497
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

همچنین نظریه منتخب سید مرتضی (مادی بودن انسان) با مبانی او در عدل سازگار است؛ زیرا دلیل او بر این نظریه که عبارت از توجه مدح و ذم، و أمر و نهی به شخصِ مادیِ مُشاهَد است، همان دلیلی است که بر اختیاری بودن انسان اقامه شده است. در واقع عین این دلیل برای اثبات نظریات متعددی به کار رفته است، مانند اختیار انسان، کسبی بودن معرفت و مادی بودن انسان.۱ این دلیل در تعالیم اهل بیت علیهم السلام نیز آمده است.۲ بنابراین کسی که قائل به اختیار انسان از روی این دلیل است، باید به دو نظریه دیگر ـ که عبارت‌اند از کسبی بودن معرفت و مادی بودن انسان ـ روی آورد. پس می‏توان گفت نظریه سنتی امامیه با عدل و اختیار انسان سازگار نیست. شاید بدین علت، برخی از متکلمان، نظریه مجرد بودن انسان را که منسوب به شیخ مفید است، منافی با مبانی و استدلال او بر عدل دانسته‌اند؛۳ زیرا کسی که از راه توجه مدح و ذم، و أمر و نهی به خودِ انسان بر مختار بودن او استدلال می‏کند، باید به همان دلیل مادی بودن انسان را نیز بپذیرد، چون مدح و ذم، همچنین أمر و نهی به انسان مشاهده شده متوجه است، بنابراین انسان همین بدن مُشاهَد می‏باشد.

بنابراین، نظریه تجرد انسان در دستگاه فکری سید مرتضی دلیل قانع کننده‌ای ندارد؛ بلکه مخالف است با مبانی عدلی که او بدان ایمان داشت، و دلیل مادی بودن انسان همسو با دلیل اختیار انسان است. به این پایه، اندیشه سید مرتضی بنای فکری سامان‌یافته‌ای داشت و نمی‏توانست نظریه‌ای مخالف با مبانی خود برگزیند. بنابراین بحث تبعیت از معتزله بصره در این موضوع مطرح نیست، بلکه بحث از مبانی فکری سید مرتضی است که ریشه در تعالیم اهل بیت علیهم السلام دارد؛ زیرا گرچه سید مرتضی دلیلی مشابه با ادله معتزله در این مسئله به کار برده است، چون این دلیل در اندیشه اهل بیت علیهم السلام نیز بوده، می‏توان گفت که دلیل او بر مادی بودن انسان از تعالیم اهل بیت علیهم السلام گرفته شده است، نه معتزله.

دوم: نکته دیگر اینکه سید مرتضی دو دلیل از دلیل‌های معتزله بصره بر مادی بودن انسان را ـ که به قول سید یکی از این دو دلیل، از روشن‌ترین ادله آنان بوده است ـ باطل دانست.۴ همچنین دلیل دیگری را پذیرفت۵ که ابوهاشم رد کرده بود.۶ سید تنها دو دلیل از دلیل‌های آنان را پذیرفت.۷ بنابراین

1.. سید مرتضی، الذخیره، ص۱۱۴ و ۱۶۶.

2.حضرت علی علیه السلام هنگام بازگشتن از جنگ صفین در جواب آن پیرمرد که از جبر واختیار پرسید، به این دلیل اشاره کردند و فرمودند: «...فلم تکن لائمة للمذنب، ولا مَحمَدة للمحسن» (کافی، ج۱، ص۱۲۰).

3.. ناشناخته، خلاصة النظر، ص۸۸ و ۸۹.

4.. سید مرتضی، أجوبة المسائل الطرابلسیة الاولی، ص۲۳۳؛ قاضی عبدالجبار، المغنی (التکلیف)، ج۱۱، ص۳۲۶.

5.. همو، الذخیره، ص۱۱۴ و ۱۱۷.

6.. همو، الملخص، ص۴۵۳.

7.. همو، الذخیره، ص۱۱۴ و ۱۱۸؛ قاضی عبدالجبار، المغنی (التکلیف)، ج۱۱، ص۳۱۴ و ۳۱۸.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
496

قائل به این نظریه‌اند می‏توان به هشام بن حکم،۱ ابوسهل و ابومحمد نوبختی،۲ ابوالجیش بلخی۳ و شیخ مفید۴ اشاره کرد. این سنت در برخی از شاگردان شیخ مفید، مانند ابویعلی جعفری (خلیفه شیخ مفید)۵ نیز ادامه یافت.

از سوی دیگر، نظریه معتزله بصره (جبائیان و قاضی عبدالجبار) این است که حقیقت انسان همان جسم مادی مشاهَد است؛ یعنی همه بدن انسان فی‌الجمله حقیقت انسان را تشکیل می‏دهد.۶ به نظر می‏رسد نظریه اخیر از هنگامی که مطرح شد، به شاخص‌ترین نظریه درباره حقیقت انسان تبدیل شد. شاید بدین علت چند رساله در رد آن از سوی متکلمان امامیه، مانند ابومحمد نوبختی، ابوالجیش بلخی و ابویعلی جعفری با این عنوان الانسان غیر هذه الجمله یا الفعّال غیر هذه الجمله۷ به نگارش در آمد.

سید مرتضی از نظریه سنتی امامیه دور شد و به نظریه معتزله بصره روی آورد. او بر این مسئله تأکید داشت که حقیقت انسان تنها این جسم مادی مشاهده شده است.۸

بنابراین باید گفت که سید مرتضی در بحث حقیقت انسان از معتزله بصره تبعیت کرد؛ زیرا این نظریه در سنت فکری امامیه مطرح نبود و آن را معتزله بصره طرح کردند و سید مرتضی پذیرفت.

نقد و بررسی: در اینجا به دو نکته بسنده می‏کنیم:

نخست: با توجه به اینکه مهم‌ترین دلیل نظریه سنتی امامیه ـ یعنی تجرد حقیقت انسان ـ آیات قرآنی و احادیث اهل بیت علیهم السلام است،۹ این امر باعث تضعیف این نظریه از نگاه سید مرتضی شد؛ زیرا آیات قابل تأویل و روایات اخبار آحادند که در منظومه فکری او بی‌ارزش است. شاهد این مطلب اینکه برخی از پیروان سید مرتضی که به مادی بودن انسان اعتقاد داشته‌اند، نظریه رقیب ـ یعنی تجرد انسان ـ را نظریه حشویه (کسانی که به ظاهر آیات و روایات تمسک می‏کنند) و اصحاب ظاهر دانسته‌اند.۱۰

1.. همان، ص۵۸.

2.. همان، ص۵۸ و ۵۹؛ نجاشی، رجال، ص۶۳.

3.. نجاشی، همان، ص۴۲۲.

4.. شیخ مفید، همان، ص۵۸.

5.. نجاشی، همان، ص۴۰۴.

6.. قاضی عبدالجبار، المغنی (التکلیف)، ج۱۱، ص۳۱۱.

7.. نجاشی، رجال، ص۶۳، ۴۰۴‌ و ۴۲۲.

8.. سید مرتضی، الذخیره، ص۱۴۴.

9.. شیخ مفید، المسائل السرویه، ص۶۰ و ۶۱.

10.. نیسابوری مقری، التعلیق، ص۱۰۸.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39407
صفحه از 657
پرینت  ارسال به