499
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

سید مرتضی در میان این دو قول توقف کرد؛ زیرا به نظر او دلیلی برای انتخاب یکی از این دو قول وجود ندارد و هیچ‌یک از ادله دو طرف نزاع قابل دفاع نیست.۱ در این صورت منطقی آن است که توقف شود.

۲‌. حقیقت علمِ ناشی از خبر متواتر: معتزله بر سر تبیین حقیقت علمِ ناشی از خبری که برای هر عاقل هنگام شنیدن آن علم حاصل می‏شود، مانند أخبار متعلق به کشورها و حوادث بزرگ که از گونه‏های خبر متواتر است، اختلاف نظر پیدا کرده‌اند. معتزله بصره بر این شدند که آن علم ضروری است و آن را خداوند ایجاد می‏کند. در مقابل، معتزله بغداد به اکتسابی بودن این علم اعتقاد داشتند.۲ سید مرتضی در مورد این مسئله توقف نموده و همه ادله دو گروه بزرگ معتزلی ـ از جمله سه دلیل معتزله بصره ـ را رد کرده است.۳

موضع سوم: رد آرای معتزله بصره

سید مرتضی در برخی از مسائل مربوط به توحید و عدل از معتزله بصره دوری کرد و به نقد آرای آنان پرداخت؛ از جمله در موارد ذیل:

۱‌. فعلِ سهوکننده: متکلمان در اینکه آیا فاعلِ از روی سهو مستحق مدح و ذم است؟ و آیا فعل او موصوف به حسن و قبح می‏شود یا نه؟ اختلاف کرده‌اند. ابوعلی و ابوهاشم جبایی هر گونه مدح و ذم، یا حسن و قبح از فعل فردِ ساهی را منتفی دانسته‌اند،۴ ولی سید مرتضی این نظر را رد کرده و معتقد بوده فعلِ سهوکننده در برخی موارد به حسن و قبح متصف می‏شود؛ گرچه فعل قبیح او مستحق ذم و نکوهش نیست.۵

۲‌. عوض: از مسائل کلامیِ مهم مرتبط با عدل، موضوع آلامی است که از شرور ناشی می‏شود و عوضی که باید در مقابل ألم داده شود.

متکلمان در تبیین موضوع عوض می‏گویند: هنگامی که ظالم مرتکب ستمی می‏شود، باید عوض آن را به مظلوم بدهد. ولی خداوندی که ظالم را بر انجام دادن ظلم تمکین کرد، از راه دادن قدرت به او، نباید عوض را به جای ظالم بدهد؛ زیرا در این صورت سازندگان شمشیر، مسئول جنایت‌هایی خواهند بود که توسط شمشیرهایی که ساخته‌اند، انجام شده است. بنابراین، تمکین ظالم نسبت به

1.. سید مرتضی، الذخیره، ص۹۶-۱۰۰.

2.. همان، ص۳۴۵.

3.. همان، ص۳۴۵-۳۴۸.

4.. سید مرتضی، همان، ص۴۷۵.

5.. همان.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
498

او دلیل آنان را رد و دو دلیل دیگر را قبول و خود یک دلیل اقامه کرد. بنابراین نمی‏توان به‌سادگی تبعیت او از معتزله بصره را در این مسئله پذیرفت.

۷. روش استدلال به شاهد بر غائب: از روش‏های استدلالی معتزله بصره و سید مرتضی، استدلال به شاهد بر غائب، یا قیاس غائب بر شاهد است. یکی از پژوهشگران ادعا کرده است که سید مرتضی در به کارگیری این روش از معتزله بصره پیروی کرده است.۱ او بر این نکته تأکید کرده که نظر قاضی عبدالجبار درباره این روش و تقسیم چهارگانه آن۲ عیناً در نوشته‏های سید مرتضی یافت می‏شود؛۳ بنابراین سید مرتضی از پیروان مکتب اعتزال بصری می‏باشد.۴

نقد و بررسی: این روش استدلالی، مخصوص معتزله بصره نبوده، بلکه معتزله بغداد نیز از آن بهره می‏بردند.۵ همچنین ابوالقاسم بلخی سرآمد معتزلیان بغداد، کتابی در این زمینه دارد به نام الاستدلال بالشاهد علی الغائب.۶ بنابراین بر فرضِ تأثر سید مرتضی از معتزله در این نوع از روش استدلال، نباید آن را به حساب اثرپذیری وی از معتزله بصره گذاشت؛ زیرا این روش نزد همه معتزله معمول بوده است.

موضع دوم: توقف در برابر آرای معتزله بصره

سید مرتضی گاهی در رد یا پذیرش نظریات معتزله بصره توقف می‏کرد، به ‌نحوی که همه دلیل‌های مؤید یا ردکننده نظریه آنان را رد می‏نمود. البته چون او همه ادله بصریان را باطل می‏دانست، توقف او، در حکمِ ردّ اصل نظریه آنان است. در این قسمت به مواردی از توقف وی اشاره می‏کنیم:

۱.‌ بقای قدرت: این، یکی از بحث‏های مورد نزاع معتزله بصره و بغداد بوده است. معتزله بصره قائل به بقای قدرت در زمان دوم (پس از زمان اول که زمان حدوث قدرت است) بودند؛ در حالی که معتزله بغداد بر باقی نماندن آن تأکید می‌کردند.۷

1.. المَدَن، تطور علم الکلام الامامی، ص۶۴.

2.. قاضی عبدالجبار، المحیط فی التکلیف، ص۱۶۷.

3.. سید مرتضی، الملخص، ص۱۳۵.

4.. المَدَن، تطور علم الکلام الامامی، ص۶۲-۶۴.

5.. مشهدانی، الفلسفة الالهیة عند المعتزله، ص۸۱.

6.. همان، ص۴۳.

7.. سید مرتضی، الذخیره، ص۹۶؛ نیسابوری، مسائل الخلاف بین البصریین و البغدادیین، ص۲۵۷.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39186
صفحه از 657
پرینت  ارسال به