فقهى و کلامى به شمار مىرفته، شیعه نمىتوانسته حرفهاى خود را نزند، وگرنه در آن عصر پر حادثه بهکلى از میان رفته بود. پس یک ویژگى دیگر روزگار کلینى، خردگرایى عالمان و بزرگان شیعه در آن عصر در تداوم دوران ائمهعلیهم السلام بوده است. در مباحث آتی توضیحى درمورد احادیثى که از رأى و نظر نهى کردهاند، خواهد آمد تا هر سوءتفاهمى از میان برود.
پیدایش زمینههاى اجتماعى و فرهنگى توسعه
آخرین ویژگى روزگار کلینى را باید «باز بودن» آن دانست. یعنى از نظر اجتماعى و فرهنگى در زادگاه خود او و نیز در قم و عاصمه جهان اسلام، مدینة السلام، بغداد، سعه صدر کافى و اوضاع کاملاً مساعد براى ابراز عقیده و اندیشه وجود داشته است و با توجه به چنین اوضاعی بوده که کلینى به فکر تدوین موسوعه حدیثى بزرگ خویش و اظهار دیگر اندیشههاى خود افتاده است. بهزودى توضیحات بیشترى درباره سه شهر یاد شده، خواهیم آورد.
روزگار زیست کلینى یا دوره غیبت صغرا را باید از یک نظر، دورانى سازنده دانست. از این رو که شیعه در این دوره خود را بازیافت، فلسفه غیبت امام دوازدهمعلیه السلام خویش را بهدرستى فهمید و براى دورهای طولانىتر خود را آماده کرد تا بتواند در غیاب حجت حق، امام منتظر، وظایف سنگین خود را بهدرستى انجام دهد.
در این میان، دو نکته را نباید از یاد برد: یکى سختى روزگار غیبت صغرا که بهراستى عصر حیرت نامیده شده بود، و دیگرى خدمات برجسته عالمان بزرگوار شیعه در آن روزگار و مدتى پس از آن، در تشریح فلسفه غیبت و بررسى مسائل گوناگون مربوط به آن، که این مهم را مىتوان در آثار مربوط به آن دوره مشاهده کرد.۱
رى، قم و بغداد در عصر کلینى
پس از آشنایى با دشوارىهاى عصر غیبت صغرا و روزگار کلینى که عمدتاً مربوط به مذهب وى، مسائل اعتقادى و مبانى مکتب تشیع است، اکنون نوبت به بازگویى آسانىها و زمینههاى مساعدى مىرسد که اندکى پیشتر به آن اشاره شد. این زمینهها مربوط به سه شهر رى، قم و بغداد بوده است.