ادامه یابد. شیعیان میپنداشتند که حضرتشان با رفع مشکلات اضطراری موجود و خطر عاجل، بهزودی ظهور فرموده و به قاعده اجداد طاهرین به امور امامت قیام خواهند فرمود و رشته امامانِ حق همچنان در خاندان گرامی آن وجود مقدس تا یومالقیامه استمرار خواهد یافت. باور عمومی آن بود که ایشان در روزگار حیات همان بزرگان و مُعمّرینِ اصحاب حضرت عسکری علیه السلام که بر ولایت و امامت ایشان شهادت داده و هماکنون هنوز در جامعه زنده بودند ظهور خواهند فرمود تا آن معتمدین که پیشتر ایشان را دیده و به چهره میشناختند، صحت دعوی ایشان را در مورد اینکه همان فرزند حضرت عسکری و جانشین ایشان هستند تأیید کنند و از این راه شیعیان به این حقایق واقف و مطمئن شوند.۱
او این برداشتهایش را به این کلام ابن قبه ـ در رساله مسالة فی الامامه، بند پنجم ـ مستند میسازد که میگوید:
... و اما این قول ایشان (امامیه) که چون (امام غایب) ظاهر شود از کجا معلوم مىشود که او محمد بن حسن بن علی است؟ جواب آن این است که همان اولیایى که نقلشان حجت است، او را معرفى خواهند کرد؛ همچنان که نقل ایشان در درستى امامت او نیز نزد ما حجت است.۲
در این باره باید گفت که مدرسی طباطبایی با نقل ناقص سخن ابن قبه برداشت نادرستی از کلام او در همآوایی با پیشفرضها و انگارههایش ارائه داده و در ادامه کلام ابن قبه ناتمامی سخن او را روشن میسازد:
۰.و جواب آخر و هو انه قد یجوز ان یظهر معجزاً یدل علی ذلک. و هذا الجواب الثانی و هو الذی نعتمد علیه و نجیب الخصوم به، و ان کان الاول صحیحاً؛ جواب دیگر آن است که امام ممکن است معجزهاى ظاهر سازد تا بر امامت او دلالت داشته باشد و این جواب دوم مورد اعتماد ماست و به مخالفان خود بدان پاسخ مىگوییم، گرچه جواب اوّل نیز صحیح است.
توضیح آنکه ابن قبه در پاسخ به این پرسش که مردم چگونه میتوانند امام زمان (عج) و زمان ظهور آن حضرت را بشناسند، دو پاسخ ارائه داده و پاسخ دوم که خود به آن اعتماد میکند، این است که آن حضرت میتواند با نشاندادن معجزه خود را به مردم بشناساند. البته پاسخ جدلی دیگری نیز به