است که نکتهای بیانگر تضعیف یاد شده، در مجموعه روایات ایشان نیافتهاند. در این بین، نکته مهم این است که کسانی که قمیها تضعیفشان کردهاند، قمیتبار نیستند. نتیجه این مطلب میتواند حاکی از تربیت خاص حاکم بر این مدرسه و حساسیت ویژه نسبت به راویان هجرت کرده به این شهر باشد. به نمونههای زیر توجه فرمایید:
الف. حسین بن یزید بن محمد بن عبدالملک نوفلی
او از جمله ادیبان و شاعران کوفی است که در ری سکنی گزیده و گروهی از قمیها به او نسبت غلو در آخر عمرش دادهاند. نجاشی بر این باور است که هیچ روایتی از او نیافته است که نشان دهنده این مطلب در او باشد.۱
ب. احمد بن حسین بن سعید اهوازی
او فرزند یکی از بزرگترین مبادی ورودی حدیث به قم به شمار میرود. نکتهای که باعث تأمل قمیها در او شده، غلو بوده و احادیثش مشوب به صحیح و سقیم معرفی شده است.۲ اما به باور ابن غضائری احادیثی از او که به دستش رسیده از این اتهام مبراست (و حدیثه فیما رأیته سالم).۳ با این حال، علامه توقف در مورد روایات او را ترجیح میدهد.۴
ج. محمد بن اورمه
داستان اتهام غالی بودن او و تصمیم قمیها برای سوء قصد به جانش در منابع نخسین آمده است. جدا از نکات مهمی که در پیوند با مسئله غلو و قاعدهمند بودن مواجهه با غالیان وجود دارد، گزارش شیخ در فهرست نشان میدهد اندک تراث آمیخته با غلو او در تفسیر باطن ـ که به باور ابن غضائری، دیگران به نام او جعل کردهاند ـ نیز توسط خود قمیها پالایش شده و سپس به بغداد انتقال یافته است. صحیح خواندن همه کتب او جز تفسیر باطن از جانب نجاشی و پاکیزه دانستن احادیث وی در کلام ابن غضائری و نیافتن هیچ ایرادی که اضطراب شخصیت او را نتیجه دهد، نشانههای این دفاع به شمار میرود.۵ عبارت نجاشی در حق او که کتابهایش را صحیح میخواند، حاوی نکته مهمی است.
1.. نجاشی، رجال، ص ۳۸، شمارۀ ۷۸.
2.. همان، ص ۷۷، شمارۀ ۱۸۳.
3.. ابن غضائری، کتاب الضعفاء، ج۱، ص۴۰.
4.. حلی، خلاصة الاقوال، ص۲۰۲.
5.. نجاشی، رجال، ص ۳۲۹، شمارۀ ۸۹۱؛ طوسی، الفهرست، ص ۴۰۷، شمارۀ ۶۲۱؛ ابن غضائری، کتاب الضعفاء، ج۱، ص ۹۳ و ۹۴.