421
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

علمِ مرتبه دوم، علمِ فعلی خداوند است.

بدین ترتیب روشن می‌شود که ناآگاهی غیر شیعیان نسبت به این دو ساحت از صفات الاهی زمینه‌ساز بدفهمی آنان از باور امامیه درباره علم الاهی شد، به‌طوری‌که مدعی شدند شیعیان به خداوند نسبت جهل می‌دهند و بر این باورند که خداوند پیش از خلقت اشیاء به آنها علم ندارد.۱ بر اساس چنین بینشی، کتاب‌های مقالات‌نویسی اهل سنت، دیدگاه خاصی را در مورد صفات الاهی به زراره نسبت داده‌اند. اشعری در مقالات الاسلامیین این دیدگاه را به زراره و اصحاب او نسبت می‌دهد که خداوند از ازل سمیع، علیم و بصیر نبود و پس از آن‌که این صفات را برای خود خلق کرد، متصف به این صفات شد.۲ بغدادی ‌‌اندیشه زراره در باب صفات را به صفات حی، قادر و مرید نیز تسری می‌دهد، درحالی‌که اشعری این ‌‌اندیشه زراره را در خصوص علم، سمع و بصر که از شُعَب علم به‌حساب می‌آیند، اطلاق کرده است.۳

شهرستانی همانند بغدادی، قول کلی را به زراره نسبت می‌دهد و می‌گوید‌‌: زراره معتقد است‌ که علم، قدرت و حیات، بلکه همه صفات الاهی نخست وجود نداشتند و سپس حادث شدند.۴ سمعانی در الانساب۵ و ابن جوزی در کتاب تلبیس ابلیس،۶‌‌ همین قول کلی را به زراره نسبت داده‌اند. از میان محققان معاصرِ اهل سنت، علی سامی النشار۷‌ و از میان مستشرقان جوزف فان اس.۸ معتقدند این دیدگاهی‌ که در آن صفات به‌صورت کلی مطرح شده است، تعمیمی از جانب دیگران است و سخن زراره نیست. قول زراره، ‌مسئله علم و ادراک است؛ گروهی بی‌اساس تعمیم داده‌اند که اگر کسی در باب علم این حرف را بزند، حتماً در باب قدرت، اراده و... نیز همین حرف را مطرح می‌کند. در جمع‌بندی این سخنان باید گفت آنچه می‌توانیم به‌یقین به زراره نسبت بدهیم، قول اشعری است؛ چرا که اشعری در کتاب مقالات الاسلامیین - با همه تعصبی که در

1.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص‌۳۶-۳۹.

2.. همان، ج‌۱، ص‌۳۶.

3.. بغدادی، الفرق بین الفرق، ص‌۵۲.

4.. شهرستانی، ملل و نحل، ج‌۱، ص‌۲۱۸.

5.. سمعانی، الانساب، ج‌۶، ص‌۲۷۷.

6.. ابن جوزی، تلبیس ابلیس، ص‌۸۴.

7.. سامی النشار، نشأه الفکر الفلسفی فی الاسلام، ج‌۲، ص۲۲۰.

8.. فان اس.، علم الکلام والمجتمع، ص‌۴۵۶.


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
420

جامعه اسلامی، شیعیان را نیز تحت تأثیر قرار داده بود و پرسش‌های بسیار اصحاب از ائمه‌‌ علیهم السلامگویای رواج این تفکر در میان شیعیان است۱ در شرایطی که تشبیه صفات خداوند به صفات بندگانش امری متداول بود، خاندان اعین در اصلاح این اندیشه رایج می‌کوشیدند. زراره دو روایت از امام باقر علیه السلام درباره عدم جواز توصیف خداوند نقل کرده است۲ و همچنین در روایتی عبدالملک بن اعین از امام صادق علیه السلام درباره توحید می‌پرسد که امام علیه السلام مذهب صحیح در صفات الاهی را پرهیز از تشبیه صفات الاهی به صفات مخلوقات - با تأیید توصیف خداوند به صفات - بیان می‌کند.۳

در روایات نقل شده از سوی خاندان اعین، تنها در یک روایت بر دو گونه بودن صفات الاهی تأکید شده است. این روایت که گویای فهم صحیح این خاندان از این مسئله است، به‌وسیله زراره از طریق حمران و از امام باقر علیه السلام نقل شده است. حمران از معنا و مفادِ آ‌‌یه شریفه (لم یکن شیأ مذکوراً) سؤال کرده و امام علیه السلام‌ آن را متعلق به زمانی می‌داند که انسان شیئیت داشته، ولی مذکور نبوده است. حمران در ادامه، از معنای آیه شریفه (أَ وَ لا یذْكُرُ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ یكُ شَیئاً) می‌پرسد و امام علیه السلام مقصود آیه را این می‌داند که انسان را خلق کردیم درحالی‌که نه در کتاب و نه در علم بود.۴ امام علیه السلام در این حدیث، دو مرحله برای انسان در نظر گرفته است. در یک مرتبه انسان هیچ‌چیزی نیست؛ یعنی زمانی که هنوز انسان شیئ نیست؛ نه در کتاب و نه در تقدیر، در این صورت نیز خداوند به انسان آگاه است، یعنی علم بلامعلوم. مرتبه دوم این است که از مقام عدم خارج می‌شود و به مقام کتاب و مقام علم و تقدیر می‌رسد که شیء است، ولی شیء مذکور نیست (لم یکن شیأً مذکوراً)، یعنی هنوز با وجود شیئیت، وجود خارجی پیدا نکرده است و این

1.. برای نمونه، نک: کلینی، کافی، ج‌۱، ص‌۹۵؛ کلینی، کافی، ج‌۱، ص‌۹۴و‌۱۰۸.

2.. شیخ صدوق، التوحید، ص۴۵۷و۱۲۷.

3.. کلینی، کافی، ج۱، ص۱۰۰.

4.. «عنه عن أبیه عن إسماعیل بن إبراهیم ومحمد بن أبی عمیر عن عبد الله بن بكیر عن زرارة عن حمران قال سألت أبا جعفر علیه السلامعن قول الله عزّوجل (هَلْ أَتى‏ عَلَى الْإِنْسانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یكُنْ شَیئاً مَذْكُوراً فقال كان شیئا ولم یكن مذكورا قلت فقوله أَ وَ لا یذْكُرُ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ یكُ شَیئاً) قال لم یكن شیئا فی كتاب ولا علم» (برقی، محاسن، ج۱، ص۲۴۳).

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 36166
صفحه از 572
پرینت  ارسال به