405
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

او عقیده داشت ممکن است انسان به صورت اتفاقی استدلال کند و معرفت اکتسابی به خداوند را به دست آورد که در این صورت مکلف است، اما اگر این اتفاق برای انسان پیش نیاید، وی مکلف نیست و به سبب فقدان نظر و نشناختن خداوند سرزنش نمی‏شود؛ لذا درباره خدا وجوب نظر امکان ندارد. اما پس از معرفت خدا که ممکن است حتی اتفاقی یا از طریق بخت‏آزمایی (تبخیت) پدید آید، اکتساب دیگرِ معارف وجوب دارد.۱

می‏توان گفت به خلاف شیخ ‏مفید که نظریه معرفت معتزله را پذیرفته‏ است، حسن بن‏ موسی در عین‏ حال که بر خلاف معتقدان به اکتسابی بودن معارف ـ مانند متکلمان امامی مدرسه کوفه ـ امکان اضطراری بودن معرفت‌اﷲ را پذیرفته، از آنجا که اکتسابی بودن همه معارف را ممکن می‏داند، با اصحاب معارف معتزلی که معارف را اضطراری می‏دانستند و معتقدان به فطری بودن معارف، اختلاف دیدگاه دارد.۲ سید مرتضی۳ نیز به اکتسابی بودن معارف باور دارد. البته در تبیین این دیدگاه در میان معتقدان به آن، اختلافاتی وجود دارد که بیشتر در میان دو مکتب معتزلی بصره و بغداد نمود می‏یابد.۴ سید مرتضی در میان معتزله در باب معرفت به‌خلاف استادش شیخ مفید که به معتزله بغداد نزدیک است، اندیشه معتزله بصره را برگزیده است.۵

سید مرتضی با تقسیم معارف به ضروری و اکتسابی، بر خلاف ابو‏محمد نوبختی، علم به خداوند را تنها از راه اکتساب ممکن می‏داند.۶ البته وی معرفت اهل آخرت را اضطراری می‏داند.۷ همچنین علوم اکتسابی را فعل ما و علوم اضطراری را فعل خداوند می‏شمارد.۸

از مهم‌ترین اختلافات سید مرتضی با حسن بن ‏موسی این است که وی، بر خلاف ابو‏محمد، به وجوب نظر معتقد است و آن را نخستین واجب می‏داند.۹ دیدگاه معرفتی ابومحمد نوبختی هرچند با دیدگاه معرفت اکتسابی معتزله اختلاف بنیادین دارد، در میان دو مکتب معتزلی بصره و بغداد، به معتزله بصره ـ که سید مرتضی بر رأی آنان است ـ نزدیک‌تر است؛ زیرا بر خلاف معتزله بغداد که

1.. قاضی عبد‏الجبار، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۱۲، ص۳۲۱.

2.. جاحظ، رسائل الجاحظ، ص۱۰۹-۱۲۰.

3.. سید مرتضی، الذخیره، ص۱۶۶ و ۱۶۷.

4.. قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ص۲۰-۳۳؛ نیشابوری، المسائل الخلاف، ص۳۳۰-۳۵۱.

5.. مقایسه کنید: سید مرتضی، همان، ص۱۵۶-۱۸۵را با قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ص۲۰-۳۳.

6.. سید مرتضی، همان، ص۱۶۶ و ۱۶۷.

7.. همان، ص۵۲۶-۵۲۸.

8.. همان، ص۱۵۶، ۱۵۷، ۱۶۵ و ۱۶۶.

9.. همان، ص۱۶۷-۱۷۱.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
404

امور دین با استدلال دانسته می‏شود،۱ می‏توان حدس زد وی نظر و استدلال را راه کسب معرفت می‏داند، اما اینکه معرفت خدا را الزاماً اکتسابی می‏دانسته یا مانند ابو‏محمد از هر دو راه ممکن می‏دانسته، معلوم نیست.

در مقابلِ اندیشه معرفتی حسن ‏بن ‏موسی، شیخ‏ مفید معتقد است شناخت امور غایب ـ‌از جمله معرفت به خدا و پیامبران ـ تنها از راه اکتساب ممکن است و در این امور معرفت اضطراری وجود ندارد. وی تأکید می‏کند دیدگاه او با دیدگاه معتزله بغداد هم‌نواست. شیخ‏ مفید به نظریه اضطراری بودن معارف در میان متکلمان امامیه اشاره‏ای نمی‏کند و تنها بسیاری از امامیان را هم‏رأی خود می‏شمارد.۲ شیخ ‏مفید معتقد است همان‏گونه که علم به محسوسات و بدیهیات ضروری است و از طریق استدلال و نظر حاصل نمی‏شود، علم به غیر اینها تنها از طریق استدلال و قیاس پدید می‏آید.۳ با توجه به اینکه در میان متکلمان امامیه در زمان نوبختیان و پیش از آنان متکلمانی بوده‏اند که معارف را اکتسابی می‏دانسته‏اند،۴ نمی‏توان ابو‏محمد را سر‏پل ورود معرفت اکتسابی به امامیه دانست؛ بلکه وی پیونددهنده این دو نظریه در باب معرفت است.

اختلاف دیگر شیخ ‏مفید و نوبختیان در این است که شیخ‏ مفید مانند بسیاری از معتزله به وجوب نظر معتقد است و نخستین واجب را نظر در ادله معرفت خدا می‏داند. وی چنین استدلال می‏کند: خداوند معرفت خود را بر بندگان واجب کرده است و از آنجا که راهی جز نظر و استدلال در ادله برای شناخت او نیست، نخستین واجب، نظر در ادله خداشناسی است.۵ اما حسن بن موسی امر به معرفة‏اﷲ را، چه اکتسابی باشد و چه اضطراری، ممکن نمی‏داند.۶ هرچند ادله حسن بن ‏موسی در این مورد گزارش نشده، بسیار محتمل است وی امر به معارف را از این باب مردود می‏دانسته؛ که اگر این معرفت اضطراری باشد، امر به آن تحصیل حاصل است و اگر اکتسابی باشد، خدا نمی‌تواند به معرفت امر کند، چون هنوز به او معرفت پیدا نکرده‌ایم تا اوامرش برای ما حجت باشد.

قاضی عبدالجبار در باب وجوب نظر در بیان دیدگاه‏های مختلف در باب معرفت، از دیدگاه شخصیتی که به نظر می‏رسد حسن بن ‏موسی نوبختی است، چنین یاد می‏کند: وی اگرچه امکان اکتسابی بودن معارف را پذیرفته بود، معتقد بود جایز نیست خداوند اکتساب معارف را بر ما واجب کند.

1.. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۹۲.

2.. مفید، أوائل المقالات، ص۶۱.

3.. همان، ص۸۸.

4.. ر.ک: حمیری، قرب الاسناد، ص۳۵۶؛ اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۵۲.

5.. ‏مفید، المسائل السرویه، ص۲۰.

6.. اشعری، همان.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39475
صفحه از 657
پرینت  ارسال به