اتهام تقصیر به مشایخ قم از سوی بغدادیان، این برداشت را تأیید و تأکید کرد و اخراج راویان، نمونهای از سختگیری مشایخ قم در مورد احادیث اعتقادی، بهویژه احادیث مرتبط با مقامات امامان، به شمار آمد.
این نوشتار در پی آن است که با ارائه شواهدی نشان دهد اولاً اخراج راویان ـ که تنها در برههای از زمان و به دست احمد بن محمد بن عیسی اشعری انجام شد ـ منحصراً برخاسته از علل و عوامل اعتقادی نبوده، بلکه عوامل اجتماعی و سیاسی در این اقدام تأثیر اساسی داشته است و ثانیاً حتی اگر این اقدام احمد اشعری به دلایل اعتقادی و برای مبارزه با غلو بوده است، سایر مشایخ قم در زمان احمد بن محمد بن عیسی و پس از او، با وی همرأی نبودند و نمیتوان دیدگاه وی و شدت عمل او را به مدرسه حدیثی ـ کلامی قم نسبت داد.
اخراج؛ تندترین نمود منازعات فکری
بر اساس گزارشهای موجود در منابع دانش رجال و فهرست، در بین راویان و مشایخ حدیث در قم، اختلافها و گاه منازعاتی در شیوه روایتگری یا گرایشهای فکری وجود داشته است. این اختلافات که در سطوح مختلفی آشکار میشد، واکنشهای متفاوتی را در پی داشت؛ در برخی موارد، این اختلاف به استثنا و گزینش پارهای از میراث حدیثی راوی منجر شد، در مواردی به نقل نکردن میراث یک راوی و حتی اعتماد نکردن به روایاتِ۱ وی، و در پارهای موارد نیز به برخورد فیزیکی و طرد و اخراج این راویان انجامید.
تبعید و اخراج راویان، بهعنوان نمودی از این منازعات، در یک بازه زمانی شایع و رایج بوده است.۲ از کسانی که در این دوره از قم اخراج شدند میتوان از احمد بن محمد بن خالد برقی،۳ سهل بن زیاد آدمی،۴ محمد بن علی صیرفی ابوسمینه۵و حسین بن عبید اللّٰه محرّر۶ یاد کرد.
بر پایه گزارشهای موجود، راویان را تنها احمد اشعری اخراج کرده است و دیگر بزرگان و
1.. مراد از روایات در برابر میراث، کتابهای دیگر راویان است که راوی، آن را به همان شکل روایت میکند و فقط نقش انتقالدهنده دارد.
2.. ر.ک: طوسی، اختیار معرفة الرجال، ص۷۹۹؛ نیز موارد اخراج راویان که در ادامه به آن اشاره میشود.
3.. ابن غضائری، رجال، ص۳۹.
4.. نجاشی، رجال، ص۱۸۵؛ ابن غضائری، همان، ص۶۶ و۶۷.
5.. نجاشی، همان، ص۳۳۲؛ ابن غضائری، همان، ص۹۴؛ طوسی، فهرست، ص۲۲۳.
6.. طوسی، اختیار معرفة الرجال، ص۵۰۹.