451
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

سید مرتضی و خاندان وی نیز دارای مناصب مختلف سیاسی بوده‏اند تا جایی که برخی از اجداد پدری و مادری سید توانسته‏اند حکومتی برای خود تشکیل دهند. از جمله آنان ابراهیم المرتضی جد پدری وی که حکومت یمن را به دست آورد و ناصر اطروش جد مادری سید حکومت طبرستان را در اختیار داشت. خاندان سید مرتضی علاوه بر این مدت‌ها دیوان نقابت، امارت حج، ریاست دیوان مظالم و غیر آن را در اختیار داشته‏اند. در ادامه جایگاه سیاسی سید مرتضی و خاندان سببی و نسبی وی با عنایت به این مناصب بررسی می‏گردد.

فرماندهی نظامی و تشکیل حکومت

جد اعلای پدری سید مرتضی، ابراهیم فرزند امام موسی الکاظم، ملقب به مرتضی ساکن مکه بوده۱ و در پی قیام ابن ‏طباطبا از جانب وی به حکومت یمن منصوب گردید و در سال ۲۰۰ قمری پس از فرار حاکم عباسیان اسحاق بن موسی به مکه ابراهیم به صعده وارد شد و بر یمن تسلط یافت۲ و لباس سفید که علامت علویان بود بر تن نمود.۳ وی در این سال یکی از فرزندان عقیل را به عنوان امیرالحاج با سپاهی به مکه فرستاد که لشکر عباسیان وی را شکست دادند.۴ سپس وی به سوی مکه لشکر کشید و با قتل یزید بن حنظله مخزومی بر مکه نیز مسلط گردید.۵ پس از ولایت‌عهدی امام رضا مأمون، ابراهیم المرتضی را حاکم مکه نمود۶ و او پس از مأمون خطبه به نام برادرش امام رضا علیه السلام خواند.۷ گفته شده وی پس از شهادت امام رضا علیه السلام مأمون را به قتل برادر متهم نموده و قیام کرده است.۸ در نهایت او در سال ۲۱۰ قمری در بغداد به دستور مأمون مسموم شد و به شهادت رسید.۹

ناصر اطروش، جد مادری سید مرتضی، نیز پس از حضوری طولانی‌مدت در طبرستان و گیلان و تلاش‏های بسیار موفق گردید حکومت گیلان و طبرستان را در اختیار گیرد و سه سال بر آن مناطق حکم راند و در این راه نبرد‏های بسیاری خاصه با سامانیان داشت و در نهایت موفق شد آنان را

1.. امین، اعیان الشیعه، ج۲، ص۲۲۸-۲۳۰.

2.. طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۸، ص۵۳۵.

3.. مقدسی، البدء و التاریخ، ج۶، ص۱۱۰.

4.. طبری، همان، ج۸، ص۵۴۰.

5.. فسوی، کتاب المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۱۹۴.

6.. مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۴، ص۳۰۹.

7.. ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۱، ص۲۴۹.

8.. ابن خلدون، دیوان المبتدأ و الخبر، ج۴، ص۱۴۸.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
450

توانایی اقتصادی بالایی را برای آنان پدید آورده بود.۱ اموال ابو‏احمد به میزانی بوده که ثلث مالش را که وقف بر امور خیر کرده بود، بسیار فراوان دانسته‏اند.۲ وی از اموال خود مسجد قطیعه را در بغداد بنا کرد که یکی از مساجد جامع بغداد بود و در آن، نماز جمعه بر پا می‏گشت.۳

گزارش‏های تاریخی از تمکن مالی بالای سید مرتضی نیز خبر می‏دهند، به‌گونه‏ای ‏که گفته شده وی مالک هشتاد روستا بوده است و ارزش مادی کتابخانه وی را بیش از سی هزار دینار دانسته‏اند. از شواهد توانایی مالی سید، شهریه‌ای است که وی از اموال خود به دانشجویان پر تعدادش می‏پرداخت.۴ سید مرتضی و برادرش سید رضی در یکی از سفرهای حج به دست ابن ‏جراح، امیر عرب‌های بادیه نشین که راهزن بودند، بازداشت شدند و با پرداخت فدیه‏ای ‏به مبلغ نه هزار دینار خود را رهانیدند۵ که این فدیه سنگین نشان از ثروت بسیار آنان است.

همچنین شواهد گویای آن است که آنان در مناطق مختلف خانه‏هایی داشته‏اند.۶ گفته شده در دوران بنی‌عباس وقتى به دلیل تعدد فِرَق و مذاهب خلیفه تصمیم ‏گرفت بر چند مذهب اجماع کنند، از پیروان هر فرقه مبلغ فراوانی درخواست شد؛ حنفیه، شافعیه، مالکیه و حنبله، به دلیل کثرت پیروان، مبلغ درخواست شده را پرداخت کردند و رسمیت یافتند. مذهب شیعه نیز مى‏بایست چنین مبلغى را پرداخت می‌کرد. سید مرتضى که رئیس شیعیان بود، بسیار کوشید تا این مبلغ را جمع کند ولى نتوانست. حتى خود وى حاضر شد نصف آن مبلغ را از اموال خود بپردازد. به همین دلیل مذهب شیعه را در ردیف آن مذاهب قرار ندادند و بر صحت همان مذاهب اربعه اجماع شد.۷

جایگاه سیاسی

در میان امامیه همواره خاندان‏هایی از دانشمندان بوده‏اند که از جایگاه و مناصب سیاسی برخوردار بوده‏اند. از جمله این خاندان‏ها آل یقطین، خاندان نوبختی، آل فرات و آل بسطام‌اند.۸ بی‌گمان این جایگاه سیاسی در نقش‌آفرینی این عالمان در عرصه اجتماعی و فرهنگی بسیار اثرگذار بوده است.

1.. ر.ک: خالقی، دیوان نقابت، ص۱۷۱ و ۱۷۲.

2.. صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۴۹.

3.. ابن جوزی، المنتظم فى تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۴، ص۳۳۹.

4.. افندی، ریاض العلماء، ج۴، ص۲۱-۳۰.

5.. ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۳۲۶.

6.. ابن عماد، شذرات الذهب، ج۵، ص۴۵ و ۴۶.

7.. افندی، همان، ص۳۳-۳۴.

8.. صادقی، دولتمردان شیعه در دستگاه خلافت عباسی، ص۵۳-۱۹۰.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39198
صفحه از 657
پرینت  ارسال به