غلوستیز قمیاش نگاشته است. فرزند او احمد بن حسین با نگارش کتاب الضعفاء فیالرجال۱ بیش از پیش به روش رجالشناسی قمیان توجه نشان داد. او علاوه بر فراگیری دانش حدیث نزد پدر (شاگرد برجسته مشایخ قم) در نزد برخی از حدیثگرایان قمی مانند حسن بن محمد بن بندار نیز دانش آموخته است.۲ از این رو، وی در کتاب رجالش بسیاری از راویان امامیه را به سبب اتهاماتی چون غلو یا نقل از ضعفا و مجاهیل سلب اعتبار کرد. همچنین به نظر میرسد ابن نوح سیرافی، شاگرد قمیهای مقیم بغداد، در جرح و تعدیل راویان امامی، از دیدگاه رجالشناسی قمیها متأثر بوده تا جایی که وی اغلب استثنائات ابن ولید در رجال نوادر الحکمه را پذیرفته و او را در این سنجش مصیب دانسته است.۳
نجاشی نیز ظاهراً از اثرگذاری قمیها دور نمانده و همانند ابن غضائری از منهج و روشِ رجالشناسان قمی پیروی میکرده است.۴ کسانی چون شیخ مفید، حسین بن عبیداﷲ غضائری و ابن نوح سیرافی حلقه ارتباطی نجاشی با مشایخ قمی بودند؛ بهویژه وی کتاب رجالی استاد خویش ابن سیرافی را با عنوان المصابیح فی ذکر من روی عن الائمة علیهم السلام لکل امام در اختیار داشته است.۵ همچنین با احمد بنحسین بن عبیداﷲ غضائری همنشین و مرتبط بوده است.۶ افزون بر این، او با ابن ابیجید قمی، شاگرد و ناشر منقولات ابن ولید در بغداد،۷ ارتباط داشته و در فهرست خویش فراوان به اقوال وی توجه نشان داده است.۸ نکته درخور توجه اینکه بغدادیان تنها در جهتگیری کلی و در مبانی رجالشناسی به قمیان تمایل نشان میدادند. ولی به صورت مصداقی و موردی در ارزیابی بعضی از راویان میان رجالشناسان این دو مرکز اختلافاتی یافت میشود.۹
1.. تهرانی، الذریعه، ج۱۰، ص۸۸.
2.. ابن غضائری، رجال، ص۹۴.
3.. نجاشی، همان، ص۳۴۸.
4.. نجاشی همانند ابن غضائری، جعفر بن محمد بن مالک فزاری کوفی را که محدثی موثق بوده ضعیف و فاسدالمذهب و الروایه معرفی کرده و حتی به ابن همام اسکافی محدث برجسته بغدادی به سبب نقل روایات و آثار کوفی خرده گرفته است (نجاشی، همان، ص۱۲۲).
5.. نجاشی، رجال، ص۸۶.
6.. برای نمونه، نجاشی به همراه ابوالحسن ابلی با ابن غضائری دیدار کرده است. (نجاشی، همان، ص۲۶۹) یا نجاشی به همراه احمد بن حسین غضائری بر حسین بن عبیداﷲ غضائری قرائت کرده است. او در این باره مینویسد: «قراته انا و احمد بنالحسین رحمه الله علی ابیه» (نجاشی، همان، ص ۸۳) اعتماد نجاشی به احمد بن حسین غضائری به قدری بود که با استناد به سخن ابن غضائری، جعفر بن محمد فزاری را تضعیف میکند. (همان، ص۱۲۲).
7.. طوسی، رجال، ص۴۳۹.
8.. نجاشی، رجال، ص۵۴، ۸۱، ۱۲۲، ۱۷۴، ۲۸۴، ۲۹۷ و ... .
9.. با آنکه قمیان محمد بن ارومه قمی را به غلو متهم کرده بودند، ابن غضائری منقولات وی را سالم تشخیص داده و ( کوشیده با استناد به نقل از یکی از مشایخ قمیاش از غلظت این اتهام بکاهد (ابن غضائری، رجال، ص۹۳ و ۹۴). همچنین ابن غضائری سخن صدوق مبنی بر وضع دو اصل زید نرسی و زید زراد از سوی محمد بن موسی السمان را اشبتاه میداند (همان، ص ۶۱ و ۶۲) با آنکه او با صدوق در تضعیف السمان همعقیده است (همان، ص ۹۴ و ۹۵).