بهرغم روشن بودن دستکم نسبی سرفصلهای نزاع اکثریت شیعیان و اقلیت غالیانِ مطرود، سرفصلهای نزاع میان دو بخش باقیمانده اکثریت چندان شناخته شده نیست. به عبارت دیگر، روشن نیست که چرا - بهرغم تقابل فکری متهمان به غلو با غالیان رسمی - برخی امامیان، ایشان را نیز در زمره غلات به حساب آوردهاند. آیا به واقع، اختلاف روشنی بین اعتقادات متهمان به غلو و دیگر شیعیان وجود داشته است؟ برای پاسخ به این پرسش باید مناسبات حدیثی و اعتقادی متهمان به غلو با بدنه اصلی امامیه را سنجید. این تحقیق از میان مجموع موضوعات قابل سنجش، موضوع خلقت نوری اهل بیت علیهم السلامرا برگزیده است تا از یکسو نظر متهمان به غلو و از سوی دیگر، نظر بدنه اصلی امامیه را در اینباره بررسی کند تا امکان قرار داشتن قول به خلقت نوریِ اهل بیت علیهم السلامرا در میان موارد اتهام متهمان به غلو بسنجد.
برای مقایسه نظر متهمان به غلو با دیدگاه بدنه اصلی امامیه در اینباره همانطور که اشاره شد، تلاش میکنیم با مراجعه به منابع روایی به این پرسش پاسخ دهیم که راویان روایاتِ خلقت نوری اهل بیت علیهم السلامدر کوفه و قم چه کسانی بودهاند و آیا تنها همان اقلیت متهم به غلو این روایات را نقل کردهاند تا بتوان باور به مضمون آنها را در زمره موارد احتمالی اتهام ایشان به غلو دانست یا اینکه افزون بر آنها، دیگر امامیان که به غلو متهم نبودهاند نیز روایاتی از این دست را نقل کردهاند و اساساً این عقیده، باوری فراگیر در جامعه امامیه در کوفه سده دوم هجری قمری بوده است.
گونههای روایات خلقت نوری اهل بیت علیهم السلام
روایاتی که از خلقت نوری اهل بیت علیهم السلامسخن میگویند، مضمونی یکدست ندارند، بلکه مضامین آنها در قیاس با هم اوج و حضیضی دارد که احتمال نزدیکی آن به اندیشه غالیانه را کم یا زیاد میکند. از اینرو، در این تحقیق تلاش میکنیم افزون بر پاسخ به این پرسش که «چه کسی نقل کرده است»، به این پرسش نیز پاسخ دهیم که «چه چیزی نقل شده است». به نظر میرسد، در مقام پاسخ به پرسش دوم، مضامین این روایات به سه دسته قابل تقسیماند:
۱. روایاتی که از خلقت اهل بیت علیهم السلامبه عنوان «نور» یا «از نور» سخن میگویند، بیآنکه به سهیم بودن دیگران در این فضیلت اشاره کنند. این دسته از احادیث را «خلقت نوری خاص» مینامیم.۱