231
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

همین‏گونه هر فاعل زنده محدث یک جوهر بسیط است.۱ با اینکه درباره چیستی انسان دیدگاه‏های مختلفی ارائه شده، بنونوبخت با اثر‏پذیری از مکتب هشام بن حکم، رأی او را پذیرفته‏اند.

استطاعت

استطاعت در نظر هشام بن حکم عبارت است از گرد آمدن پنج امر در کنار هم: ۱. تندرستی؛ ۲. رهایی از شرایط محیط (باز بودن راه)؛ ۳. زمان؛ ۴. داشتن مهلت زمانی ابزاری که فعل با آن انجام شود؛ ۵. سبب وارد (سبب مهیّج) که انگیزه رخ دادن فعل است. در نظر او، این امور پیش از فعل وجود دارند و تنها «سبب مهیج» در زمان فعل وجود می‏یابد؛ وقتی خدا سبب را پدید آورد ضرورتاً فعل به وجود می‏آید.۲ ابومحمد در تأیید دیدگاه هشام بن حکم کتاب الاستطاعة علی مذهب هشام را نوشت. با توجه به نام این کتاب درمی‏یابیم که بنونوبخت نیز در مسئله استطاعت، قائل به تفصیل بوده‏اند.

نجاشی نیز تأکید می‏کند که حسن بن موسی در موضوع استطاعت، پیرو رأی هشام بن حکم بوده است.۳ از آنجا ‏که متکلمان ـ چه امامی و چه غیر امامی ـ در تفسیر استطاعت دیدگاه‏های متفاوتی داشته‏اند و این قول تنها به هشام بن حکم منحصر است،۴ هم‏رأیی بنونوبخت در این موضوع با دیدگاه انحصاری هشام ـ که پیچیدگی‏هایی دارد ـ نشان از عمق آشنایی آنان با مکتب هشام و اهتمام آنان به تبیین اندیشه‏های او دارد.

ردّ امکان معجزه برای غیر انبیا

با اینکه بیشتر متکلمان امامی وقوع معجزات به دست ائمه را عقلاً ممکن یا واجب دانسته‏اند، نوبختیان منکر امکان معجزه برای غیر انبیا بودند.۵ آنان در این دیدگاه با هشام بن حکم هم‌رأی بودند که معجزه را ویژه پیامبران می‏دانست و البته وقوع کرامت (خوارق عادتی که از غیر پیامبر سر بزند) را از غیر انبیا ممکن می‏دانست.۶

1.. شیخ مفید، المسائل السرویه، ص۵۸ و ۵۹؛ مکدرموت، اندیشه‏های کلامی شیخ مفید، ص۲۹۵.

2.. ر.ک: اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۴۲ و ۴۳.

3.. نجاشی، رجال، ص۶۳.

4.. اشعری، همان.

5.. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۸ و ۶۹.

6.. اشعری، همان، ص۶۳.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
230

ابوالاحوص یکی دانسته و آنان را متفاوت با دیگر متکلمان امامیه شمرده است.۱ بنابراین، می‏توان گفت که ابوالاحوص در اندیشه‏های نوبختیان اثرگذار بوده است. از آنجا که او متکلمی فقیه بوده و از اصحاب حدیث به‏شمار آمده است۲ و قاضی عبدالجبار نیز تأکید دارد که روش وی و بنونوبخت ـ در بحث امامت ـ تکیه بر نصوص و گاه استدلال عقلی است،۳ می‏توان گفت که اگر ادعای قاضی عبدالجبار درست باشد، بنونوبخت در این روش و رویکرد از ابوالاحوص متأثر بوده‏اند.

اثر‏پذیری بنونوبخت از هشام بن حکم

هرچند استادی دیگر برای بنونوبخت در علم کلام شناخته نشده است، با بررسی آرای آنان می‏توان اثر‏پذیری آنان از هشام بن حکم و مکتب او را محتمل دانست. ابومحمد و ابوسهل در بسیاری از موضوعات کلامی با هشام هم‌رأی‏اند؛ از جمله چیستی انسان، ردّ معجزه برای ائمه، استطاعت، تحریف قران و ردّ سماع کلام فرشتگان از سوی امامان که البته برخی از این اندیشه‏ها در میان متکلمان امامیه پیش‏ از نوبختیان، مختص هشام‏ بن حکم است، همچون بحث انسان که شیخ مفید خود تصریح می‏کند در تعریف انسان، پیرو بنو‏نوبخت و هشام است.۴

افزون بر این،۵ با بررسی گزارش‏های به‌جا مانده از نوبختیان درمی‏یابیم که آنان به آثار و اندیشه‏های هشام دسترسی داشته‏اند و ابومحمد بارها دیدگاه‏های هشام را نقل و گاه نقد کرده است.۶ با توجه به گزارش‏های به جا مانده از اندیشه‏های هشام بن حکم و متکلمان نوبختی، اثرپذیری بنونوبخت از هشام بن حکم در موضوعات زیر درخور ملاحظه است.

چیستی انسان

در این موضوع بنونوبخت کاملاً پیرو هشام بوده‏اند. بنابر گزارش شیخ مفید، در این موضوع دیدگاه نوبختیان همان دیدگاه منقول از هشام بن حکم است که روایات اهل بیت علیهم السلام آن را تأیید می‏کند. بنا به باور بنونوبخت، انسان قائم به نفس است و حجم و بُعد ندارد؛ نه ترکیب به ذات آن راه دارد و نه حرکت و سکون و نه اتصال و انفصال، چیزی که فیلسوفان پیشین آن را «جوهر بسیط» نامیده‏اند و به

1.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۲۰(۱)، ص۳۷ و ۳۸.

2.. نجاشی، همان.

3.. قاضی عبدالجبار، همان.

4.. شیخ مفید، المسائل السرویه، ص۵۸ و ۵۹.

5.. قاضی عبدالجبار، تثبیت دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۲۵، همان، ج ۲، ص ۵۵۱.

6.. همان، ج۱، ص۲۲۵.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39153
صفحه از 657
پرینت  ارسال به