خلاف معتزله که علاقه چندانی به فقه از خود نشان نمیدادند و احیاناً از ریشه با این دانش مخالف بودند، به نظریهپردازی در فقه نیز پرداخت که بر مبنای آن، مذهبی فقهی نیز پدید آمد. تأکید بر راههای عقلی در فهم احکام تعبدی فقه چون قیاس، بهطور طبیعی واکنش اهل حدیث را در پی داشت۱ که در این بخش غالب دیدگاههای شیعی با وجود التزام برخی از آنها به رویکرد خردگرایی در ابعاد کلامی، در بخش فقه با این رویکرد به مخالفت برخاسته بودند و با اهل حدیث بیشتر همراهی میکردند؛ گرچه پایبندی برخی فقیهان و گاه متکلمان شیعه به مشروعیت قیاس نیز گزارش شده است.۲
در کنار این جریانهای دروندینی به پارهای جریانهای بروندینی با نگاه انتقادی نسبت به اسلام در این قرن برمیخوریم که ابن راوندی (د ۲۹۸ق) نمونه شاخص آن است.۳ اوج این حوادث در میانه دوم قرن سوم، یعنی دوره حیات کلینی در حال شکلگیری بود و وی در زادگاه خود و نیز شهرهای دیگری چون بغداد و نیشابور با این مکاتب و دیدگاهها روبهرو شده بود. افزون بر اینها، انشعابهای داخلی شیعه در دوره پایانی عصر حضور و نیز ابهامها و درگیریهای پدید آمده در دوره موسوم به غیبت صغرا بر لزوم و اهمیت توجه به این مسئله نزد هر دانشمند شیعی میافزود.۴
۳. دوره تدوین متون
قرن سوم، بهویژه در حوزه حدیثنگاری، دوره اوج تدوین متون است. در نیمه دوم قرن دوم پس از تدوین موطأ که نخستین جامع حدیثی اهل سنت است، از آغاز قرن سوم شاهد پیدایش مجموعه وسیعی از جوامع حدیثی چون مصنفها و مسانید و سنن هستیم که با ظهور مسند احمد و سپس صحاح بخاری و مسلم و ترمذی به نقطه اوج خود رسید و در ادامه، سه سنن مهم دیگر از مجموعه موسوم به صحاح ششگانه در دهههای پایانی همین قرن عرضه شد. تدوین نخستین
1.. برای نمونه، ر.ک: شافعی، الرساله، ص۴۷۶.
2.. برای نمونه، ر.ک: صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۲۷۰ و اشتهاردی، مجموعة فتاوی ابنجنید، ص۱۲.
3.. در منابع رجالی متقدم شیعه مجموعۀ منابع متعددی از شیعه در رد عقاید ابن راوندی گزارش شده که با توجه به وجود برخی اتهامات مبنی بر اثرپذیری شیعه از وی و نسبت برخی عقاید به هشام بن حکم از سوی وی نشاندهندۀ توجه متکلمان ویژه و زودرس شیعه به ردّ عقاید اوست.
4.. برای آگاهی بیشتر از شرایط این دوره ر.ک: مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ص۹۱-۱۴۸.