۴. فهم برتر از روایات با کشف نقاط اختلاف و اشتراک میان دو طرف و درنتیجه، دست یافتن به یک مجموعه اصول مسلّم و مورد قبول.
سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که «چه نسبتی میان دیدگاه صفّار و کلینی در باره گستره علم امام وجود دارد و مواضع اشتراک و افتراق این دو مؤلّف در این موضوع چیست؟»
با توجه به ضرورت وجود مبنای واحد در مقایسه، چینشی نو برای ابواب این دو کتاب ضروری به نظر میرسد؛ لذا طرح جدیدی از تقسیم علم امام ارائه شد، تا با جایدادن احادیث ابواب مربوط به موضوع در آن، گستره علم امام ـ در مقایسهای روشن ـ ارائه شود. این دستهبندی را میتوان از زوایای مختلف ارائه کرد؛ اما با توجه به موضوع پژوهش، به نظر میرسد بهترین تقسیم، بر اساس متعلق و به عبارتی موضوع علم است.
در یک تقسیمبندی کلی متعلق علم میتواند به حقایق ثابت و غیرثابت تقسیم شود. منظور از حقایق ثابت، اموری هستند که تغییری در آنها ایجاد نمیشود و علت آن نیز، تحقق معلوم یا حتمیت تحقق آن است. اما حقایق غیر ثابت اموری هستند که حتمی نیستند و تحقق و ثبات نیافتهاند.
امور ثابت به دو قسم حقایق شریعت و حقایق عینی تقسیم میشوند و حقایق عینی نیز خود به دو قسم دنیوی و غیردنیوی بخشپذیراند. امور دنیوی نیز یا مربوط به گذشتهاند یا حال و یا آینده. آنچه از حقایق شریعت مورد نظر است، انشائات و احکام شرعی است که احکام پنجگانه را شامل میشود و در مقابل آن، حقایق عینی قرار دارند که یا در ماده محصورند یا فرامادیاند.
بنابراین، برای یکدست شدن مباحث و وجود معیار مشترک در مقایسه میان نظریات این دو مؤلّف، مباحث خود را بر طبق این تقسیم به پیش میبریم و ابواب طرح شده از سوی کلینی و صفّار را با این چینش ارائه میکنیم. در پایان نیز به روایاتی اشاره میکنیم که با عموم یا اطلاق خویش دانش کلّی ائمهعلیهم السلام را بیان میکنند و پس از آن به جمعبندی مباحث خواهیم پرداخت.
حقایق شریعت
علم به احکام شریعت، از اساسیترین مباحث مربوط به گستره دانش امام است که نزاعهای فراوانی میان مسلمانان پدید آورده است. احکام شرع حقایقی هستند که وجودی متفاوت با خواست شارع ندارند و تا زمانی که شارع خواستار آنهاست، از حقیقت بهرهمندند. این امور شامل احکام وضعی و تکلیفی شریعت میشوند. از جمله دیدگاههای شیعه در امر امامت،