95
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

مذاهب ثنوی را رد می‏کند و آن را از اتهاماتِ برساخته معتزلیان می‏داند. سید می‏گوید علت این اتهام تأکید و تفصیلی است که او در کتاب المقالات درباره اندیشه‏های ثنوی داشته است. او همچنین کتاب‏های اِلحادیِ منسوب‌ به وراق را از وی نمی‏داند و به بررسی چرایی این انتساب می‏پردازد.۱ در دوره‏های بعد ابن شهرآشوب۲ و علامه حلی۳ پاره‏ای دیدگاه‌های سید درباره وراق را ذکر کرده‏اند و ابن داوود هم وی را در زمره رجال ممدوح شیعه یاد کرده است.۴

در پایان این قسمت و بر پایه گزارش‏های موجود، از نوع نگاه بزرگان امامی به وراق می‏توان گفت که عموماً نگاه مثبتی به ابوعیسی وراق وجود دارد. در دوره اول کلام شیعه بعد از دوران وراق، نوبختیان تنها بر ردّ دو نظریه توحیدی وی ردیه نگاشته‏اند. در دوره دوم و در مدرسه بغداد شیخ مفید به ‌نیکی از او یاد می‏کند و سید مرتضی به اتهامات معتزلیان و کتاب‏های انتسابی وی پاسخ می‏دهد. در دوره‏های متأخر از مدرسه بغداد نیز این نگاه مثبت به وراق ادامه می‏یابد.

ابن راوندی

ابوالحسین احمد بن یحیى بن اسحاق راوندى از متکلمان مشهور معتزلی قرن سوم هجری است. معتزلیان او را در طبقه هشتم جای داده‏اند.۵ ابوعیسی وراق یکی از استادان شناخته شده اوست.۶ ابن راوندی از خانواده‏ای معتزلی۷ و اهل مروالروذی (مرو رود) بود و در بغداد می‏زیست.۸ چندین گزارش در‏باره سال وفات وی وجود دارد که عمده آنها دو دهه پایانی سده سوم را زمان مرگ وی می‏دانند. درباره چگونگی فوت ابن راوندی نقل شده است زمانی که اندیشه و آرای ابوعیسی وراق و ابن راوندی در میان مردم رواج یافت و منتشر شد، حاکم آنها را خواست.۹ سلطان وقت ابوعیسی وراق و ابن راوندی را تحت تعقیب قرار داد. سرانجام وراق دستگیر شد و به زندان افتاد و ابن راوندی گریخت. وی نزد ابن لاوی یهودی مخفی و بعد از مدتی بیمار شد و بر اثر همان بیماری از دنیا

1.. همان.

2.. ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۱۷۱.

3.. علامه حلی، خلاصة الاقوال، ص۴۲۴.

4.. ابن داوود، الرجال، ص۱۸۵.

5.. ابن مرتضی، طبقات المعتزله، ص۹۲.

6.. خیاط، الانتصار، ص۱۵۰ و ۲۲۷؛ ابن ندیم، الفهرست، ص ۲۱۶.

7.. همان، ص۲۲۰.

8.. ابن ندیم، همان؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج‏۲۱، ص۵۷.

9.. ابن کثیر، البدایة والنهایه، ج۱۱، ص۱۲۸.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
94

می‏گوید که این کتاب از آن ثبیت است، ولی به نام وراق مشهور شده است.۱ احتمالاً مسعودی بر پایه همین شهرت برای وراق نقض العثمانیه را برمی‏شمرد.۲

اندکی بعد از حیات وراق می‏توان ارتباطات علمی میان نوبختیان و وراق را تصور کرد. انعکاس این رابطه را نیز می‏توان از ردیه‏هایی که ابوسهل و ابومحمد بر پاره‏ای از اندیشه‏های وراق نگاشته‏اند دریافت. البته آنها با وجود این نقدها، در بحث امامت از وی متأثر بوده‏اند.

سید مرتضی اشاره می‏کند که مباحث نوبختیان در بحث امامت ناظر به نظریات و آثار وراق است و نوبختیان در آثار خود همان مباحثی را که وراق در بحث ادله عقلی امامت مطرح کرده است پی گرفته‌اند. نوبختیان بر اندیشه‏های وی در این بحث اعتماد کرده و دیدگاه‌های او مرجع اصلی اندیشه‏های نوبختیان بوده است.۳

در بحث نوبختیان و وراق به عنوان یک تحلیل از نظام فکری این دوره می‏توان گفت که نوع رویارویی نوبختیان با وراق نشان از اهمیت و جایگاه علمی وراق در تفکر امامیه دارد؛ نکته‏ای که گزارش‏های معتزلیان به‌خوبی آن را بر می‏تابند. به هر حال، در طول سده سوم و اوایل سده چهارم، افزون بر نوبختیان، احتمالاً شخصیت‏های علمی دیگری نیز باشند که گزارش‏های جدی درباره آنها وجود ندارد.۴

ابوعیسی وراق در دوره‏های بعد میان متکلمان و بزرگان امامیه دارای جایگاه علمی شایسته‏ای است. در بغداد شیخ مفید وراق را جزء اصحاب امامیه می‏دانسته و گزارشی از کتاب السقیفه وی نقل می‏کند. شیخ معتقد است که با وجود این کتاب، تألیف کتابی دیگر در این موضوع نیاز نیست.۵ در آثار بر جای مانده از شیخ هیچ سخنی از اتهاماتی که معتزلیان مطرح می‏کنند به میان نیامده است.

سید مرتضی هم، مانند شیخ مفید، نگاه مثبتی به شخصیت وراق دارد. او در دو صفحه در مقابل ایرادات و اتهامات قاضی عبدالجبار به وراق به‌شدت از وی حمایت می‏کند.۶ سید انتساب وراق به

1.. همان.

2.. مسعودی، مروج الذهب، ج۴، ص۲۸۳.

3.. ر.ک: سید مرتضی، الشافی، ج۱، ص۹۷ و ۹۸.

4.. در این باره ر.ک: ابوعلی جبایی (قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۲۰ (امامت۱)، ص۳۷ و ۳۸؛ (همو، تثبیت دلائل النبوه، ج۱، ص ۵۱ و۲۳۲؛ ج۲، ص۳۷۴، ۵۰۸، ۵۲۹ و۶۵۷). در چند گزارش عمر بن زیاد حداد و ابوسعید حسن بن علی حصری و محمد بن بشر حمدونی سوسنجردی را در پاره‏ای از موضع‏گیری‏ها و نظریات در یک ردیف با وراق برشمرده‏اند. این نکته به‏طور احتمال از ارتباط اینان با وراق می‏تواند حکایت کند. بر این نکته شاهد دیگری در دست نیست، ولی این هم‌نشینی و توالی معنادار به نظر می‏رسد.

5.. شیخ مفید، الافصاح، ص۲۰۷.

6.. سید مرتضی، الشافی، ج۱، ص۸۹ و ۹۰.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39276
صفحه از 657
پرینت  ارسال به