است كه عقد نبوت به امر خداوند و به دست ملائكه در آسمانها انجام میگيرد، ولی عقد امامت در زمين و به دست رسول اكرم صلی الله علیه و اله صورت میپذيرد».۱
همچنین مؤمن الطاق به جهت اعتقاد به نصب الهی امام و حجت از خروج به همراه زید بن علی امتناع میورزد و در پاسخ به درخواست او ابراز میدارد که اگر پدر یا برادر تو بر حکومت خروج میکردند، آنان را همراهی میکردم اما تو را همراهی نخواهم کرد؛ زیرا یا خداوند در زمین حجّتی به غیر از شما قرار داده یا نه، اگر حجّت دیگری وجود داشته باشد، هر که از تو تخلّف کند ناجى و رستگار خواهد شد و آن که با تو خروج کند هالک و زیانکار خواهد بود و اگر که تو حجّت خداوند نباشى تخلّف از تو و خروج با تو مساوى خواهد بود.۲ این سخن ابوجعفر بهخوبی از اعتقاد وی نسبت به نصب الهی حجت پرده برمیدارد؛ زیرا اطاعت از زید بن علی را بهدلیل عدم جعل الهی لازم ندانسته و سعادت را در عدم همراهی با او میبیند.
حاصل آن که در اندیشه متکلمان نخستین، مقام امامت مرتبهای از جعل پیشوایی از ناحیه حق تعالی برای انسانی است که اطاعتش در طول اطاعت خداوند مستقل است و باید به طور مطلق به وی اقتدا شود. اطاعت از چنین انسانی اطاعت از خداوند و نافرمانی او نافرمانی خداست. چه این فرد در مقام زعامت سیاسی و اجتماعی قرار گیرد یا امکان چنین امری برای او نباشد، در هر حال، باز هم مقام طاعت مفروضه بالعرض در برابر طاعت مفروضه بالذات که تنها برای حق تعالی است برای او بی قید و شرط هست.
ھ) ضرورت وجود امام و حجت الهی
رکن مهم دیگر امامت از منظر متکلمان نخستین امامیه که مطابق با تعریف آنان از مفهوم امامت قابل استنتاج است، ضروری بودن وجود حجت خداوند و امام بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و الهاست. محدثان و متکلمان مدرسه کوفه با نقل روایات متعددی بر این مسئله بسیار تأکید دارند. اندیشمندان متقدم امامیه بر مبنای روایات بر این باورند که سنت الهی آن است که زمین هیچگاه خالی از حجت نباشد و نبودن حجت برابر با از بین رفتن دین خداوند و نابودی زمین و اهل آن است.۳ برای نمونه، از زراره روایت شده که به امام صادق علیه السلام عرض کردم «آیا امامی از دنیا میرود