راستی به این انگاره باور داشته است. محمد تقی سبحانی پس از قبول این اتهام درباره هشام، اذعان کرده که بهتر است معتقد باشیم این اندیشه بعدها از سوی امامان علیهم السلام نقد و تصحیح شده است.۱
هشام بن سالم نیز که عموماً رویکرد عقلانی رقیقتری نسبت به هشام بن حکم داشت، نتوانست از اشکالاتی از این دست برهد. او بهویژه در تبیین نظری رؤیت خداوند همچون برخی دیگر از متکلمان۲ به نظریه صورت داشتن خداوند گرایش پیدا کرد.۳ اساساً تحذیر فراوان امامان علیهم السلام از عمومی شدن اینگونه مباحث۴ یا به کارگیری عمومی روش کلامی در عین انتقادها و رویکرد تصحیحی آنان نسبت به اندیشههای متکلمان، متناظر به همین دشواریها بوده است. مؤمن طاق بارها بهدلیل استفاده از روشهای نادرست کلامی۵ و یا استفاده از قیاس در مباحث کلامی۶ از سوی امام علیه السلام توبیخ شد. بدین ترتیب نباید دور از احتمال بدانیم که درک، تبیین و نظریهپردازی اندیشههای نوبنیاد کلامی امامیه هیچگاه برای متکلمان، خالی از دردسرهای جانبی نبوده است.
۴. دشواریها و پیچیدگیهای نظریهپردازی
یافتن پاسخی مناسب برای این پرسش مهم که چرا مجموعه میراث و روششناسی کلامی در ادامه حیات شیعه استمرار و پایداری نداشت، تا اندازه زیادی با بررسی دشواریهای موجود در گزارههای کلامی قرآن و روایات - چه از نظر محتوا و چه از منظر روششناسی - ممکن میشود؛ مدرسه کلامی کوفه خود را در هر دو جهت ممتاز و البته، دشوار نمایانده است. در مقایسه با دو رویکرد راحتطلبانه در امامیه که یکی از آنها به بهانه عدم قابلیت اندیشهورزی در حوزه دین
1.. نک: سبحانی، «مدرسۀ کلامی کوفه در دورۀ نظریهپردازی»، ص۱۸۹.
2.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۳۴.
3.. برای مثال، نک: كلینی، الکافی، ج۱، ص۱۰۰، ح۳؛ سبحانی، «مدرسه کلامی کوفه در دوره نظریهپردازی»، ص۱۰۰.
4.. مجموعه روایات نهی از اذاعه حدیث یا امر یا سرّ (برای نمونه، نک: برقی، المحاسن، ص۲۵۵، ح۲۸۶، ۲۸۹ و۲۹۲؛ صفار، بصائر، ج۱، ص۴۰۳، ح۲؛ كلینی، الکافی، ج۲، ص۲۲۴، ح۸ و ص۳۷۰، ح۲؛ نعمانی، الغیبة، ص۳۶، ح۶؛ ص۳۸، ح۱۲) و مجموعه روایات حدیثنا صعبٌ مستصعب (كلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۱؛ صفار، بصائر، ج۱، ص۲۰) میتوانند متناظر به این دغدغه عمومی امامان علیهم السلامباشند.
5.. كشی، رجال، ص۱۹۰-۱۹۱، ش۳۳۳ - ۳۳۴.
6.. همان، ص۱۸۸، ش۳۳۱.