473
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

ما این مذاهب قبیح را برای کسی که متظاهر به آن نبوده و درباره اندیشه‏های آنان اظهاری نداشته است نسبت نمی‏دهیم، حتی اگر از آن اندیشه‏ها و پیروان آنها برائت هم نجسته باشد؛ زیرا در دین چنین چیزی وجود ندارد و حتی مانع آن نیز شده و ما هم تنها بر ظاهر مأمور شده‏ایم. سپس می‌افزاید: بر فرض که یک یا دو نفری که منتسب به تشیع‌اند و از آن دفاع می‏کنند حتی اگر در باطن هم شاک ملحد باشند، آیا لازمه‏اش این است که همه آن مذهب و پیروانش را به آن اندیشه‏های باطنی نسبت داد، در حالی که اهل آن مذهب چنین افرادی را به سبب اعتقاداتشان خطاکار می‏دانند و کسی که آن عقیده را داشته باشد کافر می‏خوانند؟ این شیوه عیب‏جویی و نقد مذهب شامل همه مذاهب می‏شود؛ زیرا در هر مذهبی افرادی هستند که اندیشه‏های آن مذهب را نداشته باشند.۱

به‌غیر از این گزارش تفصیلی، خرده‌‏گزارش‏هایی نیز می‏توان مربوط به وراق در آثار سید مرتضی یافت. گفتنی است توجه به این گزارش‏ها از این روست که در مقام بیان نوع مواجهه سید با میراث وراق به طور عام هستیم؛ به این معنا که سید چه برخوردی با میراث علمی وراق داشته است؟ چه اندازه به آنها توجه داشته است و اینکه تا چه مقدار آنها را گزارش یا نقد کرده است؟

درباره ابن ‏راوندی نیز باید گفت: سخنان سید در الشافی حاوی نکات تازه‏ای است. در آثار بر جای ‏مانده، سید نخستین عالمِ امامی‏مذهب است که به‌روشنی به دفاع از ابن ‏راوندی می‏پردازد. از عبارتی در الشافی می‏توان احتمال داد که سید مرتضی ابن ‏راوندی را جزء اصحاب امامیه دانسته است.۲ سید همچنین ابن ‏راوندی را از متکلمانی می‏داند که درباره «امامت» کتاب‏هایی نگاشت۳ و در این باب با مخالفان احتجاج می‏کرده است.۴ وی کتاب الامامه اثر ابن ‏راوندی را در اختیار داشته و حتی می‏توان برخی از گزارش‏های این کتاب را در الشافی موارد پژوهی کرد. سید مرتضی ابن‏ راوندی را متکلمی می‏داند که از شیوه‏های استدلالی و عقلی در تبیین آموزه‏های امامی استفاده می‏کرده است.۵ وی همچنین ابن ‏راوندی را شخصیتی معرفی می‏کند که متکلمان برخی از نظریه‏های وی را مورد اعتنا و نقد قرار می‏دادند.۶

سید مرتضی ابن‏ راوندی را از اتهامات معتزله مبرّا می‌دارد و در برابر آنان از او دفاع می‌کند. سید

1.. همان، ص۸۹ و ۹۰.

2.. همان، ج۲، ص۱۴۳.

3.. همان، الشافی، ج۱، ص۹۸.

4.. ر.ک: سید مرتضی، الذخیره، ص۴۶۴.

5.. همو، الشافی، ج۱، ص۹۸.

6.. ر.ک: همو، الذخیره، ص۹۴.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
472

رابطه سید مرتضی، وراق و ابن راوندی

سید مرتضی (م ۴۴۶ ق) از موضع و جایگاهی متفاوت نسبت به نوبختیان و شیخ مفید، به ابوعیسی وراق و ابن راوندی نگاه می‏کند؛ نگاهی که با توجه به منابع موجود یگانه و بی‏همتاست، به‌گونه‏ای که سید مُهر بطلانی بر همه آنچه معتزلیان بر ضد این دو بافته‏اند می‏زند، با این حال آشکارا از انتساب آنان به امامیه یاد نکرده است. در این قسمت به جایگاه وراق و ابن ‏راوندی در آثار و نظریات سید پرداخته می‌شود تا بحث به شکل آشکارتری تبیین شود.

نخست درباره وراق باید گفت که سید مرتضی در مقابل ایرادها و اتهامات قاضی عبدالجبار از وراق حمایت می‏کند. قاضی از قول ابوعلی جبایی، وراق را متهم می‏کند که پذیرش اندیشه‏های امامیه از سوی وی تنها به سبب اهداف الحادی است و هدف واقعی وی ضربه زدن به دین و اسلام است. ابوعلی بر این گمان است که اگر وراق بدون پذیرش اندیشه اسلامی می‏خواست به نقد اسلام وارد شود و اظهارات کفر‏آمیز و الحادی بزند، کسی از او نمی‏پذیرفت، ولی او تشیع را لوایی برای اهداف شوم خود قرار داده است. در ادامه، جبایی طرف‌داری وراق از اندیشه‏های ثنوی را آشکار می‏داند؛ به همین علت است که او در خلوت در‏باره امام علی علیه السلام می‏گفت:

به یاری و دفاع از کسی ناچار شده‏ام که دشمن‏ترینِ مردم بر من است. او کسی است که بیشتر از همه به کشتن مردم اقدام کرد، ولی ضرورت سبب شده است که خود را در زیر حمایت از او بپوشانم تا از کشته شدن نجات یابم.۱

سید مرتضی در دفاع از وراق، ثنوی بودن وی را از اتهاماتی می‏داند که معتزلیان به وراق زده‏اند و پیش از این نیز همین اتهام را ابن ‏راوندی از روی دشمنی مطرح کرده است. علت این اتهام هم این است که وراق در کتاب معروف خود، یعنی المقالات اندیشه و شبهات ثنویان را با اطناب مطرح کرده است. اگر این مقدار بحث مفصل از ثنویان دلالت می‏کند که وراق خود به اندیشه آنان معتقد بوده، پس برای جاحظ و دیگر کسانی که در تمحض و تهذیب اندیشه‏های مبطلان تأکید کرده‏اند نیز همین سخن را باید گفت.۲

سید در ادامه به ردّ کتاب‏های مشهور به الحادِ وراق می‌پردازد و می‏گوید که دو کتاب المشرقی و النوح على البهائم را نمی‏توان برای وراق اثبات کرد و بعید نیست که برخی از ثنویان این کتاب را نوشته و به وراق نسبت داده باشند. وی در چراییِ این مسئله می‏گوید: بسیار مرسوم است که آثاری در نصرت مذهبی به شخصی نسبت داده شود که درباره آن مذهب شناخت دارد. سید در ادامه می‏گوید:

1.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۲۰(امامت۱)، ص۳۷.

2.. سید مرتضی، الشافی، ج۱، ص۹۸.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39082
صفحه از 657
پرینت  ارسال به