از ابواب کتاب التوحید شیخ صدوق است. او در باب بیست و پنجم به بیان مراد از آیه «و قالت الیهود یداللّٰه مغلولة غلت ایدهم»۱ و از لسان ائمهعلیهم السلام به رد این عقیده و تبیین مراد آیه میپردازد و جایگاه آن را در نظام فکری اسلامی روشن ساخته، لوازم این عقیده را طرح و رد میکند.۲
بحث از عقیده شیعی «بداء» یکی از جایگاههایی است که شیخ صدوق به رد عقاید یهودیان میپردازد. او ریشه معنای نادرستی از بداء را که در میان جاهلان شهرت دارد، از یهود و این عقیده شیعه را در مقابل عقیدهای از یهود میداند:
و البداء هو رد علی الیهود لانهم قالوا: ان اللّٰه قد فرغ من الامر.۳
همچنین صدوق در کتاب التوحید به تفصیل به نقد و رد این عقیده و اثبات معنای درست از بداء میپردازد. وی در بیان اعتقادات دین امامیه در کتابی بدین نام، فصل الاعتقاد فی البداء را این گونه آغاز میکند:
قال الشیخ ابوجعفررحمه الله: ان الیهود قالوا: ان اللّٰه قد فرغ من الامر. قلنا: بل هو تعالی کل یوم هو فی شأن....
سپس به معنای درست از بداء و رد معانی نادرست آن که از یهود سرچشمه گرفته است، میپردازد.۴
شیخ صدوق در ضمن مباحث غیبت و در مقام پاسخگویی به گفتههای عالمی زیدیمذهب، به ریشه یکی از اعتقادات و ادعاهای فرقه مغیریه اشاره میکند و آن را برآمده از یهود یا دستکم شبیه به آن میداند.
این عالم زیدی در بحث اینکه امامت به وراثت و وصیت نیست، میگوید: «لو جازت الامامه بالوارثة و الوصیة لمن یدعی له بلا دلیل متفق علیه لکانت المغیریة أحق بها للاجماع الکل معها علی امامة الحسن بن علی...». آنگاه صدوق در پاسخ به وی میگوید:
و اما ما حکاه عن المغیریة فهو شیء اخذته عن الیهود لانها تحتج ابداً باجماعنا و