471
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

با این حال باید گفت: ابوسهل به ردّ نظریه‏های ابن ‏راوندی در موضوعاتی مانند قِدَم عالم و تکلیف الهی می‌پردازد؛ در حالی که ابن ‏راوندی از این نظریه‏ها بازگشته است.

درباره تغییر آرای ابن ‏راوندی باید به این نکته توجه شود که به‏طور کلی، هرچند احتمال بازگشت از اندیشه‏های سابق را نمی‏توان انکار کرد، به نظر می‌رسد بهتر این است که گفته شود: ابن ‏راوندی برای نشان دادن برتری علمی خود یا برای نشان دادن برخورد سطحی دیگران در عرصه‏های فکری، به نقد آرای رایج می‏پرداخت و این نقدها نشان از اعتقاد واقعی او نبود. سید مرتضی تقریباً نزدیک به چنین نظری را طرح کرد که به آن اشاره می‏شود. نمونه این کار در بین متفکران مسلمان و غیر مسلمان در ضمن مباحث الهیاتی و دین‌پژوهی وجود دارد که مؤلف با نقد یک رأی یا یک استدلال، در نهایت خودش با تقریر دیگری یا با دلیل دیگری آن را می‏پذیرد. نمونه غربی آن شاید در دوره اخیر کتاب‏هایی باشد که کیرکگور با نام مستعار در نقد برخی اندیشه‏ها می‏نوشت. به هر حال، ابوسهل کتابی نیز در ردّ نظریه ابن ‏راوندی در موضوع اجتهاد الرأی۱ و حقیقت انسان نگاشته است. همچنین باید اشاره کرد که ابومحمد کتابی با عنوان کتاب النکت على ابن ‏الراوندی نگاشته است.۲

رابطه شیخ مفید با وراق و ابن راوندی

گزارش‏های اندکی از شیخ مفید درباره وراق و ابن ‏راوندی در میراث بر جای ‏مانده از شیخ در اختیار است که نمی‏توان بر اساس آنها درک درستی از موضع شیخ مفید درباره نوع نگاه وی به شخصیت و میراث علمی آنان به دست آورد؛ مثلاً درباره وراق تنها در یک گزارش، مفید وی را احتمالاً جزء اصحاب امامیه ‏دانسته و گزارشی از کتاب السقیفه وی نقل کرده است. شیخ معتقد است با وجود این کتاب، تألیف اثر دیگری در این موضوع نیاز نیست.۳ درباره ابن ‏راوندی نیز تنها در الفصول المختاره در قالب گزارشی از یک معتزلی، به کتاب الامامه اثر ابن ‏راوندی و بحث نص اشاره می‏کند.۴ همچنین در المسائل ‏السرویه به نقد نظریه ابن ‏راوندی در باب حقیقت انسان پرداخته است. این گزارش‏ها اجمالاً نشان می‌دهند که مفید نگاه منفی به شخصیت علمی این دو نداشته است. البته تنها به عنوان تحلیلی می‏توان گفت اینکه شیخ مفید به اندیشه آنان عنایتی ندارد و با وجود اهمیتشان کمتر به آنها اشاره می‏کند، معلوم است درباره شخصیت علمی آنان تردید داشته است.

1.. شیخ طوسی، فهرست، ص۵۰.

2.. نجاشی، رجال، ص۶۳.

3.. شیخ مفید، الافصاح، ص۲۰۷.

4.. همو، الفصول المختاره، ص ۲۲.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
470

طرح کرده است، تقویت‏ و به اندیشه‏های وی در این بحث اعتماد کرده‌اند. سید بر اساس مقایسه آثار نوبختیان و وراق می‏گوید نوبختیان در این بحث توجه فراوانی به نظریات وراق داشته‏اند و در واقع، نوبختیان در یاری اصول امامیه دقیقاً همان راهی را رفته‏اند که وراق رفته است؛۱ بدین ترتیب با توجه به زندگی ابوسهل و ابومحمد در طبقه بعدی وراق و محوریت علمی وراق، این احتمال تقویت می‏شود که این اثرپذیری در حوزه‏های بیشتری از مباحث کلامی بوده است. البته شواهد بر جای‏ مانده آن‏قدر نیست که بتوان این اثر‏پذیری را مستند کرد و حتی عناوین کتاب‌هایی که نوبختیان در نقد پاره‏ای از اندیشه‏های وراق نوشته‌‏اند، فضا را مبهم‏تر می‏کند. شیخ طوسی کتابی از ابوسهل نوبختی با عنوان کتاب نقض على مسألة ابی‏عیسى الوراق فی قدم الاجسام مع اثباته الاعراض گزارش کرده که ظاهراً ابوسهل در این کتاب به ردّ نظریه وراق در باب قدم عالم و اثبات حدوث آن پرداخته است.۲ ابومحمد نوبختی نیز دو اثر با عنوان کتاب الردّ على اهل التعجیز و هو نقض کتاب أبی‏عیسى الوراق۳ و کتاب نقض کتاب أبی‏عیسى فی الغریب المشرقی۴ در نقد وراق نوشته است. ردیه نخست درباره بحث صفات و قدرت الهی بوده که ابومحمد نوبختی به نقد اندیشه‌های وراق در این موضوع پرداخته و کتاب الغریب‌المشرقی نیز از کتاب‏هایی است که معتزله آن را الحادی معرفی و به وراق منسوب می‏کنند.۵ نویسنده این کتاب در نقد عذاب الهی و خلود کافران در جهنم مباحثی طرح کرده است.۶

درباره ارتباط نوبختیان با ابن ‏راوندی هم باید گفت: گزارش‏هایی که درباره آنها وجود دارد، نمی‏تواند نوع نگاه به شخصیت ابن ‏راوندی را ترسیم کند؛ تنها می‏تواند به‏طور ناقص رویکرد نوبختیان به میراث ابن ‏راوندی را بیان کند که حاکی از تشابه در پاره‏ای از مواضع علمی و نقدهایی است که بر برخی از آثار منسوب به ابن راوندی نگاشته‏اند. در این باره نخست باید گفت: سید مرتضی گزارشی درباره شیوه علمی نوبختیان در بحث امامت طرح می‏کند که به نظر می‏رسد، اینان با ابن ‏راوندی در تعامل علمی بوده‏اند. این گزارش می‏گوید که نوبختیان در بحث امامت، ناظر به نظریات و روش عقلی و استدلالیِ ابن‏ راوندی مباحث خود را طرح کرده‏اند.۷

1.. در این باره ر.ک: سید مرتضی، الشافی، ج۱، ص ۹۷ و ۹۸.

2.. شیخ طوسی، فهرست، ص۴۹؛ نیز ر.ک: نجاشی، رجال، ص۳۲.

3.. نجاشی، رجال، ص۶۳ و ۶۴.

4.. شیخ طوسی، همان، ص۹۶.

5.. قاضی عبدالجبار، تثبیت دلائل النبوه، ج۲، ص۳۷۴.

6.. توحیدی، الامتاع و المؤانسه، ص۳۹۵.

7.. سید مرتضی، الشافی، ج۱، ص۹۸.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39406
صفحه از 657
پرینت  ارسال به