میدانستند و چون معتقد بودند کافر طاعاتش در آخرت احباط میشود، لازمه این طاعت را مدح و ثنا نمیدانستند.۱
بنونوبخت معتقد بودند بسیارى از کافران به خدا عارفاند و در بسیارى از کارهاى خود فرمان او مىبرند و در مقابلِ آن طاعت، در دنیا به پاداش و ثواب خود مىرسند. شیخ مفید میگوید: «معتزله در پارهاى از این گفتار با بنونوبخت موافقاند و گروهی از مرجئه در پارهاى دیگر».۲
نکته شایان توجه این است که نوبختیان معتقدند کفار به سبب طاعات خود در دنیا ثواب میبینند و این به تحابط اعمال در آخرت ربطی ندارد. به نظر میرسد این دیدگاهِ بنونوبخت با دیدگاه گروهی از مرجئه همخوانی دارد که معتقد بودند کفار در دنیا ثواب طاعات خود را میبینند.۳
در بخش اول این موضوع، بنونوبخت همنوا با معتزله معتقد بودند طاعت با کفر جمع میشود. این مسئله فرع آن است که آیا کفار ممکن است به خداوند معرفت داشته باشند؛ لذا بنونوبخت که معتقد بودند بسیاری از کفار به خدا معرفت دارند، به امکان جمع بین کفر و اطاعت خداوند رأی دادهاند.
از مجموع دیدگاه بنونوبخت در باب معرفت و طاعت کفار میتوان حدس زد آنان، مانند برخی از مرجئه، ایمان را تصدیق و کافر را منکر خدا میدانند؛ لذا ممکن است کسی کافر باشد و در عین حال به خدا نیز معرفت داشته باشد. همچنین دانسته میشود آنان کفر را انکار خدا میدانند.۴
از دیدگاه سید مرتضی، بنابر نفى تحابط میان ثواب و عقاب، درمورد کسى که مىدانیم کافر و مستحق عقاب دائم است، ممکن نیست ایمان، عبادت یا طاعتى که موجب استحقاق ثواب است، همراه او باشد؛ زیرا استحقاق ثواب دائم و عقاب دائم با هم جمع نمىشوند.۵
همچنین کسى که نبوت پیامبر را نیز انکار کند، کافر و مستحق عقاب دائم است. حال اگر به خدا و صفات و عدل او عارف باشد، با توجه به فساد تحابط، باید دو استحقاق دائم براى او حاصل شود، و این بالاجماع باطل است.
در اینجا این پرسش مطرح مىشود که «اساساً آیا براى کافران ـ مانند منکران نبوت ـ معرفتى به خدا حاصل مىشود یا خیر؟» به نظر سید مرتضی اساساً براى آنان معرفتى حاصل نمىشود و نظر در