281
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

موضوعی واجب و عقلی می‏‏دانست و می‏گفت که اگر معرفت امام در حوزه دین ناقص باشد، خطاهای بسیاری از او سر می‏زند که امکان رجوع به آرای او را با دشواری روبه‏رو می‏کند؛ زیرا قول امام از حجیت و اعتبار می‏افتد. او همچنین احقیت بر امامت را در علم به دین می‏شناخت۱ و بازشناسی حجت از غیر حجت و امام از مأموم و تابع از متبوع را در همین مؤلفه جست‏وجو می‏کرد.۲

ابن قبه در‏باره علم غیب امام، رأی و نظر روشنی بیان کرده که برای فهم آن باید همه سخنان او را مطالعه کرد. پیش‌تر این موضوع را بررسی کردیم و به این نتیجه دست یافتیم که ابن قبه امامان را عالم به علم غیب می‏دانسته است، هرچند علم غیب در نظر او تعریف و چارچوب ویژه‏ای داشته و او از اطلاق تعبیر «علم غیب» پرهیز می‏کرده است. او علوم خاص ائمه علیهم السلام را از زمره علوم مستفاد می‏داند که از طریق پیامبر صلی الله علیه و آله به امام رسیده است. ابن قبه علم غیب را ـ یعنی علمی که هیچ محدوده‏ای ندارد و ذاتی است ـ تنها مخصوص خداوند متعال می‏داند، ولی اگر علم خاصی باشد که خداوند به کسی بدهد و تحت اراده او باشد، می‏توان آن را به امام نسبت داد؛ همان‏گونه که در روایت کمیل اشاره شد که علم ائمه را خداوند متعال به آنان داده است. بر این اساس، باید گفت در نظر ابن قبه حکم «تکفیر» و «خروج از اسلام» برای کسی که برای امام علم غیب قائل می‏شود، مخصوص کسی است که علم امام را هم‏سنخ با علم خدا و ذاتی و نامحدود انگارد. به هر حال، بررسی متون به‌ جا مانده از ابن قبه، به‌روشنی نشان می‏دهد که ـ بر خلاف برداشت خطای مدرسی طباطبایی از بند ۳۵ کتاب نقض الاشهاد ـ در واقع، ابن قبه در متن مورد بحث در مقام محدودکردن علم غیب امام است نه انکار هر گونه علم غیبی.

مدرسی در اثبات ادعای دوم (انکار هر گونه صفت فوق بشری برای امام) به بند ۳۴ کتاب نقض الشهاده ارجاع داده است. همان‏گونه که پیش‌تر اشاره شد، در این بند ابن قبه درباره علم غیب امام و رد گونه‏ای خاص از علم غیب سخن گفته است. روشن نیست مدرسی طباطبایی از کجای متن این چنین مطلبی را برداشت کرده که ابن قبه منکر هر گونه صفت فوق بشری برای امام بوده است!

مورد دوم

مدرسی طباطبایی در بحث غیبت آخرین امام می‏گوید:

در روزهای اول که موضوع وجود غیبت آن بزرگوار (حضرت مهدی (عج)) به اطلاع شیعیان رسید، شاید کمتر کسی احتمال می‏داد که غیبت آن حضرت تا مدت طولانی

1.. همان، ص۹۴-۱۰۷.

2.. همان، ص۹۹-۱۲۰.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
280

خبرى را نقل مى‏کند، به او خوش‏گمان مى‏شدند و خبر او را مى‏پذیرفتند و چون این کار بسیار و آشکارا شد، به امامان خود شکایت بردند، ائمه علیهم السلام نیز به آنها دستور دادند که روایات مورد اتفاق را بگیرند، اما چنین نکردند و بنا به عادت خود عمل کردند، پس خیانت (علت اختلاف) از جانب خود ایشان است؛ نه ائمه. امام هم مانند مردم هم واقف بر همه این اخبار جعلى نبود؛ زیرا امام عالم الغیب نیست، بلکه عبد صالحى است که کتاب و سنت را مى‏داند و از اخبار شیعیان نیز آن مقدار که به او خبر می‏رسد، آگاه است.۱

در بند ۳۵ نیز ابن قبه می‏گوید:

اما این سخن او (ابوزید علوی) که «از کجا معلوم است که اخبار راجع به اصل امامت هم جعلى نباشد» تفاوتش این است که اخبار راجع به امامت متواتر است و تواتر کاشف از کذب نیست، اما آن اخبار دیگر، خبر واحد است که موجب علم نمى‏شود، و خبر واحد گاهى صادق است و گاهى کاذب و این طریق تواتر نیست. این جواب ماست و هرچه غیر این بگوید از درجه اعتبار ساقط است.۲

در این‏ باره نخست باید گفت که ارجاع به بند ۳۵ و ارتباط آن با بحث علم غیب امام روشن نیست؛ چرا که در این بند بحث درباره نصوص امامت امام است و اینکه این نصوص متواترند یا خبر واحد، و همین فرق اساسی امامیه با دیگر گروه‏های شیعه است. شاهد اصلی مدرسی قسمت پایانی کلام ابن قبه در بند ۳۴ است که می‏گوید: «امام عالم الغیب نیست، بلکه عبد صالحى است که کتاب و سنت را مى‏داند و از اخبار شیعیان نیز آن مقدار که به او اخبار شود آگاه است».

این مورد استفاده مدرسی طباطبایی از اندیشه ابن قبه از مصادیق مواردی است که وی یک‌جانبه با آرای ابن قبه برخورد کرده است. همان‌گونه که پیش‌تر در بررسی اندیشه‏های ابن قبه در بحث علم امام مطرح شد، وی برای امام علمی را در حوزه دین قائل است که از طرق عادی نمی‌توان به آن دست یافت. به عقیده او امام باید داناترین مردم باشد؛ کسی که هیچ نقصی در علم او وجود نداشته باشد،۳ علم به دین و احکام دین یا به‏طور کلی علم حلال و حرام،۴ علمی که در موارد اختلاف و منازعه در تأویل کتاب و سنت تمسک به گفته او ممکن باشد و اگر این چنین نباشد، حجت و دیگر مردم برابر خواهند بود و هیچ فرقی میان امام و غیر امام نخواهد بود. او لزوم علم کامل امام در حوزه دین را

1.. مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ص۲۸۳.

2.. همان.

3.. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ص۶۱-۱۰۷.

4.. همان، ص۹۹-۱۲۲.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39066
صفحه از 657
پرینت  ارسال به