است، در کل احتمال میرود که به دلیل نقل کتاب الاظله نقش زیادی در ترویج قول به اظله داشته است. میدانیم که دو اصطلاح «اشباح» و «اظله» از اصطلاحات پرکاربرد در ادبیات غالیانه آن زمان بوده است.
محمد بن عیسی بن عبید
محمد بن عیسی بن عبید راوی یک حدیث خلقت نوری خاص۱و دو حدیث خلقت نوری خاص پیشین۲ است. او شاگرد روایی یونس بن عبدالرحمن بوده و از آنجا که یونس احتمالاً تا دهه نخست سده سوم زنده بوده، میتوان احتمال داد که محمد بن عیسی بن عبید تا نیمه سده سوم قمری زنده بودهاند.
به گفته شیخ طوسی در فهرست، محمد بن عیسی بن عبید ضعیف بوده و برخی او را قائل به قول غالیان دانستهاند،۳ اما نجاشی او را «جلیل فی (من) أصحابنا ثقة عین کثیر الروایة حسن التصانیف» دانسته و در عین حال از شیخ صدوق نقل کرده که ابن ولید منقولات وی از کتب و احادیث یونس را در صورت تفرد نمیپذیرفته است.۴ احتمالاً این موضع ابن ولید حتی در زمان خودش بهمعنای ردّ بخش اعظم روایات محمد بن عیسی بن عبید بود؛ زیرا او در کتب اربعه بخش اعظم روایاتش را از یونس نقل کرده است.
نجاشی میگوید: دیدم اصحاب ما با بیان اینکه «چه کسی میتواند مثل محمد بن عیسی باشد» این موضع ابن ولید را رد میکردند.۵
میان شاگردان یونس تنها کسی که احادیث خلقت نوری را نقل کرده محمد بن عیسی بن عبید است که یکی از آنها را از علی بن حدید نقل کرده است.۶ علی بن حدید بهشدت با هشام و یونس مخالف بود، تا آنجا که نمازگزاردن به امامت او را روا نمیدانست.۷