های سابق، ولو خطاکار اما مؤمن بودند. پس این ظرفیت وجود داشت که با مؤمن دانستن هر دو طرف، نزاع‌های پیشین پایان یابد.

ولی به نظر می‌رسد نظریه ایمانِ مرجئه که گونه‌ای تساهل و تسامح را در گستره مفهوم ایمان پوشش می‌داد، بیش از آن که بحثی در پشتوانه انگاره سیاسی مرجئه سیاسی باشد، اساساً بحثی در تقسیم‌بندی اجتماعی مسلمین و حمایت از حضور نومسلمانانی بود که به آغوش اسلام پناه می‌آوردند. این نومسلمانان بیشتر از موالی بودند و بنی‌امیه به‌دلیل تعصب عربی سعی می‌کردند آنها را شهروند درجه دوم و غیرمسلمان جلوه دهند.۱ بعید نیست هواداری موالیان از نگره ارجاء در تاریخ تفکر اسلامی بر همین پایه بوده باشد. ابوحنیفه - مهم‌ترین نظریه‌پرداز مرجئه کلامی - نظریه ارجاء در باب ایمان را به‌گونه‌ای تقریر می‌کرد که موالی در جامعه‌ ایمانی و اسلامی جای ‌گیرند. این که ابوحنیفه تا چه اندازه بر پایه ایده سیاسی مرجئه در تبیین نظریه ایمان همت ‌گمارده است معلوم نیست، اما طبیعی است که بسامد تقریر او از نظریه ایمان در جامعه می‌توانست به حضور این نومسلمانانِ غیر عرب و ناراضی از حقوق شهروندی، در مبارزات سیاسی علیه بنی امیه کمک کند.۲

بر همین اساس می‌توان گفت که نظریه ارجاءِ ابوحنیفه، در واقع، به دست دادن یک بنیاد کلامی بود که هم انصراف ارجاء سیاسی را تأمین می‌کرد و هم جایگاه موالیان و نومسلمانان را در دار الایمان حفظ می‌کرد؛ اما بعدها در تاریخ تفکر اهل سنت، این مسئله کلامى آن‌قدر بر ریشه ارجاء - که همانا درباره خلافت سیاسی بود - سایه افکند که ریشه آن فراموش شد تا آن‌جا که گویى ارجاء تنها نظریه ایمان و کفری بوده که در سده دوم مطرح شده است.

1.. این کار چند جهت داشت: نخست، نژاد عربی را خالص ‌و اصیل نگه می‌داشت؛ چون مساوات با آنان بنیاد حکومتی آنان که همانا نظام قبیله‌ای بود در مخاطره می‌انداخت؛ دوم، مسئلۀ جزیه تحت‌الشعاع قرار نمی‌گرفت، چون یکی از منابع تأمین قدرت اقتصادی بنی‌امیه و ولات آن، اخذ جزیه از همین موالیان بود.

2.. نک: پاکتچی، «ابوحنیفه»، ج‌۵، ص‌۳۷۹ -۴۰۹.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35988
صفحه از 572
پرینت  ارسال به