نویسنده آن محمد بن حسن شده است. امیر معزی در این باره میگوید:
پیداست که صفّار قمی و بهویژه کتاب بصائر الدرجات او محل اشکال و تردید بوده و هست.۱
کلامی که مامقانی از علامه مجلسی در این زمینه نقل میکند بسیار گویاست:
اگر ابن ولید، بصائر الدرجات را روایت نکرده؛ به این دلیل است که میپنداشت محتوای این کتاب نزدیک به شیعیان اهل غلّو است:
عدم روایة ابن الولید لبصائر الدرجات لتوهمه أنه یقرب الغلوّ.۲
موقعیت و جایگاه علمی
از نامهنگاری صفّار با امام حسن عسکریعلیه السلام چنین برداشت میشود که او از شخصیتهای مطرح زمان خویش بوده و به لحاظ علمی نیز جایگاه ویژهای داشته است. تقریباً تمام مطالبی که او از محضر امام حسن عسکریعلیه السلام پرسیده، درباره مسائل فقهی است.
دیگر رسالات او احتمالاً حاوی احادیث اعتقادی امامیه بودهاند: کتابهای الرد علی الغلاه (رد آراء غیر امامیّه)، الملاحیم (پیشگوییهای آخرالزمانی)، التقیه، المؤمن، المناقب (ستایش معصومین و اهل تشیع)، المثالب (نکوهش دشمنان امامیه)، ما روی فی اولاد الائمه (روایت احوال فرزندان ائمه) و سرانجام کتاب بصائر الدرجات.
در مجموع میتوان ادعا کرد که صفّار در مباحث اصول اعتقادی بهویژه مباحث امامت و در فروع دین و احتمالاً در همه مباحث و ابواب فقهی احادیثی را جمعآوری کرده است.
استادان صفّار
مشایخ و راویانی که صفّار از آنها روایت نقل کرده است به بیش از ۱۵۰ نفر میرسند.۳ در نظر بدوی تصور میشود که شمار کثیری از راویان حدیث در گرد آمدن کتاب اصلی صفّار یعنی بصائر الدرجات نقش داشته باشند، اما اگر به دقت به آمار راویان توجه داشته باشیم خواهیم دید