عقل قوه تمییز خیر و شر است که توانایی کسب معرفت و درک حقیقت را دارد و ارزیاب صحت اقوال و افعال است.
دو.اعتبار ادراکات عقلی
در بررسی مسائل مربوط به عقل، یکی از پرسشهای مهمی که باید بدان پاسخ گفت این است که آیا آنچه عقل درک کرد یا بدان حکم راند، معتبر است یا خیر؟
به نظر میرسد که میتوان به صورت موجبه جزئیه اعتبار برخی از ادراکات و دلایل عقلی را به صدوق نسبت داد و بدین ترتیب قاعده کلی عدم اعتبار ادراکات و احکام عقلی را از دیدگاه صدوق باطل ساخت.
متکلمی که به این موجبه جزئیه معتقد باشد، بیتردید اعتراف دارد که معرفتهای حاصل از عقل وجود دارد که معتبر، قابل اعتنا و استناد است و بدون تأیید و یاری هر منبع دیگر از جمله وحی به دست میآید.
نخستین نکته که باید در این باره بدان پرداخت آن است که شیخ صدوق عقل را یکی از منابع معرفتی میداند که قابلیت کشف و فهم برخی از گزارههای دینی و توان تولید معرفت برای بشر را دارد. وی عقل را در شناخت خدا توانمند و یکی از راههای شناخت خدا را، شناخت با عقل و چنین ادراکی را برای عقل معتبر میداند. وی در پی حدیث دهم باب چهل و یک کتاب التوحید درباره شناخت خدا با خدا توضیحاتی میدهد و میگوید:
القول الصواب فی هذا الباب هو أن یقال: عرفنا اللّٰه باللّٰه لأنا ان عرفناه بعقولنا فهو واهبها....۱
صدوق با بیان این عبارت اذعان میدارد که یکی از راههای شناخت خدا از طریق عقل است.
وی همچنین در آثارش به دلالت عقل تصریح میکند و بهروشنی بیان میدارد که عقل است که انسان را به کشف و فهم این گزارهها دلالت میکند. وی به دنبال حدیث نخست باب پانزدهم کتاب التوحید در تفسیر آیه)اللّٰه نورالسموات والارض... (،۲ پس از نقل و نقد نظریه گروه مشبهه در معنای کلمه نور و سپس بیان معنای مختار میگوید:
نور در اینجا به معنای هدایتکننده اهل آسمان و زمین است و خداوند این اسم را