با مقایسه افراد گریزنده از افراد مورد گریز در مییابیم که همه اینها از یک سنخ نیستند. قابیل و همسر لوط و پسر نوح هیچگاه با مادر موسی و پدر ابراهیم همسان نبودهاند و از دو گروه مخالفاند؛ زیرا به اعتقاد شیعه طیب مولد و یکتاپرستی والدین برای پیامبران شرط است و چگونه است که پیامبری از پدر و مادرش بگریزد. بنابراین، صدوق این حدیث را بر خلاف ظاهر آن، تأویل میکند و میگوید:
انما یفرّ موسی من امّه خشیة أن یکون قصر فیما وجب علیها من حقها و ابراهیم انما یفر من الاب المربی المشرک لا من الاب الوالد و هو تارخ.۱
وی در ذیل روایتی که مضمون آن تجلی خداوند بر بنده مؤمنش میباشد، تجلی را به ظهور نشانهای بر بنده تأویل میکند:
معنی قوله: «تجلی اللّٰه لعبده» أی: ظهر له آیة من آیاته یعلم بها انّ اللّٰه یخاطبه.۲
از دیگر موارد تأویل معنای ظاهری آیات و روایات معنای رؤیت اللّٰه است. از آن جهت که معنای ظاهری رؤیت به تشبیه و تجسیم خداوند کشیده میشود و عقل آن را نمیپذیرد، صدوق آن را تأویل کرده است.
وی در باب معنای رؤیت خدا پس از آنکه اخبار منقول از مشایخ را صحیح میشمرد، میگوید:
لکل خبر منها معنی ینفی التشبیه و التعطیل و یثبت التوحید... و معنی الرؤیة الواردة فی الاخبار العلم.۳
صدوق در جایگاهی دیگر که در روایت سخن از زیارت خدا شده بود، معنای زیارت خدا را به زیارت انبیا و حجج الهی تأویل برده و گفته است:
زیارة اللّٰه زیارة انبیائه وحججهعلیه السلام، من زارهم فقد زار اللّٰه ـ عزوجل ـ کما انّ من اطاعهم فقد اطاع اللّٰه و....۴
وی همچنین در بیان معنای نور در آیه مبارکه نور ضمن سرزنش گروه مشبهه در برداشت نادرست از این آیه، با استدلال عقلی و نقلی معنای ظاهری را نمیپذیرد و آن را تأویل میبرد. او