221
جستارهایی در مدرسه کلامی قم

کلینی و صفّار معتقدند: ائمهعلیهم السلام به ۷۲ حرف از مجموع ۷۳ حرف اسم اعظم آگاه‏اند و این اسم‏ها به ایشان قدرتی خارق‏العاده داده است؛ به این معنا که هرگاه خدا را با این اسامی بخوانند، خداوند دعای ایشان را مستجاب می‏کند. در این موضوع نیز کلینی صفّار را همراهی کرده و نظریه مکتب قم را پذیرفته است.

علوم پیامبران و فرشتگان

یکی دیگر از جنبه‏های علوم ائمهعلیهم السلام دانش فرشتگان و رسولان است. نکته درخورد توجه در روایات این موضوع این است که ائمهعلیهم السلام این دانش را اعم از وراثتی و اهدایی پروردگار می‏دانند. تعداد روایات این بحث در کافی چهار حدیث است که در یک باب آمده‏اند.۱ در بصائر نیز یک باب به این بحث اختصاص یافته که در بر دارنده هجده حدیث است.۲ تعداد روایات مشترک این دو باب، سه حدیث است۳ و در دو حدیث دیگر در غیر باب مشترک‏اند؛۴ اما دوازده حدیث در بصائر درج گردیده که در کافی موجود نیست. در هر حال، عنوان باب در دو کتاب، گویای اشتراک نظر کلینی و صفّار در پذیرش این دانش برای ائمهعلیهم السلام است.

علم غیب

از جمله مباحث مهم در گستره دانش امام، بحث علم غیب است. به نظر می‏رسد میان بزرگان، در این باره اختلاف مفهومی وجود دارد؛ نفی‏کنندگان علم غیب آن را به معنای دانشی که از دیگری اخذ نگردیده می‏دانند که کلینی و صفّار در این گروه جای دارند. در مقابل، قائلان علم غیب آن را دانستن امور پنهان از نظر معنا می‏کنند. بنابراین، بسیاری از نزاع‏های علم غیب ائمهعلیهم السلام بی‏مورد است.

در کافی بابی۵ حاوی چهار حدیث در این زمینه، درج شده است که در ابواب بصائر عنوانی مشابه آن یافت نشد. البته تمام احادیث این باب در بصائر آمده، اما صفّار بابی به آن اختصاص

1.. کلینی، همان، ص۲۵۵.

2.. صفّار، همان، ص۱۰۹.

3.. کلینی، همان، ص۲۵۵ و ۲۵۶؛ صفّار، همان، ص۱۰۹، ۱۱۰ و ۱۱۱.

4.. کلینی، همان، ص۱۴۸ و ۲۵۵؛  صفّار، همان، ص۱۰۹ و ۳۹۴.

5.. کلینی، کافی، ج۱، ص۲۵۶.


جستارهایی در مدرسه کلامی قم
220

(گذشته، حال و آینده) هستند؛ اما غیرمادیات چنین حالتی ندارند و از نوعی ثبات در مقایسه با امور مادی برخوردارند. در این گفتار به بررسی اسم اعظم، علوم انبیاعلیهم السلام و فرشتگان و انتساب علم غیب به اهل بیتعلیهم السلام می‏پردازیم. اگرچه برخی از علوم انبیا و فرشتگان ناظر به امور مادی است، از آنجا که این دانش شامل احوال خود ملائکه و عوالم فرامادی است، این بحث را در این گفتار مطرح کردیم. همچنین دانش اسم اعظم و علم غیب نیز علم به مادیات محسوب نمی‏شود؛ لذا در این گفتار بررسی می‏شود.

اسم اعظم

در اینکه حقیقت اسم اعظم چیست و چگونه صاحب آن قادر به تصرف در عالم است، اختلاف هست. این اختلاف ناشی از روشن نبودن این بحث در روایات است و هر کس با گمانه‏زنی و حدس به آن می‏پردازد. اسم اعظم، از نام‏های پروردگار است که انسان برای برآورده شدن حاجتش، با آن اسم خدا را می‏خواند و هرگاه خدا با اسم اعظم خوانده شود، اراده خداوند به آن درخواست تعلق می‏گیرد و کم‏تر از آنی محقق می‏شود. نمونه‏ای از این تصرفات، انتقال تخت ملکه سبا به دربار سلیمان نبیعلیه السلام است.۱

ابواب مربوط به دانش ائمهعلیهم السلام به اسم اعظم در کافی یک باب و در بصائر سه باب (شامل ۲۹ روایت) است۲ که در یک باب با کافی متناظرند. این دو باب در دو روایت از مجموع نُه روایت مشترک‏اند.۳ تعداد روایات کافی در این بحث سه حدیث است که هر سه مورد آن در بصائر موجود است. یک روایت دیگر کافی ـ در ادامه این باب ـ با عنوان «نادر من الباب» درج شده است.۴ هفت روایت دیگر بصائر در کافی یافت نشد. از ۲۱ روایت باب دوم بصائر سه مورد در کافی درج گردیده است؛۵ اما از چهار روایت باب سوم بصائر هیچ روایتی به کافی راه نیافته است. بنابراین، مجموع روایات مشترک در این بحث شش مورد و مجموع روایات اختصاصی بصائر ۲۸ مورد است.

1.. نمل: ۴۰.

2.. صفّار، بصائر الدرجات، ص۲۰۸، ۲۱۲ و ۲۱۷.

3.. کلینی، کافی، ج۱، ص۲۳۰؛ صفّار، همان، ص۲۰۸.

4.. کلینی، همان؛ صفّار، همان، ص۲۱۱.

5.. کلینی، کافی، ج۱، ص۲۲۹ و ۲۵۷؛ صفّار، بصائر الدرجات، ص۲۱۲، ۲۱۳ و ۲۱۴.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی قم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 17864
صفحه از 356
پرینت  ارسال به