تفویض باور داشتند و بر این اساس اندیشه تفویض معتزله و جبر جهمیه را باطل میدانستند. این گروه از امامیه خود را مکلف به ابراز عقیده در باب مخلوق یا غیر مخلوق بودن اعمال بندگان نمیدانستند. بنابر گزارش اشعری معتزلیانِ پیوسته به امامیه (قوم یقولون بالاعتزال و الامامه) بر خلاف امامیه پیشین اساساً بین اعمال بندگان و اراده الهی هیچ گونه نسبتی قائل نبودند و از این رو، اعمال بندگان را مخلوق خدا نمیدانستند.۱
نقطه اشتراک امامیه در عصر حضور در مقابل این اندیشه اعتزالی این است که آنان بر اساس آموزههای اهل بیت علیهم السلام اعمال بندگان را بهطور مطلق مخلوق بشر ندانستهاند، ولی معتزله شیعهشده، بنابر باور اعتزالی، این اعمال را مطلقاً به بندگان نسبت دادهاند.۲دانستنی است که بر طبق روایات اهل بیت علیهم السلام، هرچند انسانها در اراده خویش آزادند و خداوند متعال در اراده آنان اثری نمیگذارد، تحقق فعل انسانی در جهان خارج بدون دخالت و مشیت صورت نمیپذیرد.۳
دستکم ابومحمد نوبختی از میان بغدادیان در این اندیشه نظریه هشام بن حکم را پذیرفته است و به انگاره کوفیان در باب خلق اعمال وفادار مانده است.۴ اما شیخ مفید از آرای متکلمان عصر حضور فاصله گرفته و با متکلمان نوظهور امامی همراه شده است. وی با تفسیری متفاوت با آموزه رواییِ «لا جبر و لا تفویض» اعمال بندگان را مخلوق پروردگار نمیداند. وی تفویضی نبودن اعمال را به معنای نهی تشریعی خدا از برخی اعمال دانسته است.۵ سید مرتضی نیز اعمال بندگان را مخلوق عباد میداند و روایات یاد شده را به تأویل میبرد.۶ البته با توجه به اختلاف دیدگاه متکلمان امامی در عصر حضور در خصوص استطاعت میتوان گفت که آنان درمورد میزان و زمان تأثیر اراده الهی بر عمل خارجی انسانها اختلاف داشتهاند؛۷ اما در عین حال، این نکته مسلّم است که حتی کسانی مانند
1.. ر.ک: اشعری، مقالات الاسلامیین، ص ۴۱.
2.. به نظر میرسد همین گروه معتزلیان امامی مانند ابوالقاسم بلخی اطلاق لفظ خالق بر انسان را جایز نمیدانستند؛ در حالی که دیگر معتزلیان خالق خواندن انسان را روا میشمردند. در این اندیشه احتمالاً شیخ مفید، بر خلاف سید مرتضی، اندیشۀ بلخی را برگزیده است (ر.ک: شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص ۴۲؛ سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ج ۱، ص ۱۳۶ و ۱۳۷).
3.. برای آشنایی بیشتر در این خصوص به کتاب مدرسۀ کوفه تألیف استاد محمدتقی سبحانی که در دست نشر است مراجعه کنید.
4.. ر.ک: نجاشی، رجال، ص۶۳.
5.. شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص۴۲.
6.. سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ج ۱، ص ۱۳۵؛ همان، ج۳، ص ۱۸۹-۲۰۰.
7.. ر.ک: اشعری، مقالات الاسلامیین، ص ۴۲-۴۴.