شدن برای جهاد، استطاعت این دو کار را داشته باشد اما به آنها مبادرت نورزد. دلیلش هم این است که خداوند فرمود: «سیحلفون باﷲ لو استطعنا لخرجنا معکم».۱ بر این اساس، خداوند خبر میدهد که آنان استطاعت رهسپار شدن را داشتند ولی نرفتند.۲ برای تبیین قول شیخ مفید میتوان روایاتی را که درباره استطاعت هست، به چند دسته تقسیم کرد:
۱. روایاتی که استطاعت به معنای عام را ثابت میکند و مربوط به تحقق فعل در خارج است.۳ در این روایات عباراتی چون «لَهُ سَبَبٌ وَارِدٌ مِنَ اﷲ» به کار رفته است.
۲. روایاتی که ناظر به استطاعت همراه با فعل است و استطاعت پیش از فعل را نفی میکند۴ و عباراتی مانند «فَهُمْ مُسْتَطِیعُونَ لِلْفِعْلِ وَقْتَ الْفِعْلِ مَعَ الْفِعْلِ» یا «لَیسَ لَهُ مِنَ الِاسْتِطَاعَةِ قَبْلَ الْفِعْلِ قَلِیلٌ وَ لَا کثِیرٌ وَ لَکنْ مَعَ الْفِعْلِ» در آنها بهکار رفته است.
۳. روایاتی که ناظر به استطاعت قبل از فعل است.۵ در این روایات عباراتی همانند «الِاسْتِطَاعَةُ قَبْلَ الْفِعْلِ» یا «فَلَایکونُ الْعَبْدُ آخِذاً وَ لَا تَارِکاً إِلَّا بِاسْتِطَاعَةٍ مُتَقَدِّمَةٍ قَبْلَ الْأَمْرِ وَ النَّهْی» بهکار رفته است.
۴. روایاتی که استطاعتِ مستقل از خداوند را نفی میکند.۶ در این روایات عباراتی مثل «إِنْ زَعَمْتَ أَنَّک مِنْ دُونِ اﷲ تَسْتَطِیعُ فَقَدِ ادَّعَیتَ الرُّبُوبِیةَ» بهکار رفته است.
۵. روایاتی که میگوید استطاعت شرط تکلیف است.۷ در این روایات «إِنَّمَا وَقَعَ التَّکلِیفُ مِنَ اﷲ تَبَارَک وَ تَعَالَى بَعْدَ الِاسْتِطَاعَةِ» یا «لَمْیکلِّفِ الْعِبَادَ مَا لَا یسْتَطِیعُونَ» و مانند اینها به کار رفته است.
با توجه به این دستهبندی از روایات، میتوان گفت که شیخ مفید در بحث استطاعت به روایاتی تمسک کرده است که استطاعت را پیش از فعل ثابت میکند. به نظر میرسد که قائل شدن شیخ مفید به استطاعت پیش از فعل با دیدگاه دیگر وی در خصوص شامل نبودن اراده تکوینی خداوند نسبت به افعال اختیاری کاملاً سازگاری دارد؛ زیرا از نظر مفید استطاعت در حال انجام دادن فعل، معنا ندارد و تا استطاعت پیش از فعل نباشد، فعل انجام نمیشود. اما روایات ناظر به استطاعت همراه با فعل بهترین شاهد برای اثبات شمول اراده تکوینی خداوند نسبت به افعال اختیاری انسان است. به نظر