مقطع پایانی مقدمه، کلینی از درخواست این دوست ناشناس یاد میکند که کاش کتابی نگاشته میشد که در همه زمینههای دینی، روایات صادقینعلیهما السلام و سنتهای الهی را در خود جمع داشت و بدین ترتیب، اختلاف بین روایات که عامل سردرگمی در بسیاری مسائل است، برچیده و مرجعی برای هر جویای حقیقتی شود. سپس کلینی به این درخواست جواب مثبت میدهد و معیارهای گزینش حدیث را در این کتاب یاد میکند.
معیارهای گزینش حدیث
درباره معیارهای کلینی در گزینش روایات، دیدگاههای گوناگون و گاه متضادی مطرح شده است. برخی با استناد به روایتهایی در تأیید کافی یا همعصر بودن کلینی با نواب امام زمانعلیه السلام، تمام روایاتش را درست و مناقشهناپذیر شمردهاند۱ و در مقابل، برخی دیگر با اتهام کلینی به گزینش سلیقهای، اعتبار کتابش را بهطور کلی خدشهدار کردهاند.۲ با این حال، کمتر کسی از دانشمندان شیعی، از اخباریان گرفته تا اصولیان، آشکارا به خود اجازه رودررویی با کلینی و نقد جدی وی داده است؛ هرچند در مواردی، بهویژه هنگام ناسازگاری دو روایت، عملاً به روایتی از کافی عمل ننموده باشند، حتی کسانی چون محقق نراقی از شخصیتهای بارز اصولی نیز گاه همانند اخباریان بر درستی تمام روایات کافی اصرار ورزیده است.۳ از محقق نایینی نیز نقل شده که بررسی و گفتوگو در سندهای کافی کاری ناممکن است.۴ پیش از پرداختن به معیارهای نقد کلینی نباید فراموش کرد که دانش درایة الحدیث در آن دوره هنوز شکل نگرفته بود و دانش رجال نیز گامهای نخستین را برمیداشت؛ بنابراین، بهطور طبیعی کلینی، همانند بسیاری از محدثان آن دوره، بهصراحت از روش خود پرده برنداشته است. با این حال، با بررسی مجموعه روایات کافی و مقایسه تطبیقی سلسله اسانید آن و نیز بررسی شیوه گزینش حدیث در منابع همعصر کلینی میتوان تا حدودی از معیارهای وی در گزینش حدیث پرده برداشت.
ارزش سند در روایات از قرن دوم به بعد بهتدریج توجه محدثان را به خود جلب کرد؛ گرچه پیدایش نظریه نقد سندی در بین اهلسنت به حدود دو قرن بعد از آن و در بین شیعه به قرن هفت