بنابر آثار موجود سخن گفته باشیم، صفّار قمی نقل مستقیمی از حضرت عسکریعلیه السلام ندارد و شاید بتوان ادعا کرد که اگر نقل مستقیمی وجود داشت، در برجستهترین اثر وی یعنی بصائر الدرجات ذکر میشد. از نقل نکردن مستقیم میتوان نتیجه گرفت که صفّار هیچگاه امامعلیه السلام را ملاقات نکرده است.
علاوه بر اینکه صفّار از امام عسکریعلیه السلام روایتی به صورت مستقیم نقل نکرده، از امام دهمعلیه السلام نیز روایتی نقل نکرده است؛ در حالیکه او مدتی از امامت حضرت هادیعلیه السلام را درک کرده است. نقل نکردن مستقیم شاهد خوبی است که او امامعلیه السلام را ملاقات نکرده است.
دیگر نکته شایان توجه این است که صفّار از دو نایب نخست امام غایبعلیه السلام، یعنی عثمان بن سعید (نایب امام از ۲۶۰ تا حدود ۲۶۷ ﻫ/ ۸۷۴ ـ ۸۸۰ م)، و محمد بن عثمان (نایب امام از حدود ۲۶۷ تا ۳۰۵ ﻫ/ ۸۸۰ ـ ۹۱۷ م) نیز روایتی نقل نکرده است.
با این حال، او نامههایی به محضر امام یازدهمعلیه السلام نوشته است. در گذشته نیز ذکر شد توقیعاتی که حضرت عسکریعلیه السلام برای صفّار فرستاده است، نزد شیخ صدوق موجود بوده و ظاهراً آنها در صحیفهای جمع بودهاند.۱
نقش صفّار در انتقال میراث مکتوب
برای پی بردن به نقش صفّار در انتقال میراث مکتوب شیعی دو کتاب فهرست نجاشی و فهرست شیخ طوسی را محور بررسی قرار دادیم. صفّار در دو کتاب مذکور مجموعاً در سلسله اسناد بیش از ۱۹۵ سند قرار دارد. به عبارت دیگر، در این دو کتاب نام ۱۹۵ نفر از مؤلّفان شیعی وجود دارد که آثار مکتوب آنان را صفّار نقل کرده است. از مجموع ۱۹۵ سند مذکور بیش از ۱۱۷ سند وجود دارد که در آنها او واسطه میان دو قمی قرار گرفته است. به سخن دیگر، هم استادش قمی بوده و هم شاگردش و صفّار هم از اهالی قم است. بنابراین در این آثار صفّار فقط راوی است و انتقال از شهری به شهر دیگر نبوده است. از این مجموعه اسناد هفده سند وجود دارد که در آنها صفّار