در بسیاری از این مسائل نظر شیخ مفید و بنونوبخت با نظر معتزله متفاوت است و البته در برخی موارد نیز دیدگاه شیخ مفید موافق دیدگاه معتزله و در پارهای موارد دیدگاه بنونوبخت موافق رأی و نظر معتزله است. شایان توجه است که این اختلاف در مجموع هفتاد و دو موضوعی است که شیخ مفید بیان کرده است و از آنجا که او در این کتاب در پی بیان اختلاف دیدگاههای خود با بنونوبخت بوده، نتیجه میگیریم در بسیاری از این دیدگاهها یا شیخ مفید به دیدگاه بنونوبخت دست نیافته یا با آنان همرأی بوده است.
دیگر عالمان شیعی
یگانه میراث مکتوب ابوسهل که قسمتی از کتاب التنبیه فی الإمامة است، از طریق شیخ صدوق به جا مانده است. او در کتاب کمال الدین و تمام النعمة بخشی از کتاب ابوسهل را که در موضوع امامت است، نقل کرده است. افزون بر این، شیخ صدوق روایتی از ابوسهل در باب تاریخ ولادت امام زمان (عج) و بیان نام و لقب او نقل کرده۱ که شاید آن را از کتاب الانوار فی تاریخ الائمة ابوسهل که در تاریخ ائمه علیهم السلام بوده، نقل کرده باشد.۲ از این دو گزارش درمییابیم که صدوق با نوشتهها و آثار بنونوبخت آشنا بوده و از آنها، بهویژه در موضوع امامت، استفاده کرده است. افزون بر این، برخی احتمال دادهاند که ناشی اصغر که از شاگردان ابو سهل بوده، از مشایخ شیخ صدوق باشد.۳
علاوه بر شیخ صدوق بیگمان دانشورانی که در مکتب شیخ مفید پرورش یافتهاند، از طریق استاد خود با میراث نوبختیان آشنا شدهاند؛ از همین رو، سید مرتضی در کتاب الفصول المختاره من العیون و المحاسن و المجالس ـ که منتخباتی از کتاب العیون و المحاسن و المجلس اثر شیخ مفید است ـ گزارشهایی از کتاب نوبختی درباره فرقههای شیعی بعد از امام حسن عسکری( نقل میکند.۴ سید مرتضی که نوشتههای ابوسهل و ابومحمد نوبختی را در اختیار داشته، در ردّ قاضی عبدالجبار معتزلی مینویسد:
مؤلفات ابوسهل و ابومحمد نهتنها مؤید شروحی است که ابوعیسی ورّاق و ابن راوندی در خصوص امامت نوشتهاند، بلکه بیشتر اعتماد ابومحمد و ابوسهل بر ادلهای است که ورّاق و ابن راوندی آورده و ایشان در طیّ طریق امامت همان راهی را رفتهاند که آن دو پیمودهاند.۵