375
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

ابوسمینه را به اتهام غلو از قم اخراج کرد، اما این یک اقدام موردی نبود، بلکه در یک مقطع زمانی رویه قمی‌ها در برخورد با متهمان به غلو بود.۱ منابع رجال و فهرست تصویر روشنی از معیار غلو در اندیشه احمد بن محمد بن عیسی و همفکران او در قم به دست نمی‌دهند، اما اگر همان‌طور که در ادامه خواهیم گفت، سعد بن عبداللّه و ابن ولید و شیخ صدوق را در سه طبقه متوالی وارثان فکری او به حساب آوریم، می‌توان تصویر نسبتاً روشنی از امام‌‌‌‌شناسی ایشان ترسیم کرد و حدود مجاز فضیلت‌باوری برای امامان را از نظر ایشان تعیین کرد. در این صورت می‌توان حدس زد که سخت‌گیری‌های احمد بن محمد بن عیسی به عنوان سرسلسله این خط حدیثی فکری در قبال متهمان به غلو به جهت تخطی ایشان از این حدود بوده است.

قرینه‌هایی وجود دارند که بر اساس آنها، امام‌‌‌‌شناسی شیخ صدوق و استادش ابن ولید تا اندازه‌ای تنگ‌نظرانه بوده است. دفاع شیخ صدوق به پیروی از استادش ابن ولید از سهوالنبی صلی الله علیه و اله و نیز تعبیر و تفسیرهای او از احادیث نشان از این محدودنگری دارد؛ برای مثال، شیخ صدوق پس از نقل روایتی که از طریق محمد بن سنان و ابوسمینه نقل شده مبنی بر این‌که خداوند دو ظِلّ (ظلّین) را پیش از مخلوقات دیگر آفرید، این دو ظلّ را به «روح مقدس» و «روح امین» که پیش از انبیا آفریده شده‌‌اند، تفسیر می‌کند،۲ در حالی‌که می‌توانست - هماهنگ با روایات دیگری که خودش نقل کرده و مجموع روایاتی که از محمد بن سنان نقل شده - به ظلّ پیامبر صلی الله علیه و الهو علی علیه السلام تفسیر کند.

او همچنین پس از نقل روایاتی که از خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و الهسخن می‌گویند، تصریح می‌کند که ارواح امامان و نیز مؤمنان همراه با روح آن حضرت آفریده شدند.۳ روشن است که او با این تفسیر هم نور را به روح تقلیل می‌دهد و هم نخستین مخلوق بودن پیامبر صلی الله علیه و الهرا نفی می‌کند. همچنین وی برای روایتی که تعابیر بلندی نظیر علم‌ اللّه، قلب اللّه و عین ‌اللّه را ‌‌‌‌درباره امیرالمؤمنین علیه السلام به‌کار برده، معنای ساده‌‌ای را در نظر می‌گیرد که فاقد هرگونه دلالت بر جایگاه رفیع جهان‌شناختی یا وساطت فیض برای آن حضرت باشد.۴

1.. کشّی، رجال، ص‌۵۱۲.

2.. شیخ صدوق، التوحید، ص‌۱۲۹.

3.. شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص‌۴۸۳.

4.. شیخ صدوق، التوحید، ص‌۱۶۴.


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
374

۲. روایاتی که فضیلت خلقت نوری را برای شیعیان نیز به تبع اهل بیت علیهم السلامثابت می‌دانند که می‌توان آنها را «احادیث خلقت نوری عام» نامید.۱

۳. روایاتی که افزون بر بیان خلقت اهل بیت علیهم السلاماز نور، پیشین بودن یا تقدم این خلقت را نیز طرح کرده‌اند، چه تقدم زمانی (پیش از خلقت عالم یا آدم) و چه تقدم رتبه یا مکانت (خلقت و استقرار در عرش) که این روایات را «احادیث خلقت نوری خاص پیشین» می‌نامیم.۲

می‌توان دسته چهارمی را نیز افزود که اگر چه به خلقت اهل بیت علیهم السلاماز نور دلالت ندارند، اما با ادبیاتی که دسته سوم را تداعی می‌کند پیامبر و اهل بیت علیهم السلامرا نخستین مخلوق معرفی می‌کنند،۳ این دسته را «احادیث نخستین مخلوق» می‌نامیم. احادیث نخستین مخلوق با توجه به تفصیلی که در آنها وارد شده از حیث اهمیت و والا بودن مضمون، دست کمی از احادیث دسته سوم ندارند، به‌گونه‌ای که اگر قرار باشد، دسته سوم در معرض اتهام غلو باشند، این دسته نیز در معرض همان اتهام خواهند بود، اما دسته نخست و دسته دوم از احادیث که مضمون رقیق‌تری دارند، قاعدتاً باید کمتر از دو دسته دیگر در معرض اتهام غلو باشند.

متهمان به غلو و متهم‌کنندگان به غلو

پیشتر گفتیم که گروهی از امامیان به‌رغم آن‌که در صف غالیان رسمی نبودند، اما به غلو متهم بودند. آیا به واقع، آنها در نظر همه شیعیان متهم به غلو بودند، یا این‌که گروه یا جریانی خاص دست‌اندرکار این اتهام‌زنی بوده است؟ به نظر می‌رسد مخالفت با متهمان غلو عمدتاً به دو جریان و خط فکری بازمی‌گردد:

نخست، خط احمد بن محمد بن عیسی که در زمان خود محدثانی چون سهل بن زیاد و

1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص‌۴۰۲؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص‌۹۴.

2.. کلینی، الکافی، ج۱، ص ۲۰۳-۲۰۴، ۴۴۰، ۴۴۲، ۵۳۱؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۶، ۲۰۹، ۱۷۴، ۱۳۵، ۱۸۰ و ج۲، ص۳۱۳؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۲۷۴ و ج۲، ص ۳۳۶و۶۶۹؛ شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ‌ص ۴۸۲؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۳۹۶؛ خزاز رازی، کفایة الاثر، ص۷۰.

3.. برای نمونه، نک: ‌کلینی، الکافی، ج۱، ص‌۴۴۱، ح۵و۷.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35843
صفحه از 572
پرینت  ارسال به