اعتبار ساقط نمیکند.۱ شیخ طوسی در بخش اصحاب الهادیعلیه السلام از رجال خود از کسی به نام قاسم شعرانی یقطینی نام میبرد که رمی به غلو شده است۲ و به نظر میرسد این شخص همان قاسم بن حسن باشد.
کشی نیز در کتاب رجال از قاسم یقطینی یا قاسم شعرانی یقطینی یاد کرده است؛ ولی وی را از غالیان خارج از دین و مدعی نبوت دانسته و از امام هادیعلیه السلام و برخی از اصحاب ملعون خواندن وی را نقل کرده است.۳
تفاوت در تعابیر نجاشی و ابن غضائری از یک سو و تعبیر کشی از سوی دیگر سبب شده برخی، از جمله علّامه حلی در خلاصة الاقوال، این دو عنوان را متعلق به دو نفر بدانند؛ ولی به نظر میرسد فرد مورد نظر در همه موارد یکی است و او قاسم بن حسن از آل یقطین و در طبقه اصحاب امام هادیعلیه السلام است که در قم سکونت داشته و آرای غالیانهای اظهار کرده است که اصحاب قم آنها را نپذیرفتهاند و سبب شده درباره او و آرائش از امام کسب تکلیف شود.
قاسم یقطینی، بر اساس ادعای نجاشی، میراث چندانی نداشته و از او تنها اضافهای بر کتاب التجمل و المروئة اثر حسین بن سعید وجود داشته که ابن ولید آن را از طریق رجالش نقل کرده است.۴ اگرچه وی میراث متعددی نداشته، همین مقدار از میراث وی نیز منتقل نشده و حتی نام وی در طریق میراث دیگران نیز نیامده است که به احتمالِ راجح، معلول همین نسبت غلو به آرای اوست.
تنها در کتاب خصال دو روایت از طریق سعد از احمد بن محمد بن عیسی از او نقل شده و در کتاب محاسن نیز برقی یک روایت بدون واسطه از او نقل کرده است. روابط او با دیگر راویان برای ما معلوم نیست؛ تنها کشی به شاگردی او به همراه حسن بن بابا قمی نزد علی بن حسکه اشاره کرده است که این افراد نیز برای ما شناختهشده نیستند و فقط کشی ایشان را ملعون و غالی معرفی کرده است.۵