383
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

است، در کل احتمال می‌رود که به دلیل نقل کتاب الاظله نقش زیادی در ترویج قول به اظله داشته است. می‌دانیم که دو اصطلاح «اشباح» و «اظله» از اصطلاحات پرکاربرد در ادبیات غالیانه آن زمان بوده‌ است.

محمد بن عیسی بن عبید

محمد بن عیسی بن عبید راوی یک حدیث خلقت نوری خاص۱و دو حدیث خلقت نوری خاص پیشین۲ است. او شاگرد روایی یونس بن عبدالرحمن بوده و از آنجا که یونس احتمالاً تا دهه نخست سده سوم زنده بوده، می‌توان احتمال داد که محمد بن عیسی بن عبید تا نیمه سده سوم قمری زنده بوده‌اند.

به گفته شیخ طوسی در فهرست، محمد بن عیسی بن عبید ضعیف بوده و برخی او را قائل به قول غالیان دانسته‌‌اند،۳ اما نجاشی او را «جلیل فی (من) أصحابنا ثقة عین کثیر الروایة حسن التصانیف» دانسته و در عین حال از شیخ صدوق نقل کرده که ابن ولید منقولات وی از کتب و احادیث یونس را در صورت تفرد نمی‌پذیرفته است.۴ احتمالاً این موضع ابن ولید حتی در زمان خودش به‌معنای ردّ بخش اعظم روایات محمد بن عیسی بن عبید بود؛ زیرا او در کتب اربعه بخش اعظم روایاتش را از یونس نقل کرده است.

نجاشی می‌گوید: دیدم اصحاب ما با بیان این‌که «چه کسی می‌تواند مثل محمد بن عیسی باشد» این موضع ابن ولید را رد می‌کردند.۵

میان شاگردان یونس تنها کسی که احادیث خلقت نوری را نقل کرده محمد بن عیسی بن عبید است که یکی از آنها را از علی بن حدید نقل کرده است.۶ علی بن حدید به‌شدت با هشام و یونس مخالف بود، تا آنجا که نمازگزاردن به امامت او را روا نمی‌دانست.۷

1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص‌۳۸۹.

2.. همان، ص‌۴۴۰؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۲، ص‌۳۱۳.

3.. شیخ طوسی، فهرست، ص‌۴۰۲.

4.. نجاشی، رجال، ص‌۳۳۴.

5.. همان، ص‌۳۳۴.

6.. کلینی، الکافی، ج۱، ص‌۴۴۰.

7.. کشی، رجال، ص‌۲۷۹.


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
382

آثار شیخ صدوق از سوی محمد بن سنان زاهری صورت گرفته است. این امر می‌تواند حاکی از قرابت فکری این دو باشد.

علی بن حماد

وی راوی یک روایت خلقت نوری خاص ۱ و یک روایت نخستین مخلوق۲ است. او حدیث خلقت نوری خاص را از عمرو بن شمر و حدیث نخستین مخلوق را از مفضل نقل کرده است. بدین ترتیب، می‌توان او را هم‌طبقه با محمد بن سنان دانست. علی بن عباس الجرازینی که نجاشی او را متهم به غلو و ضعیف ‌دانسته۳ و محمد بن علی ابو سمینه که از متهمان به غلو معروف است، تنها راویان از او در الکافی هستند. کشّی به نقل از محمد بن مسعود، علی بن حماد را متهم و راوی کتاب الاظله۴ دانسته است.۵

گرچه در روایات بررسی شده در این تحقیق علی بن حماد در سند تنها دو روایت واقع شده

1.. در سند این حدیث علی بن محمد قرار دارد که محقق کتاب الغیبه نعمانی، علی اکبر غفاری آن را تصحیف علی بن حماد دانسته است (نعمانی، الغیبة، ص۹۳).

2.. کلینی، الکافی، ج۱، ص‌۴۴۱.

3.. نجاشی، رجال، ص‌۲۵۵.

4.. به نظر در میان راویان کوفی و بغدادی ظاهراً سه نفر کتابی به نام «الاظله» داشته‌اند: ۱) محمد بن سنان (نجاشی، رجال، ص۸۳)؛ ۲) عبدالرحمن بن کثیر هاشمی که نجاشی این کتابش را فاسد و مختلط و خودش را ضعیف می‌داند (همان، ص۲۳۵) و ۳) علی بن ابی صالح (همان، ص ۲۵۷) که به نظر نجاشی روشن نیست این کتاب از آن اوست یا از دیگران نقل می‌کند. به نظر نجاشی در هر حال اعتماد چندانی بر او نیست. افزون بر این سه راوی، احمد بن محمد بن عیسی از بزرگان راویان قم نیز کتابی با همین نام داشته است (همان، ص۸۲).

5.. مرحوم خوئی، علی بن حماد منقری را راوی روایات کافی دانسته و او را ثقه معرفی کرده است و در مقابل علی بن حماد ازدی را همان کسی دانسته که کشّی به نقل از محمد بن مسعود او را متهم و راوی کتاب «الاظله» دانسته است (نک: خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۴۲۷-۴۲۸)، اما کشّی غیر از علی بن حماد ازدی کسی را ذکر نکرده است. از سویی تنها کسی که از علی بن حماد منقری یاد کرده شیخ طوسی در رجال است (نک: شیخ طوسی، رجال، ص۲۴۷) که او را از اصحاب امام صادق علیه السلام ذکر کرده است. وجه این‌که مرحوم خویی علی بن حماد کافی و کامل الزیارات را همان منقری و نه ازدی دانسته است روشن نیست؛ گذشته از نبود شاهد تاریخی، محتوای روایات وی متضمن گونه‌ای امام‌شناسی والامرتبه است که او را در معرض اتهام غلو قرار می‌دهد. گذشته از این، برخی که وی از ایشان روایت کرده همچون عمرو بن شمر و مفضل و برخی از کسانی که از وی روایت کرده‌‌اند، همچون علی بن عباس و ابوسمینه از افراد ضعیف یا متهم به غلو‌اند. از این‌رو، حتی در صورت پذیرش وجود دو علی بن حماد، به احتمال قریب به یقین علی بن حمادِ راویِ این روایت همان ازدی است که به غلو متهم بوده است (کشّی، رجال، ص‌۳۷۵).

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35965
صفحه از 572
پرینت  ارسال به