ملائکه و اعجاز ائمه، بستری معتزلی ندارد، بلکه این مسئله از ابتدا در میان امامیه به عنوان موضوعی درونمذهبی محل اختلاف بوده است.
پیامبران و امامان پس از رحلت
دیدگاه بنونوبخت درباره احوال انبیا و امامان پس از رحلت، چندان روشن نیست. شیخ مفید با استناد به قرآن و احادیث نتیجه گرفته آنان با روح و جسم در بهشت زندگى کرده، از نعمتهاى الهى برخوردار مىشوند. آنان افراد نیکوکار و شیعیان امت خود را که از دنیا مىروند، ملاقات کرده، بشارت مىدهند و با آنان برخوردى کریمانه دارند. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام با برخوردارى از عنایت الهى ـ و نه بهطور مستقل ـ پیوسته از احوال پیروان خود در دنیا باخبرند. همچنین آنان کلام زائرانى را که در حرمهاى مطهرشان یا از راههاى دور با ایشان گفتوگو مىکنند میشنوند. شیخ مفید سپس میگوید: «این، مذهبِ فقیهان و محدثان امامیه است. از متکلمان گذشته ایشان در این باره گفتاری به من نرسیده و خبری که به من رسیده آن است که بنونوبخت با من اختلاف نظر دارند».۱
از عبارت شیخ مفید برمیآید که دیدگاه نوبختیان در این مورد در کتابهای آنها نبوده است. احتمالاً شیخ مفید از استادان خود، که شاگردان ابوسهل بودهاند، با این دیدگاه نوبختیان آشنا شده است. همچنین نمیدانیم بنونوبخت در کدام قسمت از دیدگاه بیانشده شیخ مفید در این موضوع با وی مخالف بودهاند. نکته مهم این است که شیخ مفید تأکید میکند از متکلمان پیشین امامیه گفتاری به وی نرسیده؛ از این رو، نمیتوان این اختلاف دیدگاه نوبختیان و شیخ مفید را در بستر اندیشه متکلمان نخستین امامیه ردیابی کرد. در این باره تصریحی از سید مرتضی در دست نیست.
انتخاب کارگزاران امام
بنونوبخت نصّ بر وکلا را مانند نصّ بر امام از سوی خداوند میدانستند؛ بنابراین، بنونوبخت معتقد بودند وکلا و نواب ائمه مانند خود امام از جانب خدا انتخاب شدهاند و نصّ الهی بر اعیان آنان وجود دارد. شیخ مفید نصّ ائمه بر وکلا را لازم میداند، اما میگوید: جایز است خداوند اختیار انتخاب آنان را به امام واگذار کند.۲ احتمال دارد شیخ مفید که در غیبت کبرا میزیسته، چون دیده نص بر شخص (عین) کارگزاران امام از جانب خدا، آنگونه که در غیبت صغرا بوده وجود ندارد، معتقد شده نصّ بر شخص کارگزار لازم نیست و خداوند انتخاب آنان را به اختیار ائمه قرار داده است. در این