مرتبط بوده و میراث ایشان را روایت کردهاند. در ذیل به این افراد و میزان ارتباط مشایخ قم با ایشان و در نهایت ارتباطات خود این افراد با یکدیگر اشاره خواهد شد.
محمد بن اورمه
أبوجعفر محمد بن أورمه قمی از اصحاب امام رضاعلیه السلام شمرده شده۱و امامت امام هادیعلیه السلام را نیز درک کرده است. قمیها وی را به غلو متهم کردند؛ بهگونهای که تصمیم بر قتل او گرفتند.۲ این اتهام سبب شد در طبقات بعد نیز کسانی چون ابن ولید و صدوق دست به گزینش و استثنای روایات او بزنند و منفردات وی را نپذیرند.۳ البته این اتهام را رجالیان بغداد چندان نپذیرفتند. نجاشی کتب وی را غیر از یک کتاب، صحیحة الحدیث معرفی میکند۴ و ابن غضائری این کتاب را نیز منتسب به او شمرده، معتقد است حدیث وی پیراسته از فساد و عیب است.۵ متهم شدن ابن اورمه به غلو سبب شد با وجود کتابهای متعدد وی، تنها حجم محدودی از روایات او به ما برسد.۶ این مجموعه از روایات ابن اورمه نیز که عمدتاً در آثار کلینی و صدوق وارد شده، بیشتر با واسطه سه تن از راویان که خود متهم به غلو یا مشکوکالحالاند روایت شده است؛ یعنی سهل بن زیاد آدمی، معلی بن محمد بصری، و حسین بن حسن بن ابان.۷
غیر از علی بن حسن بن علی بن فضال، دیگر کسانی که از وی روایت کردهاند ـ مانند ابوسمینه، حسین بن عبیداللّٰه محرّر و صالح بن ابیحمّاد ـ نیز به غلو و فساد در عقیده متهماند.
1.. طوسی، رجال، ص۳۶۷.
2.. نجاشی از این تصمیم چنین گزارش کرده است: «محمد بن أورمة أبوجعفر القمی ذکره القمیون و غمزوا علیه و رموه بالغلو حتى دس علیه من یفتک به، فوجده یصلی من أول اللیل إلى آخره فتوقفوا عنه». ابن غضائری نیز از این موضعگیری چنین گزارش کرده است: «وقد حدثنی الحسن بن محمد بن بندار، القمی ـ رحمه اللّٰه ـ قال: سمعت مشایخی یقولون: إن محمد بن أورمة لما طعن علیه بالغلو (اتفقت) الأشاعرة لیقتلوه، فوجدوه یصلی اللیل من أوله إلى آخره، لیالی عدیدة، فتوقفوا عن اعتقادهم».
3.. نجاشی، رجال، ص۳۲۹؛ طوسی، فهرست، ص۲۲۰.
4.. نجاشی، همان، ص۳۳۰.
5.. ابن غضائری، رجال، ص۹۳.
6.. در مجموع شاید کمتر از پنجاه روایت.
7.. در کتب اربعه و وسائلالشیعه مجموعاً ۶۸ روایت( با وجود تکرارها) آمده است که از این تعداد ۲۸ روایت از طریق سهل بن زیاد، پانزده روایت از طریق معلی بن محمد و پانزده روایت از طریق حسین بن حسن بن أبان نقل شده است. البته ابن أبان راوی اصلی کتابهای محمد بن اورمه نیز معرفی شده است (طوسی، فهرست، ص۲۲۰).