617
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

بطلان تناسخ

از جمله مبانی یا ادله مشترک بغدادیان برای رد عوالم پیشین، بطلان تناسخ است. شیخ مفید در مقام رد عالم ذر، اخباری را که می‏گویند در عالم ذر از فرزندان آدم استنطاق شد و ایشان نطق کردند و از ایشان پیمان گرفته شد، از اخبار تناسخیه۱ (و نیز عامه و حشویه) می‏داند.۲ وی همچنین در مقام رد دیدگاه شیخ صدوق مبنی بر خلقت ارواح قبل از ابدان، شیخ صدوق را متهم می‏کند که عیناً قول تناسخیان را پذیرفته است بدون اینکه خود بداند.۳ از آنجا که شیخ مفید برای ابطال هر دو عالم ارواح و عالم ذر به بطلان تناسخ استناد می‏کند، می‏توان احتمال داد که به نظر وی قول به هر گونه حیات پیشین انسان، چه ارواح بدون ابدان و چه ارواح در ابدان، مستلزم تناسخ است.

سید مرتضی در پاسخ به پرسشی که در آن استناد اصحاب تناسخ به روایات دال بر خلقت ارواح قبل از ابدان بازگوشده، تأکید می‏کند خود و استادانش بطلان تناسخ را با ادله قوی روشن کرده‌اند.۴ جالب توجه است که یکی از ادله سید مرتضی بر بطلان تناسخ همین یادنداشتن عوالم پیشین است و آن را دلیلی بر بطلان قول به عالم ذر دانسته است. وی در رد قائلان به تناسخ که می‏گویند دردهایی که بر کودکان وارد می‏شود در حقیقت جزای اعمال بد ایشان در زندگانی پیشین است، استدلال می‏کند که اگر زندگانی پیشینی در کار بود، انسان‏ها باید آن را به یاد می‏آوردند.۵ خود سید مرتضی تعریف مستقلی از تناسخ ارائه نکرده است، لکن در سؤالی که به دست وی رسیده تعریفی ضمنی از تناسخ دیده می‏شود؛ شخصی در ضمن پرسش خود می‏پرسد: «گفت‌وگویی که (در عالم ذر) صورت گرفته با ارواح بدون ابدان بوده است یا ارواح با ابدان؟ در صورت نخست چگونه ارواح قائم به نفس بودند، در حالی‌که ارواح اعراض‏اند و نیازمند محل و ابزار؛ و در صورت دوم تناسخ لازم می‏آید».۶ بدین ترتیب، به نظر این سائل، تناسخ در صورتی لازم می‏آید که در حیات پیشین، ارواح و ابدان با هم باشند و نه ارواح به‌تنهایی. سید مرتضی در پاسخ، بطلان تناسخ را مبنایی برای بطلان قول حیات

1.. از عبارات شیخ مفید (اصحاب التناسخ المعتزین الی الایامیه و غیرهم) (مفید، اوائل المقالات، ۶۴) می‌توان دریافت که وی اصحاب تناسخ را فرقه‌ای جداگانه همانند امامیه، معتزله و اصحاب الحدیث نمی‌داند، بلکه منسوب به امامیه و غیر امامیه می‌داند، اشعری نیز در مقالات الاسلامیین تناسخیه را فرقه‌ای مستقل محسوب نمی‌دارد، لکن قول به تناسخ را به چند فرقه از فرق غلات نسبت می‌دهد (اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۱۱، ۱۴).

2.. مفید، المسائل السرویه، ص ۴۶ و ۴۷.

3.. همو، تصحیح الاعتقاد، ص۸۷.

4.. الشریف المرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ج ‏۴، ص ۳۰.

5.. همو، الذخیرة فی علم الکلام، ص ۳۶ .

6.. شریف مرتضی، همان، ص ۱۹۲.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
616

نظر سید مرتضی تخلل عدم بین حیات فرضی ما در عالم ذر و حیات ما در دنیا و نیز گذشت زمانی طولانی از ماجرای عالم ذر نمی‏تواند توجیه‌کننده فراموشی عالم ذر باشد؛ چرا که تخلل عدم و گذشت زمان طولانی نظیر حالاتی از قبیل خواب و مستی و اغماست که مانع یادآوری حوادث گذشته نمی‏گردند. و در فرض دوم، خطاب کردن به موجود غیر زنده و استشهاد او قبیح است و نمی‏توان آن را به خدا نسبت داد.۱

شیخ طوسی نیز همین دو احتمال (عاقل بودن و عاقل نبودن انسان‏ها در عالم ذر) را در نظر داشته است؛ زیرا وی از طرفی مضمون روایت ناظر به اخراج ذریه به صورت ذر از پشت حضرت آدم را غیر جایز می‏داند؛ چرا که حجتی بر اطفال نیست و خطاب ایشان در امور متعلق به تکلیف حسن نیست تا چه رسد به موجودی که به مثابه ذر است.۲ ظاهراً وی در اینجا احتمال غیر عاقل بودن ذر را در نظر دارد. از طرف دیگر، در ادامه عبارتش این احتمال را که ماجرای عالم ذر به دلیل گذشت زمان طولانی و کوتاه بودن مدت بودن ماجرا فراموش شده باشد، رد می‏کند؛ زیرا انسان امور بزرگ خارق عادت را فراموش نمی‏کند، همان‌طور که انسان در قیامت احوال دنیا را به یاد می‏آورد و اصحاب کهف بعد از بیداری ماجرای چند صد سال پیش را به یاد می‏آوردند.۳

یاد نیاوردن عوالم پیشین دلیلی است بر اینکه قول به عوالم پیشین خلاف عقل است. خلاف عقل بودن یک دیدگاه موجب طرد آن است، حتی اگر روایاتی بر آن دلالت کنند. به نظر شیخ مفید و سید مرتضی روایاتی که خلاف عقل باشند حجت نیستند و باید کنار گذاشته شوند، مگر آنکه معنای صحیحی برای آن یافت شود.۴

لکن برخلاف متکلمان بغداد، به نظر می‌رسد که یاد نداشتن حیات پیشینی نمی‌تواند دلیلی بر نبودن آن باشد؛ زیرا می‌توان گفت، همان طور که در روایت آمده است۵ خود خداوند حیات پیشین را از یاد انسان‌ها برده است. اصولاً هدف از حیات پیشین این نبود که انسان‌ها در این دنیا «ماجرای» عالم پیشین را به یاد بیاورند، بلکه آن بود که در نتیجه دیدار یا «معاینه‌»ای که در عوالم پیشین صورت گرفت بذر معرفت به خدا در دل انسان کاشته شود تا انبیا در عالم دنیا بتوانند همان معرفت را بارور سازند.۶

1.. الشریف المرتضی، الطرابلسیات الاولی، ص۱۹۴.

2.. شیخ طوسی، التبیان، ج ‏۵، ص ۲۸.

3.. همان، ج ‏۵، ص ۲۹.

4.. شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص ۱۴۹؛ الشریف المرتضی، همان، ص۱۹۳،

5.. برقی، المحاسن، ج ۱، ص ۱۸۱.

6.. برنجکار، مبانی خداشناسی در فلسفۀ یونان و ادیان الهی، ص ۲۴۷.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39288
صفحه از 657
پرینت  ارسال به