393
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

قَالَ مَا لَاَیقبَلُ اﷲ شَیئاً إِلَّا بِهِ قُلتُ وَ مَا هُوَ قَالَ الإِیمَانُ بِاﷲ الَّذِى لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ أَعلَى الأَعمَالِ دَرَجَةً وَ أَشرَفُهَا مَنزِلَةً وَ أَسنَاهَا حَظّاً قَالَ قُلتُ: أَ لَاتُخبِرُنِى عَنِ الإِیمَانِ أَ قَولٌ هُوَ وَ عَمَلٌ أَم قَولٌ بِلَا عَمَلٍ فَقَالَ الإِیمَانُ عَمَلٌ کُلُّهُ وَ القَولُ بَعضُ ذَلِکَ العَمَلِ بِفَرضٍ مِنَ اﷲ بَیَّنَ فِى کِتَابِهِ وَاضِحٍ نُورُهُ ثَابِتَةٍ حُجَّتُهُ یشهَدُ لَهُ بِهِ الکِتَابُ وَ یَدعُوهُ إِلَیهِ قَالَ قُلتُ صِفهُ لِى جُعِلتُ فِدَاکَ حَتَّى أَفهَمَهُ قَالَ الإِیمَانُ حَالَاتٌ وَ دَرَجَاتٌ وَ طَبَقَاتٌ....۱

دیگر اختلافات‏

اختلاف دیگر شیخ مفید با نوبختیان در دو آموزه مربوط به «اللطیف من الکلام» (امور عامه و مباحث مقدماتى کلام) است. یکى از آن دو، سبب فناى جواهر و دیگرى، تعریف مکان است. از نظر شیخ مفید، بقا بر جواهر جایز است و جواهر، پس از به وجود آمدن، تنها با رفع بقا از آنها، از جهان فانى مى‏شوند و از بین مى‏روند. این، رأى کلىِ بیشترِ یگانه‏پرستان و مذهب ابوالقاسم بلخى است. درباره سبب فناى جواهر، ابوعلى جبایى و پسرش ابوهاشم و آل نوبخت از امامیان و پیروان آنان دیدگاهى مخالف دارند.۲ از منظر شیخ مفید، مکان عبارت است از آنچه از تمام جهات شى‏ء را احاطه کرده و حرکت جواهر، تنها در اماکن صحیح است. این، مذهب ابوالقاسم بلخى و دیگر بغدادیان و گروهى از متکلمان پیشین است. جبایى و پسرش و نوبختیان و منسوبان به کلام، از اهل جبر و تشبیه، مخالف این دیدگاه‏اند.۳ با توجه به اینکه کلام‌پژوهان دیدگاه‏هاى مختلفى درباره سبب فناى جواهر و تعریف مکان طرح کرده‌اند، دیدگاه نوبختیان، مشخصاً دانسته نیست تا بررسى شود.

نتیجه‌گیری‏

این نوشتار به مناسبت نکوداشتى از مرزبان بزرگ معارف شیعه، ثقة الاسلام کلینى ـ‌‌رضوان اﷲ علیه ـ و یادکردى ارج‏گزارانه از کتاب ماندگار او نگارش یافت؛ کتاب ارجمندى که احادیث آن را مى‏توان نمایانگر مبانى، آموزه‏ها و اندیشه‏هاى خدامحورانه و خردگرایانه شیعه در دو مقام «شناخت» و «عمل» براى انسان‏هاى اندیشه‏ورز و حقیقت‌جو دانست. بررسى اختلافات کلامىِ شیخ مفید با متکلمان آل‏نوبخت ـ که در این مقال از آن سخن رفت ـ بخشى از تاریخ کلام شیعه است. این‏ بزرگان، باوجود وابستگى کامل به آموزه‏هاى مکتب امامیه و برخوردارى از اشتراکات فراوان در اصول اعتقادى، در برخى

1.. کلینی، کافى، ج۲، ص۳۳.

2.. شیخ مفید، أوائل المقالات، ص۹۶، گفتار ۸۷. دربارۀ سبب فناى جواهر، ر.ک: سید مرتضی، الذخیره، ص۱۴۶ به بعد؛ حلی، مناهج الیقین، ص۴۸۹.

3.. شیخ مفید، أوائل المقالات، ص۱۰۰، گفتار ۹۸.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
392

ِالأَرکَانِ وَ الإِیمَانُ بَعضُهُ مِن بَعضٍ وَ هُوَ دَارٌ وَ کَذَلِکَ الإِسلَامُ دَارٌ وَ الکُفرُ دَارٌ فَقَد یکُونُ العَبدُ مُسلِماً قَبلَ أَن یکُونَ مُؤمِناً وَ لَایکُونُ مُؤمِناً حَتَّى یکُونَ مُسلِماً فَالإِسلَامُ قَبلَ الإِیمَانِ وَ هُوَ یُشَارِکُ الإِیمَانَ فَإِذَا أَتَى العَبدُ کَبِیرَةً مِن کَبَائِرِ المَعَاصِى أَو صَغِیرَةً مِن صَغَائِرِ المَعَاصِى الَّتِى نَهَى اﷲ عزّ و جلّ عَنهَا کَانَ خَارِجاً مِنَ الإِیمَانِ سَاقِطاً عَنهُ اسمُ الإِیمَانِ وَ ثَابِتاً عَلَیهِ اسمُ الْإِسْلَامِ فَإِنْ تَابَ وَ اسْتَغْفَرَ عَادَ إِلَى دَارِ الْإِیمَانِ وَ لَایخرِجُهُ إِلَى الْکُفرِ إِلَّا الْجُحُودُ وَ الِاسْتِحْلَالُ أَن یَقُولَ لِلْحَلَالِ هَذَا حَرَامٌ وَ لِلحَرَامِ هَذَا حَلَالٌ وَ دَانَ بِذَلِکَ فَعِندَهَا یکُونُ خَارِجاً مِنَ الإِسلَامِ وَ الإِیمَانِ دَاخِلًا فِى الکُفرِ.۱

امام باقر علیه السلام در تبیین تفاوت ایمان و اسلام مى‏فرماید:

۰.الإِیمَانُ مَا استَقَرَّ فِى القَلبِ وَ أَفضَى بِهِ إِلَى اﷲ عزّ و جلّ وَ صَدَّقَهُ العَمَلُ بِالطَّاعَةِ ﷲ وَ التَّسلِیمِ لِأَمرِهِ، وَ الإِسلَامُ مَا ظَهَرَ مِن قَولٍ أَو فِعلٍ وَ هُوَ الَّذِى عَلَیهِ جَمَاعَةُ النَّاسِ مِنَ الفِرَقِ کُلِّهَا وَ بِهِ حُقِنَتِ الدِّمَاءُ وَ عَلَیهِ جَرَتِ المَوَارِیثُ....۲

احادیث زیر، بر جزئیت عمل در ایمان تصریح دارند:

۰.عَن أَبِى‌الصَّبَّاحِ الکِنَانِیِّ عَن أَبِی‌جَعفَرٍ علیه السلام: قَالَ قِیلَ لِأَمِیرِالمُؤمِنِینَ علیه السلام مَن شَهِدَ أَن لَا إِلَهَ إِلَّا اﷲ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اﷲ صلی الله علیه و آله کَانَ مُؤمِناً قَالَ فَأَینَ فَرَائِضُ اﷲ قَالَ وَ سَمِعتُهُ یقُولُ: کَانَ عَلِیٌّ علیه السلام یقُولُ لَو کَانَ الإِیمَانُ کَلَاماً لَم ینزِل فِیهِ صَومٌ وَ لَاصَلَاةٌ وَ لَاحَلَالٌ وَ لَاحَرَامٌ قَالَ وَ قُلتُ لِأَبِى‌جَعفَرٍ علیه السلام: إِنَّ عِندَنَا قَوماً یقُولُونَ إِذَا شَهِدَ أَن لَا إِلَهَ إِلَّا اﷲ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اﷲ صلی الله علیه و آله فَهُوَ مُؤمِنٌ قَالَ: فَلِمَ یضرَبُونَ الحُدُودَ وَ لِمَ تُقطَعُ أَیدِیهِم وَ مَا خَلَقَ اﷲ عزّ و جلّ خَلقاً أَکرَمَ عَلَى اﷲ عزّ و جلّ مِنَ المُؤمِنِ....۳

۰.عَن أَحَدِهِمَا علیهما السلام قَالَ: الإِیمَانُ إِقرَارٌ وَ عَمَلٌ وَ الإِسلَامُ إِقرَارٌ بِلَا عَمَلٍ.۴

بر اساس حدیث زیر، ایمان به خداوند، سراسر عمل و برترین اعمال نزد خدا و مایه پذیرش اعمال دیگر است:۵

۰.أَبُوعَمرٍو الزُّبَیرِىُّ عَن أَبِى‌عَبدِاﷲ علیه السلام قَالَ قُلتُ لَهُ أَیُّهَا العَالِمُ أَخبِرنِى أَىُّ الأَعمَالِ أَفضَلُ عِندَاﷲ

1.. کلینی، کافى، ج۲، ص۲۷، ح۱.

2.. همان، ص۲۶.

3.. همان، ص۳۳.

4.. همان، ص۲۴، ح۲.

5.. با توجه به تأکیدهاى بلیغ در احادیث بر عمل، این احتمال درخور بررسى وجود دارد که یکى از دلیل‌های این امر، مقابلۀ امامان معصوم علیهم السلام با اندیشه‏هاى ارجایى و پندارهاى غالیانه برخى افراد عمل‏گریز مبنی بر کفایت معرفت امام از عمل به شریعت بوده است.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39433
صفحه از 657
پرینت  ارسال به