323
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

مستطیع است.۱ از همین‌رو، طبیعی است اختلاف این نظریه را در انسان‌شناسی ابن‌سالم دنبال کنیم. نظریه‌های متکلمان در باب حقیقت انسان در این بازه زمانی، دو نظریه کلان را پیش رو می‌نهد؛ ایده‌ای که انسان را تنها در همین جسم و بدن محصور می‌دید و دیدگاهی که انسان را مرکّب از روح و بدن می‌دانست.۲ این اختلاف را می‌توان در دیدگاه هشام بن حکم و هشام بن سالم هم یافت و دور از ذهن نیست دیدگاه ابن‌سالم در مسئله استطاعت، ناظر به نظریه هشام بن حکم در حقیقت انسان بوده باشد. همان‌طور که دیدیم ابن‌سالم استطاعت را قوه‌ای می‌داند که به جسم انسان بازگشت دارد، اما ابن حکم - بر اساس دیدگاهش درباره انسان - می‌بایست آن را به روح برگرداند و نه جسم؛ چرا که او حقیقتِ انسان را روح می‌داند و تمام قوای انسان را برای روح ترسیم می‌کند.۳ پر واضح است از جمله قوای انسان قدرت و استطاعت است که بر اساس اعتقاد ابن حکم باید به روح باز گردد. برخلاف ابن حکم، هشام بن سالم معتقد است حقیقت انسان همین جسم است۴ از همین‌رو، اگر استطاعتی هست برای همین جسم قابل تصویر خواهد بود.

البته، دریافت دیگری را هم از گزارش اشعری می‌توان داشت. بعید نیست جمله «وهی بعض المستطیع» تأکیدی بر این نکته باشد که استطاعت به حوزه وجود انسان بار می‌شود و امور بیرونی مثل رفع مانع، فراهم بودن وقت و امکانات و ابزار تحقق فعل، جزء آلات استطاعت نیستند. این درواقع، واگویه و تعبیر دیگری از نظر زراره و مؤمن الطاق است که معتقد بودند «فکل صحیح مستطیع» بدین معنا که صرف نظر از این ‌که آلات استطاعت هست یا خیر، همین که صحت وجود داشت، مفهوم استطاعت محقق است.

نظریه هشام بن حرول

ابن حرول، شخصیت شناخته‌شده‌ای نیست. بر اساس گزارش اشعری، هشام بن حرول استطاعت را مجموعه اسباب و عواملی می‌دانسته که بدون آن فعل محقق نمی‌شده است و از

1.. «و حكى عن «هشام بن سالم» ان الاستطاعة جسم وهى بعضُ المستطیع‏» (اشعری، مقالات الاسلامیین، ص‌۴۳).

2.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۳۲۹.

3.. همان، ص۶۰-۶۱و ۳۳۱.

4.. همان، ص۳۲۹.


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
322

نظریه ‌هشام بن سالم

نظریه و تلقی چهارم به هشام بن سالم منسوب است. او نیز همچون مؤمن الطاق و زراره، نظریه استطاعت را می‌پذیرد و آن را پیش از فعل و به معنای تندرستی انسان می‌داند.۱ او خود از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمودند‌‌: خدا بندگان را به زحمت فعلى تكلیف نکرده و ایشان را از چیزى نهى نکرده، مگر این‌که استطاعت را براى ایشان قرار داده است. سپس ایشان را امر و نهى کرده است. پس بنده فراگیرنده و واگذارنده نیست مگر با استطاعت متقدم كه پیش از امر و نهى و پیش از فراگرفتن و واگذاشتن و پیش از گرفتن و گستردن است.۲

هشام بن سالم نیز همانند دیگر بزرگان قوم، افعال انسان را تحت مشیت خداوند می‌داند با آن که این افعال از سر اختیار انسان به فعلیت می‌رسد. هشام از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که‌‌ خدا كریم‏تر از آن است که مردم را بدانچه تاب و توان آن را ندارند، تكلیف نماید و مقتدرتر از آن است كه در حوزه سلطنت و حكم او چیزى باشد كه مخالف اراده او باشد.۳

هشام بن سالم اگر چه در مقام تبیین و بیان استطاعت، آن را به صحت و سلامتی شناسانده است، اما نقطه تمایز آن با دیگر نظریه‌ها به جایگاه یا جنس استطاعت باز می‌شود. بر اساس گزارش اشعری، استطاعت در نظر هشام بن سالم جسم است و حال آن که جسم جزیی از

1.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۴۳.

2.. «مَا كَلَّفَ اللَّهُ الْعِبَادَ كُلْفَةَ فِعْلٍ وَلَا نَهَاهُمْ عَنْ شَی‏ءٍ حَتَّى جَعَلَ لَهُمُ الِاسْتِطَاعَةَ ثُمَّ أَمَرَهُمْ وَنَهَاهُمْ فَلَا یكُونُ الْعَبْدُ آخِذاً وَلَا تَارِكاً إِلَّا بِاسْتِطَاعَةٍ مُتَقَدِّمَةٍ قَبْلَ الْأَمْرِ وَالنَّهْی وَقَبْلَ الْأَخْذِ وَالتَّرْكِ وَقَبْلَ الْقَبْضِ وَالْبَسْط» (شیخ صدوق، التوحید، ص۳۵۲، ح ۱۹). همچنین شیخ صدوق نقل کرده است که: «ابْنُ الْوَلِیدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابن عِیسَى عَنْ عَلِی بْنِ الْحَكَمِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ سُلَیمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ علیه السلام یقُولُ لَا یكُونُ مِنَ الْعَبْدِ قَبْضٌ وَلَا بَسْطٌ إِلَّا بِاسْتِطَاعَةٍ مُتَقَدِّمَةٍ لِلْقَبْضِ وَالْبَسْط» (نک: شیخ صدوق، التوحید، ص۳۵۲، ح ۲۰).

3.. «اللَّهُ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ یكَلِّفَ النَّاسَ مَا لَا یطِیقُونَ وَاللَّهُ أَعَزُّ مِنْ أَنْ یكُونَ فِی سُلْطَانِهِ مَا لَا یرِید» (کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۶۰، ح ۱۴).

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35664
صفحه از 572
پرینت  ارسال به