۱.خداشناسی
درباره اثبات خدا از ابن قبه تنها یک گزارش رسیده است و آن اینکه میگوید: «أن العالم محدث».۱ این اشاره دارد که ابن قبه حداقل استدلال حدوث عالم را برای اثبات خداوند پذیرفته بوده است؛ به این معنا که عالم محدَث است، یعنی ازلی نیست و هر محدَثى نیازمند به محدِثى است. او، مانند دیگر متکلمان، محدِث را خداوند متعال میدانسته است. وی همچنین حادث بودن عالم را از متغیر بودن آن اثبات میکرده است.
در بحث صفات الهی در آثار برجایمانده از ابن قبه هیچیک از مباحث مربوط به اسماء وصفات متکلمان وجود ندارد. تنها در یک گزارش وی خداوند متعال را واحد و حکیم معرفی۲ و در گزارش دیگری به نفی تشبیه اشاره میکند.۳ ابن قبه خداوند متعال را منزه از هر تشبیهی میدانسته است. ظاهراً این نظریه او در واکنش به گرایشهای تشبیهی عدهای از شیعیان در ری بوده است. نجاشی در گزارشی اسدی رازی را از کسانی معرفی میکند که به تشبیه معتقد بودهاند.۴
بدا از بحث برانگیزترین مسائل کلامی و از اعتقادات اختصاصاتی امامیه در طول تاریخ تفکر اسلامی است که مباحث بسیاری را در بر دارد. مخالفان امامیه، بهویژه معتزلیان، با برداشت نادرست از این گزاره اعتقادی همیشه امامیان را بر این اعتقاد محکوم کردهاند. اینان لازمه قول امامیه را تردید و جهل در خداوند معرفی میکردند.۵ ابن قبه درباره بدا بهظاهر موضعگیری تندی میکند. او بدا را یکی از اقاویلی میخواند که برخی از گروههای امامیه به آن معتقد شدهاند و مخالفان امامیه بر این تصورند که همه امامیان آن را پذیرفتهاند. ابن قبه خود معنایی را که برداشت عمومی متکلمان امامی بغداد است گزارش میکند و میگوید: اعتقاد به اینکه خدا رأی تازه و علم مستفاد پیدا کند، کفر است.۶ موضعگیری شدید ابن قبه درباره بدا از آنجا ناشی میشود که مخالفان امامیه این تصور را داشتند که هر گاه امامیان در امتداد نسل امامت ائمه با مشکل روبهرو شوند، با توسل به بدا خود را رها میکنند. همانگونه که درباره امامت اسماعیل پسر امام جعفر صادق علیه السلام و محمد فرزند امام هادی علیه السلام این گونه رفتار کردند.۷ با این