229
جستارهایی در مدرسه کلامی قم

را تعریف کنیم: گونه نخست آنکه رابطه این دو مفهوم را از حیث مصادیقش تباین بدانیم و هر دانشمندی را تنها در ذیل یکی از این دو مکتب قرار دهیم. گونه دیگر آنکه رابطه از نوعی دیگر همچون عموم و خصوص من وجه باشد.

اگر عقل‏گرا را کسی بدانیم که همه کارکردهای اصلی عقل را در معرفت دینی می‏پذیرد و نص‏گرا را کسی معرفی کنیم که نص را منبع معرفت دینی می‏داند، رابطه از نوع تباین نخواهد بود؛ زیرا برخی متفکران هم مصداقی برای مفهوم عقل‏گرا خواهند بود و هم مصداقی برای نص‏گرا.

بر اساس این تعریف، اهل الحدیث نص‏گرا، معتزله عقل‏گرا و امامیه هم نص‏گرا و هم عقل‏گرا خواهند بود؛ البته اگر جریان اصلی این گروه‏ها را در نظر بگیریم و از برخی تقریرهای فرعی و متاخر چشم پوشی کنیم.

کارکردهای عقلی و اصلی علم کلام در شش موردِ استنباط، تبیین، تنظیم، اثبات، رد شبهات و رد عقاید معارض خلاصه می‏شود.۱ به‏طور خلاصه‏تر می‏توان گفت: کارکردهای اصلی عقل در علم کلام در سه محورِ منبع بودن، ابزار بودن برای استنباط معارف از نقل، و ابزار بودن برای دفاع از معارف دینی، خلاصه می‏شود.

هدف اصلی این نوشتار نشان دادن مقدار بهره‏گیری شیخ صدوق از عقل در معارف دینی است. اما بر اساس تعریف پیش‏گفته می‏توان شیخ صدوق را، هم عقل‏گرا دانست و هم نص‏گرا؛ زیرا او گذشته از اینکه نص را منبع معارف دینی می‏داند و از نقل استفاده می‏کند، همه کارکردهای شش‏گانه یا سه‏گانه عقل در علم کلام را قبول دارد. او در آثار خود اعتبار و حجیت عقل در اعتقادات را، هم به‏عنوان منبع معرفتی و هم به مثابه ابزاری برای فهم معارف از نقل و دفاع عقلانی از آنها پذیرفته است. همچنین او عملکردی عقل‏گرایانه در کتاب‏هایش به نمایش می‏گذارد. از همین روست که این تحقیق در دو محور اصلیِ «دیدگاه صدوق درباره عقل» و «عملکرد عقل‏گرایانه صدوق» سامان یافته است.

قبل از ورود به بحث باید تذکر دهیم که هرچند بیشتر دانشیان عصر ما صدوق را نص‏گرا و حتی اخباری یا ظاهری‏مسلک یا متمایل به اشاعره معرفی می‏کنند، برخی دیگر او را عقل‏گرا و نزدیک به معتزله می‏دانند. مارتین مکدرموت پس از نقل کلامی از صدوق درباره رؤیت خدا و تعبیرات تشبیهی می‏گوید:

هیچ معتزلی‏ای نمی‏تواند روشن‏تر و آشکارتر از این سخن بگوید؛ به شکل کلی ابن بابویه کمال دقت را به خرج می‏دهد تا روایاتی را که در آنها گفته می‏شود خدا بدنی


جستارهایی در مدرسه کلامی قم
228

عقل‏گرایی شیخ صدوق و متکلم بودن او

رضا برنجکار۱

سید محسن موسوی۲

درآمد

برخی از تحلیل‏گران با دوعنوان «عقل‏گرایی» و «نص‏گرایی» دانشمندان مسلمان را دسته‏بندی و گروهی را عقل‏گرا و گروهی دیگر را نص‏گرا معرفی می‏کنند.۱ این تحلیل‏گران معمولاً تعریف و ملاک روشنی برای این دو مفهوم عرضه نمی‏کنند. مفاهیم عقل‏گرایی و نص‏گرایی ممکن است شامل طیف وسیعی از متفکران باشد؛ حتی می‏توان برخی افراد را هم عقل‏گرا دانست و هم نص‏گرا. برای مثال، اگر از این دو واژه معنای لغوی را قصد کنیم، می‏توانیم بگوییم اکثر دانشمندان و همه دانشمندان امامیه، هم عقل‏گرا هستند و هم نص‏گرا. همچنین است اگر عقل‏گرا و نص‏گرا را کسی بدانیم که عقل و نص را قبول دارد و به نحوی از آن استفاده می‏کند. اگر عقل‏گرا و نص‏گرا را بر اساس غلبه توجه و استفاده از عقل یا نقل تعریف کنیم؛ تعریفی مبهم ارائه کرده‏ایم که حداقل در پاره‏ای موارد قضاوت را دشوار خواهد ساخت.

در بررسی موضع یک دانشمند درخصوص عقل و نص اگر نتوانیم ملاکی برای عقل‏گرایی و نص‏گرایی ارائه کنیم، می‏توانیم کارکردهایی را که او برای عقل و نص معتقد است، بررسی کنیم. اما اگر بر تعریف عقل‏گرایی و نص‏گرایی اصرار بورزیم، آن‏گاه به دو صورت می‏توانیم این دو واژه

1.استاد دانشگاه تهران.

2.دانشجوی دکتری دانشگاه قرآن و حدیث.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی قم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 17774
صفحه از 356
پرینت  ارسال به