توجه به عناصر ابتدایی این جدول نشان میدهد اشعری برای دسترسی به روایات اعتقادی مسیری را برگزیده است که شخصیتشان خالی از هرگونه شائبهای باشد؛ بهگونهای که افزون بر۵۵ درصد روایاتش را از سه نفر اول که وثاقت بی معارض۱ دارند، نقل کرده است.
نکته مهم در این بین آن است که کتابهای معروف سیگانه حسین بن سعید را، هم احمد اشعری و هم احمد برقی انتقال دادهاند؛ اما عبارت نجاشی درمورد طریقش به کتابهای وی به واسطه احمد اشعری ـ که آن را طریق پذیرفته شده اصحاب و مورد اعتماد معرفی میکند ـ۲ نشان از عنصر سرنوشتساز سکون اصحاب بر احمد اشعری و نقل او دارد. نیز حضور او در انتقال همه میراث محمد برقی۳ و پرهیز از تعصبات بر فرض قوت انتساب به معصوم،۴ نشان از وجود دو نکته دارد: یکی آنکه حجم عظیمی از میراث راویان شیعه و محدثان کوفه در اختیار او بوده است و دیگر آنکه ـ در فرض اشتراک مفاد ـ طریق روایات جریان فقهمدار بر خط فکری محمد برقی نزد وی ترجیح دارد.
به باور نگارنده، مطابق جداول پیشین، خط مشی برقی با نگاهی توسعهای به میراث حدیثی گروههای مختلف راویان، بر یافت قرائن اعتماد استوار گشته و به همین جهت نقل میراث مورد اعتماد متهمان به غلو را خردهای نمیبیند. در حالی که در نقطه مقابل اندیشه احمد اشعری بر ستیزه و کنار نهادن آن بهعنوان اصل اولی است که هر انگشت اتهامی را از راوی دور میکند. مراجعه به روایات برقی از وهب بن وهب این نکته را واضح میسازد؛ چراکه برقی نیز مانند سایر اعلام به تراث عقیدتی او اعتنا نکرده و تنها دو روایت در اصول کافی و دو روایت در بصائر از او نقل کرده است، اما نقطه مقابل او به میراث فقهی او توجه داشته و رد کلی را پیش نگرفته است.
۳. میراثشناسی
یکی از شاخصههای مهم در بازخوانی شخصیت روایی و کلامی یک راوی، میراثشناسی اوست. توجه به آثار محمد بن خالد برقی نشان میدهد او در حوزههای متنوعی که نجاشی نیز در