215
جستارهایی در مدرسه کلامی قم

شناخت انسان‏ها

باب دیگری که در کافی به بحث از دانش ائمهعلیهم السلام اختصاص یافته، باب «فِی مَعْرِفَتِهِمْ أوْلِیاءَهُمْ وَ التَّفْوِیضِ إلَیهِمْ»۱ است. این باب سه روایت در بردارد؛ دو روایت اول بر شناخت اعتقادی افراد توسط ائمهعلیهم السلام دلالت دارد و روایت سوم، علاوه بر شناخت اعتقاد، بر شناخت شخصیتی افراد نیز دلالت دارد؛ زیرا امام می‏فرماید که اگر صدای شخص را بشنویم، او را می‏شناسیم و می‏دانیم چه کسی است.

اما صفّار روایات این دانش را در هفده باب (شامل ۱۲۰ حدیث) جای داده است. این ابواب در سه گروه جای گرفته‏اند:

۱. شناخت خصوصیات جسمی و روحی افراد که دو باب بصائر بر این مطلب دلالت دارند.۲ در باب اول، ائمهعلیهم السلام بر این مطلب تأکید می‏کنند که ما با دیدن چهره افراد ایشان را می‏شناسیم و از اعتقادشان آگاه می‏گردیم. البته بابی مشابه به این باب در کافی نیز وجود دارد، اما از آنجا که روایات آن باب فقط در بیان تفسیر آیه ۷۵ سوره حجر۳ ـ و تطبیق متوسمین بر ائمهعلیهم السلام ـ است و به‏طور مستقیم گویای گستره علم امام نیست، از ذکر آن صرف نظر کردیم.۴

۲. علم به اعتقاد افراد۵ در شش باب که حاوی ۲۸ روایت است.

۳. علم به اعمال افراد۶ در نُه باب که ۷۲ روایت را در بر می‏گیرد.

باب دیگری که در کافی مشابه‏عنوان باب بصائر است، به شناخت ائمهعلیهم السلام نسبت به اصحاب واقعی از مدعیان دروغین اختصاص یافته است. تعداد روایات کافی در این باب، سه حدیث و تعداد روایات بصائر چهار حدیث است؛ اما هیچ‏یک از روایات این باب از بصائر در کافی درج نشده و در مقابل، سه روایت کافی در ابواب دیگری از بصائر آمده است.۷ از مجموع ۱۲۰ حدیث این باب‏ها، نوزده حدیث به کافی راه یافته است.

1.. کلینی، کافی، ج۱، ص۲۶۰.

2.. صفّار، بصائر الدرجات، ص۲۵۹ و ۳۵۴.

3.. «إِنَّ فی‏ ذلِکَ لایاتٍ لِلْمُتَوَسِّمین».

4.. کلینی، کافی، ج۱، ص۲۱۸.

5.. همان، ص۸۲، ۲۴۲، ۲۵۰، ۳۹۶، ۴۱۹، ۴۳۱، ۴۳۴، ۴۳۵ و ۴۳۷.

6.. همان، ص۴۳۸؛  صفّار، بصائر الدرجات، ص۸۶، ۸۸ و ۳۸۷.

7.. صفّار، همان، ص۳۳۳ و ۳۳۷.


جستارهایی در مدرسه کلامی قم
214

است۱ که به لحاظ عنوان در یک باب با کافی مشابهت دارند. تعداد روایات مشترک این دو باب یک مورد است۲ و حدیثِ دیگر کافی در بصائر نیست. دو روایت دیگر بصائر نیز در کافی وجود ندارد. در دو روایت کافی به این نکته اشاره شده است که ائمهعلیهم السلام این کتاب‏ها را به زبان اصلی قرائت می‏کنند و آن را میراث انبیا برای خود می‏دانند. در بصائر نیز سه داستان از قرائت کتاب‏های پیامبران توسط امام باقر، امام صادق و امام کاظمعلیهم السلامنقل شده است. مجموع روایات اختصاصی بصائر در این سه باب بیست مورد می‏باشد.

در باب دیگری از بصائر این سخن امیرمؤمنانعلیه السلام آمده است که اگر زمینه حکومت برای آن حضرت مهیا می‏شد، در میان هر قوم با کتاب خودشان حکم می‏فرمود. از این باب روایتی به کافی راه نیافته است؛ اما از باب سوم، پنج روایت در سایر ابواب کافی درج شده است؛۳ این روایات بر وارث بودن ائمهعلیهم السلام نسبت به انبیا و اینکه کتاب‏های پیامبران به ایشان ارث رسیده است، دلالت دارد.

از بررسی روایات دو کتاب، این مطلب روشن شد که کلینی و صفّار معتقدند که ائمهعلیهم السلام به تمام کتاب‏های آسمانی علم داشته‏اند و آنها را به زبان اصلی قرائت می‏کردند. بنابراین، در این بحث نیز اشتراک نظر برقرار است.

امور ثابت عینی مادی در زمان حال

علم به حقایق عالم

گستره دانش ائمهعلیهم السلام به وقایع گذشته محصور نمی‏شود. از دیدگاه روایات مکتب شیعه، امام خلیفه پروردگار در عالم است و باید از اتفاقات حوزه مسئولیت خودآگاه باشد؛ لذا در روایات بسیاری امام، شاهد و ناظر اعمال و عالم به اتفاقات در هنگام وقوع معرفی شده است. کلینی در کافی روایات این موضوع را در یک باب گردآورده است که شش حدیث را در بر می‏گیرد. از آنجا که روایات این باب بر دانش عام ائمهعلیهم السلام نیز دلالت دارند و بابی با عنوان مشابه از بصائر نیز در آنجا وجود دارد، بحث از این باب را به آنجا موکول می‏کنیم.۴

1.. صفّار، بصائر الدرجات، ص۱۳۲، ۱۳۵ و ۳۴۰.

2.. کلینی، همان، ج۱، ص۲۲۷؛ صفّار، همان، ص۳۴۱.

3.. کلینی، همان، ج۱، ص۲۲۴، ۲۲۵ و ۲۲۷؛ صفّار، همان، ص۱۳۵، ۱۳۶ و ۱۳۸.

4.. به گفتار هفتم با عنوان «علم عام» مراجعه کنید.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی قم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 17865
صفحه از 356
پرینت  ارسال به