395
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

اخیرِ این جریان قرار دارد که وارث احادیث و اندیشه‌‌های کلامی آنهاست؛ ۲) خطی که با ابراهیم بن هاشم آغاز می‌شود و به فرزندش علی بن ابراهیم در طبقه بعد می‌رسد و در نهایت، به کلینی ختم می‌شود. این دو خط افزون بر این‌که - به‌ویژه در طبقات نخست - از نقل از مشایخ یک‌دیگر پرهیز می‌کنند، به‌لحاظ موضع‌شان در قبال اندیشه‌‌های هشام بن حکم نیز تقابل دارند؛ یعنی در حالی‌که علی بن ابراهیم مروّج و مدافع اندیشه‌‌های هشام و یونس بود و کتابی در این‌باره تحریر کرده بود، سعد بن عبداللّه ردیه‌‌ای بر او در این‌باره می‌نویسد۱؛ ۳) خطی که آغازش با محمد بن خالد برقی است و با فرزندش احمد ادامه می‌یابد و پس از او علی بن الحسین سعدآبادی و محمد بن ابی‌القاسم ماجیلویه مشترکاً در طبقه آخر این جریان قرار دارند؛ ۴) خط متهمان به غلو که شخصیت‌هایی چون محمد بن علی الصیرفی ملقب به ابوسمینه، محمد بن اورمه، ابوسعید سهل بن زیاد آدمی و حسین بن عبیداللّه محرر را دربرمی‌گیرد.۲

درباره این تقسیم‌بندی چند نکته قابل ملاحظه است:

۱. همان‌طور که محقق مذکور اشاره کرده، می‌توان دو خط نخست (خط احمد بن محمد بن عیسی و خط ابراهیم بن هاشم) را هم به‌لحاظ زنجیره راویان از هم متمایز کرد و هم به‌لحاظ گرایش کلامی؛ اما نشان دادن این‌که خط محمد بن خالد برقی یک خط فکری و دارای مواضع کلامی مشخصی بوده، نیازمند شواهد بیشتری است.

۲. متهمان به غلو در قم را دشوار بتوان یک جریان دانست که سلسله یا زنجیره استاد-شاگردی معینی را طی چند نسل متوالی تشکیل داده باشند. احتمالاً سخت‌گیری‌های احمد بن محمد بن عیسی که در قم از گونه‌‌ای حاکمیت اجتماعی برخوردار بود به متهمان به غلو این امکان را نداد که به جریان‌سازی بپردازند.

۳. تنوع خطوط حدیثی کلینی و شیخ صدوق نشان می‌دهد که ایشان دست‌کم در نقل حدیث - احتمالاً با هدف تجمیع بیشترین حد ممکن از میراث حدیثی پیشینیان - تا حدی از محدودیت‌های سخت‌گیرانه التزام به خط حدیثی خود عبور کرده بودند. بدین ترتیب به نظر می‌رسد که در نسبت دادن تمام ویژگی‌های نوعی یک خط خاص به هر کدام از این دو باید احتیاط ورزید.

۴. اگر فردی سخت‌گیر همچون ابن ولید را امتداد حقیقی خط احمد بن محمد بن عیسی بدانیم، شاید نتوانیم محمد بن الحسن الصفار را در طبقه پیش از او با توجه گستردگی روایاتی که

1.. رضایی، «امتداد جریان فکری هشام بن حکم تا شکل‌‌‌‌گیری مدرسۀ کلامی بغداد»، ص‌۱۰۱-۱۰۲.

2.. طالقانی، «مدرسه کلامی کوفه»، ص‌۷۶- ۸۷.


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
394

یونس مخالف بوده‌اند.۱

در روایتی از او نقل شده که او پیامی از امام موسی کاظم علیه السلام به هشام رسانیده مبنی بر این‌که هشام نباید بحث کلامی کند و در غیر این‌صورت در خون آن حضرت شریک است، ولی هشام از این فرمان اطاعت نکرده است.۲ جالب است که نصر بن صباح که کشّی او را غالی می‌داند، عبدالرحمن بن حجاج را مدح کرده است.۳ یعقوب بن یزید الانباری هم که سه روایت خلقت نوری را نقل کرده کتابی در ردّ یونس داشته است ۴ به‌طور خلاصه از این جناح‌بندی‌ها بین جریان هشام بن حکم که هیچ روایت خلقت نوری را نقل نکرده‌‌اند و جریان مقابل که راوی روایات خلقت نوری بوده این احتمال را پیش می‌کشد که فضایل و مقامات امامان علیهم السلامو از جمله خلقت نوری در زمره موارد خلاف این دو جناح قرار داشته است.

تا آن‌جا که نگارنده بررسی کرده است، دیگر متکلمان برجسته کوفی همچون هشام بن سالم، زراره، مؤمن طاق نیز در طریق هیچ یک از احادیث خلقت نوری قرار ندارند. در این میان، می‌توان یک حدیث ۵ را استثنا دانست. این حدیث در اصل ‌‌‌‌درباره شیوه تشریع اذان است که در آن گذرا به موضوع خلقت نوری اشاره شده است (نعرفه وشیعته وهو نورٌ حول العرش). مؤمن طاق و ابن ابی عمیر در طریق این حدیث قرار دارند.

مدرسه قم

خطوط حدیثی-‌کلامی مدرسه قم

بنا به نظر یکی از محققان۶، مدرسه قم مشتمل بر چهار خط حدیثی-کلامی بوده که عبارتند از: ۱) خطی که از احمد بن محمد عیسی اشعری آغاز می‌شود. پس از او در طبقه بعد سعد بن عبداللّه اشعری و سپس ابن ولید و علی بن بابویه مشترکاً در یک طبقه قرار دارند و در نهایت، در طبقه

1.کشّی، رجال، ص‌۲۸۰.

2.. همان، ص‌۲۷۱.

3.. کشّی، رجال، ص‌۴۴۲.

4.. نجاشی، رجال، ص‌۴۵۰.

5.. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۲، ص‌۳۱۲.

6.. نک: طالقانی، «مدرسۀ کلامی کوفه»، ص‌۷۶-۸۷.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35750
صفحه از 572
پرینت  ارسال به